نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 12 صفحه : 277
ترجمه:
بنزد پدرتان بازگرديد و بگوئيد: پدر جان! پسرت دزدى كرد و ما جز بر
آنچه دانستيم گواهى نداديم و ما با خبر از غيب نبوديم (81) و از مردم شهرى كه ما
در آن بوديم و از كاروانى كه همراهشان آمديم بپرس كه ما راست مىگوييم (82) يعقوب
گفت: بلكه نفسهاى شما چيزى را براى شما آراست پس صبرى نيكو بايد، اميد است خدا
همهشان را بمن بازگرداند كه او دانا و فرزانه است (83) و روى از آنها بگردانيد و
گفت: اى دريغا از يوسف، و ديدگانش از غم و اندوه سفيد شد و آكنده از غم بود (84)
(پسران) گفتند: بخدا آن قدر ياد يوسف ميكنى تا بحال مرگ بيفتى يا بهلاكت رسى (85)
يعقوب گفت: شكايت درد دل و غم خود را فقط بخدا ميبرم و از خدا چيزها ميدانم كه شما
نميدانيد (86) اى پسران من برويد و از يوسف و برادرش جستجو كنيد و از رحمت خدا
مأيوس نباشيد كه جز مردمان كافر كسى از رحمت خدا مأيوس نگردد (87).
قرائت:
از ابن عباس قرائتى نقل شده كه «سرّق»- بضم سين و تشديد راء- قرائت
كرده و از حسن و قتادة و عمر بن عبد العزيز نيز قرائت «روح اللَّه» بضم راء نقل
شده است.
و معناى قرائت «سرق»- بضم سين و تشديد راء- آن است كه نسبت دزدى باو
داده شده است. و «روح اللَّه» بضم راء نيز ممكن است بمعناى اين باشد كه از روحى كه
از طرف خدا و لطف و هدايت و نعمت او است مأيوس نشويد.
شرح لغات:
قرية: زمينى است كه مسكنهاى زيادى را شامل شده باشد و اصل آن از قرى
بمعناى جمع است.
كظم: تحمل اندوه و فرو بردن آن بدينگونه كه آن را در دل نگاه دارد و
بكسى اظهار نكند.
«تفتؤ» از- فتأ كذا- يعنى پيوسته فلان كار را انجام ميداد.
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 12 صفحه : 277