نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 13 صفحه : 138
داده است، بنا بر اين هر چه در زندگى انسان
مورد نياز باشد، از جانب خداوند عطا شده است. نظير:(خَلَقَ لَكُمْ ما فِي الْأَرْضِ جَمِيعاً) (بقره 29: هر چه در
زمين است براى شما آفريد) و هيچ كس را تخصيص نداده است. برخى گويند: يعنى از هر چه
كه خواسته و نخواستهايد، به شما داده است. بنا بر اين «ما» نكره موصوفه و جمله
صفت آن است. حذف جمله معطوف مثل:(سَرابِيلَ تَقِيكُمُ
الْحَرَّ) (نحل 18: به تقدير و البرد. يعنى: جامههايى كه
شما را از سرما و گرما حفظ مىكند) و آنچه حذف نشده، دليل محذوف است.
(وَ إِنْ تَعُدُّوا نِعْمَتَ اللَّهِ لا تُحْصُوها): شما قادر بر شمارش نعمتهاى خدا نيستيد، زيرا تعداد آنها بسيار است.
«نعمة» اسمى است كه جانشين مصدر شده و از اينرو جمع بسته نشده است. بنا بر اين
منعم حقيقى خداوند و تنها او سزاوار عبادت است.
از طليق بن حبيب روايت است كه: حق خداوند بزرگتر از اين است كه
بندگان بتوانند ادا كنند. زيرا نعمتهاى او از حدّ شمارش خارج است. لكن شما
مىتوانيد هر صبح و شام توبه كنيد.
(إِنَّ الْإِنْسانَ لَظَلُومٌ كَفَّارٌ):
انسان در حق خود بسيار ظلم مىكند و فراوان نسبت به نعمتهاى پروردگار، ناسپاسى
مرتكب مىشود. برخى گويند: يعنى: انسان در سختىها شكايت و ناله مىكند و نعمتها
را جمع و از ديگران منع مىنمايد. در اينجا منظور همه انسانها نيست. بلكه مثل:(إِنَّ الْإِنْسانَ لَفِي خُسْرٍ)
(عصر 2: انسان در زيان است) منظور پارهاى از افراد است.
نظم آيات:
(قُلْ لِعِبادِيَ الَّذِينَ آمَنُوا يُقِيمُوا الصَّلاةَ): متصل است به(قُلْ تَمَتَّعُوا
فَإِنَّ مَصِيرَكُمْ إِلَى النَّارِ) زيرا بدنبال تهديد و وعيد،
وعده ثواب و پاداش آمده است.
آيه دوم، به آيه(وَ جَعَلُوا لِلَّهِ
أَنْداداً) متصل است، زيرا پس از بيان شرك و بت پرستى آنها، بيان مىكند كه
خداوندى كه سزاوار پرستش است، كسى است كه:
آسمانها و زمين را آفريده و ...
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 13 صفحه : 138