نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 12 صفحه : 98
ترجمه:
و چون فرستادگان ما بنزد لوط رفتند از آمدنشان پريشان خاطر و دلتنگ
گرديد و گفت امروز روز بسيار سختى است (77) و قوم وى بشتاب بسويش آمدند و پيش از
آن نيز كارهاى زشت ميكردند، لوط گفت: اى قوم اين دختران منند كه براى شما
پاكيزهترند از خدا بترسيد و مرا در مورد ميهمانانم رسوا نكنيد آيا در ميان شما يك
مردى كه داراى رشد باشد وجود ندارد (78) گفتند: تو خود بخوبى دانستهاى كه ما را
در دخترانت رغبتى نيست و تو ميدانى كه ما چه ميخواهيم (79) لوط گفت: اى كاش در
برابر شما نيرويى داشتم يا به تكيه گاهى محكم پناه مىبردم (80) (فرشتگان) گفتند:
اى لوط ما فرستادگان پروردگار توأيم اينها هرگز بتو دست نيابند، و تو با خاندان
خود پس از گذشتن پاسى از شب از اينجا برويد و كسى از شما بجاى نماند جز زنت كه هر
چه بدين قوم برسد بوى هم برسد همانا موعد (هلاكت) اينها صبحگاه است، مگر صبح نزديك
نيست؟ (81) و چون فرمان ما بيامد ديار آنها را زير و زبر كرديم و سنگهايى از سنگ و
گل متحجر بر آنها فرو ريختيم (82) كه آن سنگها نزد پروردگارت علامت دار (و نشانه
گذارى شده) بود و چنين عذابى از ستمكاران دور نيست (83).
شرح لغات:
سىء: اصل آن «سوئ بهم» بوده و از سوء بمعناى بدى گرفته شده.
ضاق بالامر ذرعاً: يعنى مشكلى براى او پيش آمد كه راه گريز از آن را
ندارد.
عصيب: سختى و دشوارى در مورد خصوص كار شرّ و اصل اين لغت از «عصب»
بمعناى پيچيدن و بستن آيد. چنانچه گويند: «عصبت الشيء» يعنى آن را بستم.
و «يوم عصيب» يعنى روزى كه گويا شرور در آن بمردم يا بهمديگر پيچيده
و بسته شده است.
اهراع: بتندى دويدن.
قطع الليل: بقسمت زيادى كه از شب بگذرد گفته شود، و برخى گفتهاند:
به نيمى از آن اطلاق گردد.
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 12 صفحه : 98