responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 12  صفحه : 33

اينكه مردم را به پيروى خود ميخواندند، كه يكى عذاب گمراهى است و ديگرى عذاب گمراه كردن و باز داشتن مردم از راه خدا.

(ما كانُوا يَسْتَطِيعُونَ السَّمْعَ وَ ما كانُوا يُبْصِرُونَ) در معناى اين جمله نيز چند وجه ذكر شده:

1- عذاب آنها مضاعف گردد بخاطر آنكه اينان ميتوانستند بشنوند ولى نشنيدند و مى‌توانستند به بينند ولى از روى عناد و دورى از حق نديدند كه لفظ «باء» را در اول جمله تقدير بگيريم و بگوئيم «بما كانوا يستطيعون ...» بوده است، چنانچه شاعر در شعر خود گفته:

نغالى اللحم للاضياف نياً

و نرخصه اذا نضج القدور[1]

كه در اصل «نغالى باللحم» بوده است، و اين وجهى است كه فراء و بلخى گفته‌اند، و در حقيقت معناى چهارمى هم براى جمله‌(يُضاعَفُ لَهُمُ الْعَذابُ) ميشود.

2- اينان بخاطر آنكه شنيدن آيات خدا بر ايشان سنگين بود و تذكر و فهم آنها را خوش نداشتند بمنزله آن كسانى قرار گرفته‌اند كه اصلا قدرت شنيدن نداشتند، و چون ديدنشان نيز سودى براى آنها نداشت و از تدبر در آيات رو گردان بودند همانند كسانى بودند كه اصلا آيات خدا را نمى‌ديدند، و اين مانند همان شعرى است كه اعشى گفته:

ودّع هريرة ان الركب مرتحل‌

و هل تطيق وداعاً ايها الرجل‌[2]

و ما ميدانيم كه اعشى قدرت بر وداع را داشته اما از جهت اينكه وداع بر او گران و سنگين بوده يكسره قدرت بر وداع را از خود سلب كرده است.

3- منظور خدايان و بتهاى آنها است كه خدايان آنها قدرت شنيدن و ديدن نداشتند و اين وجه از ابن عباس نقل شده و قدرى بعيد است.


[1]- گوشت نپخته را براى ميهمانان بقيمت گران خريدارى كرده و در ديگها پخته و از آنان پذيرايى ميكنيم.

[2]- با هريرة وداع كن كه كاروان ميرود، و آيا طاقت وداع دارى اى مرد!

نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 12  صفحه : 33
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست