نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 12 صفحه : 86
راضى بودند.[1](فَقالَ تَمَتَّعُوا فِي دارِكُمْ ثَلاثَةَ أَيَّامٍ)
صالح فرمود: اينك سه روز در شهرها و بلاد خود از ديدنيهاى زيبا و صداها و ساير
چيزهايى كه بوسيله حواس درك ميشود استفاده كنيد كه پس از آن عذاب خدا شما را فرا
خواهد گرفت، و اينكه به بلاد و شهرها در اين آيه «خانهها» اطلاق شده بخاطر آنست
كه خصوصيت شهر و بلد در آن است كه ساكنين خود را گرد آورد چنانچه خانه نيز اينگونه
است. و برخى گفتهاند منظور از «دار» در اينجا خانه دنيا است، و معناى «تمتعوا»
يعنى زندگى كنيد، و اينكه از زندگى و حيات به تمتع و بهرهگيرى تعبير شده براى
آنست كه انسان زنده از حواس خود بهره گيرد و متمتع گردد.
و گويند: هنگامى كه آن ناقه را پى كردند بچهاش بالاى كوه رفت و سه
بار فرياد كشيد، صالح فرمود: در مقابل هر فريادى يك روز مهلت داريد، و روز اول كه
شد رنگهاشان زرد شد، روز دوم قرمز شد، و روز سوم سياه گرديد، و اين بود كه دنبالش
فرمود:
(ذلِكَ وَعْدٌ غَيْرُ مَكْذُوبٍ)
اين وعدهاى كه درباره عذاب و نزول آن پس از سه روز بشما دادم وعده راست و درستى
است كه دروغى در آن نيست.
و جابر بن عبد اللَّه انصارى روايت كرده كه چون رسول خدا- 6- در غزوه تبوك بسر زمين «حجر»[2]
رسيد بپا ايستاد و خطبهاى ايراد فرمود و در آن خطبه گفت: اى مردم از پيغمبر خود
در خواست معجزه نكنيد كه اين قوم صالح بود كه از پيغمبر خود خواستند شترى براى
آنها بياورد، و آن شتر در همين درّه ميآمد و آب آنها را ميآشاميد و در عوض مردم
روز ديگر كه ميشد بهمان اندازه آبى كه خورده
[1]- يعنى اينكه خدا بصورت جمع فرموده« فعقروها» با اينكه پى
كننده يكى از آنها بوده بدانجهت است كه ديگران بعمل او راضى بودند.
[2]- حجر- بر وزن حبر- نام سر زمين ثمود است كه در وادى القرى
قرار گرفته و بگفته حموى: اكنون نيز دهى در آن سر زمين بهمين نام موجود است، و
آثارى هم از ويرانههاى قوم ثمود در آنجا ديده ميشود.
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 12 صفحه : 86