responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 12  صفحه : 59

هزار و هفتاد نفر از پيغمبران نماز گذارده‌اند، و تنور در آنجا بجوشش در آمد، و آن وسط بابل بوده و محل اجتماع پيمبران الهى : است.

2- قول دوم كه درباره تنور از ابن عباس و زهرى و عكرمه نقل شده و زجاج نيز آن را اختيار كرده آنست كه منظور از «تنور» همان روى زمين و ظاهر آن است، و مؤيد اين قول است آيه ديگرى كه درباره همين داستان است و خدا فرموده:(... وَ فَجَّرْنَا الْأَرْضَ عُيُوناً)[1]» يعنى «و ما زمين را بصورت چشمه‌ها بشكافتيم ...».

3- از امير المؤمنين على 7 روايت شده كه فرمود: معناى گفتار خداى تعالى‌(وَ فارَ التَّنُّورُ) يعنى سپيده صبح طلوع كرد و نشانه‌هاى آمدن روز ظاهر گرديد و شب سپرى شد. چنانچه عرب در اينباره ميگويد: «نور الصبح تنويراً».

4- تنور بمعناى بلنديهاى زمين و جاهاى مرتفع باشد يعنى آب از جاهاى مرتفع جوشيد ... و اين معنايى است كه از قتاده نقل شده.

5- معناى‌(فارَ التَّنُّورُ) آنست كه خشم خدا بر آنها سخت شد و انتقام وى آنان را فرا گرفت، چنانچه عرب گويد: «حمى الوطيس» تنور گرم شد، و يا گويد «فار قدر- القوم» ديك اين قوم بجوش آمد كه هر دو كنايه از شدت جنگ و سختى آن است. چنانچه آن شاعر نيز گفته است:

تفور علينا قدرهم فنذيمها

و نفثأها عنا اذا حميها غلا

(يعنى ديگ آنها (براى جنگ) بر ما جوشيد، ولى ما حرارت آن را هر گاه بجوشش ميآمد فرو مى‌نشانديم) كه منظور از جوش آمدن ديگ همان جنگ است، ولى اين معنى بعيدتر از همه اقوال گذشته است، و چنانچه كلام را بر همان معناى حقيقى خود كه روايت هم شاهد آن است حمل كنيم بهتر است.

(قُلْنَا احْمِلْ فِيها مِنْ كُلٍّ زَوْجَيْنِ اثْنَيْنِ) اين آيه را دو جور خوانده‌اند يكى آنكه «كل» را بكسر و بدون تنوين بخوانيم و معناى آن چنين ميشود:


[1]- سوره قمر آيه 12.

نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 12  صفحه : 59
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست