responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 12  صفحه : 206

مكر: پيچيدگى نيرنگ.

متكأ: بالش و تكيه‌گاه. و برخى گفته‌اند: بمعناى ترنج است ولى ابو عبيدة منكر اين معنى است.

- أكبرنه- يعنى او را بزرگ شمردند. و بعضى گفته‌اند: يعنى حايض شدند و استشهاد باين شعر كرده‌اند كه شاعر گفته:

يأتى النساء على اطهارهن و لا

يأتى النساء اذا اكبرن اكباراً[1]

ولى ابو عبيده اين معنى را نيز منكر شده و گفته است: در لغت چنين معنايى سراغ نداريم اگر چه ممكن است زنان مصرى از شدت عظمتى كه در يوسف ديدند حايض شده باشند اما در لغت چنين معنايى وجود ندارد، و اين شعر هم ساختگى است و اهل شعر آن را نپذيرفته‌اند.

اعتصام: خوددارى از گناه. و استعصام: درخواست عصمت از خداى تعالى.

صبا: نرمى دل و تمايل بچيزى.

تفسير:

(وَ قالَ نِسْوَةٌ فِي الْمَدِينَةِ) و دسته‌اى از زنان شهر- يعنى شهرى كه عزيز و زليخا و يوسف در آن شهر بودند- چنين گفتند:

(امْرَأَتُ الْعَزِيزِ تُراوِدُ فَتاها عَنْ نَفْسِهِ) يعنى زن عزيز غلام خود را دعوت به خويش كرده تا از وى كام بگيرد.

(قَدْ شَغَفَها حُبًّا) يعنى باندازه‌اى نسبت باو علاقه‌مند شده و عشق پيدا كرده كه دوستى او بپرده قلبش رسيده.

(إِنَّا لَنَراها فِي ضَلالٍ مُبِينٍ) ما او را در انحراف و خطايى آشكار مى‌بينيم كه حاضر شده تا از غلام خود كام بگيرد، كلبى گفته: آنها چهار نفر از زنان بودند كه چنين سخنى گفتند: زن ساقى شاه، و زن آشپز مخصوص، و زن اصطبل‌دار شاه، و زن زندان بان.

و مقاتل گفته: آنها پنج نفر بودند كه زن دربان مخصوص را هم ضميمه كرده است.


[1]- در وقت پاكى نزد زنان ميرود و در وقت حيض پيش آنها نميرود.

نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 12  صفحه : 206
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست