responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 12  صفحه : 200

از من كام ميخواست و (در اينوقت) كسى از خاندان آن زن گواهى داده (گفت) اگر پيراهن يوسف از جلو دريده شده آن زن راست ميگويد و يوسف دروغگو است (26) و اگر پيراهنش از عقب دريده آن زن دروغ ميگويد و او راستگو است (27) و چون ديد پيراهن او را كه از عقب دريده بدان زن گفت اينكار از نيرنگ شما است كه نيرنگ شما (زنان) بزرگ است (28) اى يوسف از اين ماجرا در گذر، و (بزن گفت) تو هم از گناه خويش آمرزش بخواه كه از خطا كاران هستى (29).

شرح لغات‌

قدّ: دريده شدن چيزى از طرف طول آن.

كيد: درخواست چيزى از ديگرى با نارضايتى و كراهت او، چنانچه زليخا كارى را از يوسف ميخواست كه حاضر بدان نبود و از آن امتناع داشت.

خطيئة: كارى بر خلاف حكمت و فرزانگى و عدول از راه صواب.

تفسير:

(وَ اسْتَبَقَا الْبابَ) يعنى يوسف و زليخا هر دو بطرف در شتافتند و هر كدام ميخواستند زودتر بدانجا برسند، اما يوسف ميخواست هر چه زودتر از دست آن زن بگريزد و بگناه آلوده نشود، و اما آن زن ميخواست بدينوسيله مانع فرار يوسف گردد، و پيش از آنكه وى بدر برسد جلوى در را گرفته و كام خود از يوسف بازگيرد.

(وَ قَدَّتْ قَمِيصَهُ مِنْ دُبُرٍ) و زليخا روى همين منظور خود را بيوسف رسانيد و پيراهنش را محكم گرفت و آن را از پشت سر دريد زيرا يوسف از جلو ميدويد و زليخا از پشت سر او را گرفت.

(وَ أَلْفَيا سَيِّدَها لَدَى الْبابِ) در اين حال كه هر دو از در خارج شدند شوهر آن زن را دم در ديدند، و اينكه شوهر او را بنام «سيد» خوانده براى آنست كه صاحب اختيار آن زن بود.

(قالَتْ ما جَزاءُ مَنْ أَرادَ بِأَهْلِكَ سُوءاً إِلَّا أَنْ يُسْجَنَ أَوْ عَذابٌ أَلِيمٌ) يعنى آن زن براى اينكه گناه را بگردن يوسف بيندازد پيشدستى كرده بشوهر خود گفت: سزاى كسى‌

نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 12  صفحه : 200
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست