responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 11  صفحه : 363

- هر چه را يونس پيغمبر آورده بدان ايمان آورديم، در اين هنگام بود كه خداى متعال بدانها رحم كرده و دعاشان را مستجاب فرمود، و عذابى را كه بر سرشان سايه افكنده بود از آنها دور كرد.

و ابن مسعود گفته است: توبه اهل نينوى آن چنان بود كه هر كس حقى از كسى بگردنش بود همه را پرداختند، تا آنجا كه قطعه سنگى را كه پايه خانه‌اش بر روى آن بنا شده بود و مال ديگرى بود از زير پايه مى‌كند و بنزد صاحبش مى‌برد.

و ابو مخلد گفته است: هنگامى كه عذاب بسراغ قوم يونس آمد و آنها را گرفت بنزد يكى از باقيماندگان علماء كه پيرى بود و در ميانشان سكونت داشت رفتند و بدو گفتند: عذاب بر ما نازل شده چه بكنيم؟

گفت: بگوئيد: «يا حى حين لا حى، و يا حى محى الموتى، و يا حى لا اله الا أنت»- يعنى اى زنده در آن وقت كه زنده‌اى نبود، و اى زنده‌اى كه زنده كننده مردگانى، و اى زنده‌اى كه معبودى جز تو نيست- آنان نيز اين جملات را گفته و خداوند عذاب را از آنها دور كرد.

و على بن ابراهيم در تفسير خود بسندش از امام صادق 7 روايت كرده كه فرمود: مرد عابدى در ميان ايشان بود كه نامش «مليخا» بود، و مرد دانشمند و عالمى ديگر هم بود كه اسمش «روبيل» بود.

آن عابد يعنى مليخا پيوسته بيونس ميگفت: درباره اين مردم نفرين كن، ولى آن مرد عالم او را از نفرين كردن نهى ميكرد و ميگفت: در حق اينان نفرين مكن كه خداى تعالى دعايت را مستجاب ميكند ولى نابودى و هلاكت بندگانش را دوست ندارد، يونس در اين ميان قول آن مرد عابد را پذيرفت و درباره آن مردم نفرين كرد، خداى تعالى بيونس وحى كرد كه عذاب در فلان ماه و در فلان روز به سراغ آنها مى‌آيد.

همين كه موعد مزبور نزديك شد يونس با آن مرد عابد از ميان آنها بيرون رفتند ولى آن مرد عالم در شهر بماند، و چون روز موعد فرا رسيد، آن مرد عالم بدانها گفت:

نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 11  صفحه : 363
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست