responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 12  صفحه : 197

خداوند درباره زنا تعيين كرده و اطلاع از عذاب و عقابى بود كه شخص زنا كار مستحق آن گردد.

2- ابو مسلم گفته: منظور از برهان پروردگار همان ادب و سيره و اخلاقى است كه خدا به انبياء و بزرگان درگاه خويش عنايت كرده كه از آلودگى بگناه پارسا و از اعمال زشت خود دارند و يوسف نيز داراى همان اخلاق و ادب بود.

3- منظور همان مقام نبوت است كه مانع از ارتكاب هر كار زشت است و آن فرزانگى و حكمتى كه جلوگير از انجام هر عمل قبيحى ميباشد و يوسف نيز داراى آن مقام بود. و اين وجهى است كه در حديثى از امام صادق 7 روايت شده.

4- منظور از برهان پروردگار اين بود كه بتى در آن اطاق بود و يوسف- 7 مشاهده كرد زليخا بر خاسته و پارچه‌اى روى آن انداخت، يوسف 7 فرمود: اگر تو از بتى حيا و شرم ميكنى من شايسته‌تر هستم كه از خداى يكتاى قهار شرم كنم. و اين وجه در حديثى از امام سجاد 7 روايت شده.

5- منظور آن لطفى است كه خداى تعالى در آن حال يا پيش از آن بيوسف لطف فرمود و همان سبب خوددارى از گناه و مانع او از ارتكاب عمل زشت گرديد و آن لطف همان مقام عصمت بود زيرا عصمت عبارت از آن لطفى است كه شخص معصوم بوسيله آن از زشتيها پرهيز كند و از انجام آن خوددارى نمايد.

و ممكن است منظور از رؤيت نيز در اينجا در جمله‌(لَوْ لا أَنْ رَأى‌ ...) علم و دانايى باشد چنانچه ممكن است بمعناى ادراك باشد.

و اما آنچه درباره برهان گفته شده كه در آن حال شنيد كسى بدو ميگويد: اى پسر يعقوب مانند پرنده‌اى نباش كه پر و بالى دارد و اگر زنا كند پر و بالش بريزد. و يا اينكه يعقوب انگشت بدهان در پيش رويش مجسم شد. و يا دستى را ديد كه در آن كلماتى نوشته و او را از اينكار باز ميدارد ولى يوسف توجهى بدان دست نكرد تا اينكه خداوند جبرئيل را فرستاد و بدو گفت: پيش از آنكه بنده من آلوده بگناه گردد او را درياب و جبرئيل آمد و ناگهان يوسف او را ديد كه انگشت بر دهان گرفته ...

نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 12  صفحه : 197
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست