responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 13  صفحه : 147

پيروى كنيم. آيا شما در دنيا سوگند نمى‌خورديد كه زوالى نداريد؟ و در ديار كسانى ساكن شديد كه بخود ستم كردند و براى شما آشكار شد كه ما با آنها چه كرديم و براى شما مثلهايى زديم.

لغت:

اهطاع: شتاب كردن. شاعر گويد:

بدجلة اهلها و لقد اراهم‌

بدجلة مهطعين الى السماع‌

يعنى: اهل دجله را مى‌بينم كه براى شنيدن آوازها شتاب دارند.

اقناع: بلند كردن سر. شاعر گويد:

يباكرن العضاه بمقنعات‌

نواجذهن كالحدء الوقيع‌

يعنى: شترها درختان خاردار را با گردن‌هاى بلند خود مى‌خورند و دندانهاى آنها مانند تيشه تيز است.

طرف: چشم، نگاه كردن و بستن چشم.

افئدتهم هواء: دلهاى آنها بر اثر خوف و ناراحتى گنجايش چيزى ندارد.

در اينجا دلها را به هوا تشبيه كرده است. حسان گويد:

الا بلغ ابا سفيان عنى‌

فانت مجوف نخب هواء

يعنى: ابو سفيان را از جانب من ابلاغ كنيد كه كم دل و ترسوست.

اجل: پايان مدت.

اعراب:

(يَوْمَ يَأْتِيهِمُ‌): مفعول به براى «انذر» و ظرف نيست.

فيقول: عطف بر «يأتى» و جواب امر نيست. چه اگر جواب بود، رفع و نصب آن جايز بود.

(تَبَيَّنَ لَكُمْ‌): فاعل اين فعل محذوف است، به تقدير «تبين فعلنا» البته فاعل «كيف» نيست، زيرا ما قبل آن در آن عمل نمى‌كند.

كيف: منصوب است به «فعلنا»

نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 13  صفحه : 147
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست