نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 13 صفحه : 12
كلمه «صنوان» جمع «صنو» است. كلماتى كه بر
وزن «فعل» هستند، گاهى جمع آنها بر وزن «فِعلان» و گاهى بر وزن «فُعلان» و گاهى بر
هر دو وزن آمده است. مثل: «صنو، صنوان، ذئب، ذوبان، حشِ، حشّان و حُشّان» و بنا بر
اين كسر و ضم حرف صاد، جايز است.
كلمه «يسقى» را اگر به ياء بخوانيم ضمير مستتر در آن به «زرع» بر
مىگردد و اگر به تاء بخوانيم، ضمير آن به همه موارد مذكور، بر مىگردد.
مقصود:
خداوند متعال، قبلا در باره نعمتهاى خود سخن گفت و امور مهمى از
قبيل:
بر افراشتن آسمانها و رام كردن خورشيد و ماه را دليل يكتايى خود قرار
داد. اكنون در باره زمين و چيزهايى كه در آن است، سخن مىگويد.
(وَ هُوَ الَّذِي مَدَّ الْأَرْضَ:)
خداوند، كسى است كه زمين را از هر طرف، گسترش داد، تا حيوانات، بتوانند بر روى آن
زندگى كنند و قرار گيرند.
(وَ جَعَلَ فِيها رَواسِيَ:) و در آن كوههايى
استوار، قرارداد، تا زمين را حفظ كنند و اگر ميخواست زمين را بوسيله ديگرى حفظ
كند، برايش ممكن بود. جز اينكه كوهها را وسيله حفظ زمين قرار داد، زيرا براى درك
و فهم مردم مناسبتر هستند و توجه و دقت مردم را بهتر به خود جلب مىكنند.
(وَ أَنْهاراً:) علاوه بر اين، زمين را
بوسيله نهرها و رودها شكافت، تا آبها جريان پيدا كنند و اگر نهرها و رودها نبودند،
اكثر آبها بهدر مىرفت و آبيارى مزارع و باغها غير ممكن مىشد.
(وَ مِنْ كُلِّ الثَّمَراتِ جَعَلَ فِيها زَوْجَيْنِ اثْنَيْنِ:) ابن عباس مىگويد: يعنى ميوهها و محصولات زمينى كه خوراك مردم است،
بر دو نوع، آفريده شدهاند: سياه و سفيد، شيرين و ترش، تابستانه و زمستانه، تر و
خشك. ابو عبيده گويد: زوج گاهى يكى و گاهى دو تاست مثل: زوج نعل و زوج دو نعل. صفت
«اثنين» براى تأكيد «زوجين» است. زوج در مورد حيوانات، عبارت از نر و ماده و در
مورد ميوهها عبارت از اختلاف در رنگ است. ماوردى گويد: يكى از دو زوج، نر و ديگرى
ماده است. مثل نخلهاى نر
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 13 صفحه : 12