نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 11 صفحه : 158
3- كلبى و مجاهد و محمد بن اسحاق گفتهاند:
اين آيه درباره جلاس بن سويد- بن صامت نازل شد و جريان از اينقرار بود كه روزى
رسول خدا- 6- در تبوك خطبهاى خواند و منافقان را در آن خطبه
گوشزد كرده و آنها را پليد ناميد و نكوهششان كرد، جلاس كه اين سخن را شنيد گفت:
بخدا قسم اگر محمد در اين سخنان كه ميگويد صادق و راستگو است ما از خران پستتريم،
عامر بن قيس سخن جلاس را شنيد و گفت: آرى بخدا قسم محمد راستگو است و شما از خران
پستتريد، اين جريان گذشت تا وقتى كه رسول خدا- 6- بمدينه
بازگشت عامر بن- قيس بنزد آن حضرت رفته و سخن جلاس را بآن حضرت گفت، جلاس عرضكرد:
اى رسول خدا عامر دروغ ميگويد، حضرت بهر دوى آنها دستور داد در كنار منبر بروند و
قسم بخورند، جلاس در پاى منبر بپاخاست و قسم خورد كه اين حرف را نزده است، عامر
نيز بدنبال او برخاست و بخدا قسم خورد كه او اين حرف را زده است آن گاه عامر ادامه
داده گفت: خدايا هر كدام از ما را كه راستگو هستيم بوسيله آيهاى بر پيغمبرت آشكار
فرما، رسول خدا- 6- و مؤمنان نيز آمين گفتند، هنوز مردم از آن
مجلس برنخاسته بودند كه اين آيه بوسيله جبرئيل بر آن حضرت نازل شد، و چون بجمله(فَإِنْ يَتُوبُوا يَكُ خَيْراً لَهُمْ) رسيد
جلاس بر خاست و گفت: مىشنوم كه خداوند توبه را بر من عرضه داشته، عامر بن قيس
راست گفت و من اين سخن را گفتم ولى اكنون بدرگاه خدا توبه ميكنم، رسول خدا- 6- نيز توبهاش را پذيرفت.
4- قتاده گفته: اين آيه درباره عبد اللَّه بن ابىّ بن سلول نازل شد
كه گفت: «اگر بمدينه بازگشتيم عزيزتر (كه منظور خودش بود) خوارتر را (كه منظورش
رسول خدا بود) از آن شهر بيرون خواهد كرد»[1].
5- زجاج و واقدى و كلبى گفتهاند: آيه در شأن أهل عقبه نازل شد و
آنها كسانى بودند كه هم عهد شدند تا در مراجعت از تبوك در عقبه (نام گردنهاى
بوده) رسول خدا را بطور ناگهانى بقتل برسانند بدين ترتيب كه نخست تسمه زير شكم شتر
آن حضرت را