نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 12 صفحه : 216
امتحان كنيم و بدون آنكه خوابى به بينند
بنزد او آمده و چنين گفتند.- و اين معنايى است كه از ابن مسعود نقل شده- و مجاهد و
جبائى گفتهاند: راست گفتند و حقيقتاً چنين خوابهايى ديده بودند منتهى وقتى تعبير
يوسف را شنيدند منكر شدند و انكارشان دروغى بود. و ابى مجلز گفته: آنكه مصلوب گشت
و بر سردار رفت دروغ ميگفت و آن ديگرى راست ميگفت، و همين معنى را على بن ابراهيم
نيز از ائمه اطهار : روايت كرده است. و معناى آيه اين است كه يكى از آن
دو كه همان ساقى شاه بود گفت: شاخه درخت انگورى را در خواب ديدم كه سه خوشه در آن
بود و من آن سه خوشه را چيده و در جام شاه فشردم و بدست او دادم، و جمله(أَعْصِرُ خَمْراً) تقدير آن «اعصر عنب خمر» است
يعنى انگورى كه فشردهاش شراب بود و باصطلاح ادبى مضاف در تقدير است كه از كلام
حذف شده، زجاج و ابن انبارى گفتهاند: رسم عرب اين است كه در جايى كه معنى معلوم
باشد و اشتباهى رخ ندهد نام چيزى را كه بعداً از چيز ديگرى توليد ميشود روى آن چيز
ميگذارند مثلا ميگويند: فلانى آجر مىپزد يا شيره مىجوشاند در صورتى كه در مثال
اول خشت مىپزد و در مثال دوم آب انگور مىجوشاند، و برخى گفتهاند: عرب انگور را
خمر مينامند و اصمعى از معتمر بن سليمان نقل كرده كه وى مرد عربى را كه انگور
همراه داشت ديدار كرد و از وى پرسيد: چه همراه دارى؟ گفت: خمر، و ضحاك نيز همين
قول را اختيار كرده، و روى اين قول معناى آيه اين ميشود كه «من در خواب ديدم انگور
مىفشارم».
(وَ قالَ الْآخَرُ إِنِّي أَرانِي أَحْمِلُ فَوْقَ رَأْسِي خُبْزاً
تَأْكُلُ الطَّيْرُ مِنْهُ) و آشپز شاه گفت: من در خواب
ديدم گويا روى سرم سه عدد زنبيل بود كه در ميان آنها نان و انواع غذاها بود و
مرغان چنگالدار (و پرندگان درنده) از آن ميخوردند.
(نَبِّئْنا بِتَأْوِيلِهِ) ما را از تعبير اين
خواب خبر ده.
(إِنَّا نَراكَ مِنَ الْمُحْسِنِينَ) كه
ما تو را از مردان نيكو كار مىبينيم كه بديگران احسان ميكنى و كارهاى نيك انجام
ميدهى. ضحاك گفته: رسم يوسف در زندان آن بود كه اگر جاى كسى تنگ بود توسعه در جا
ميداد و اگر نيازمند ميشدند رفع نيازشان
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 12 صفحه : 216