responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 11  صفحه : 131

3- قتاده گفته: فقير: بشخص زمين گير محتاج گويند، و مسكين بشخص سالم محتاج گويند.

4- ضحاك و ابراهيم گفته‌اند: مقصود از فقراء، مهاجرين مكه هستند، و مقصود از مساكين ديگران هستند، و بدنبال اين اختلاف در معناى فقير و مسكين اختلاف ديگرى هم كرده‌اند بدين شرح: كه دسته‌اى چون شافعى و ابن انبارى گفته‌اند: فقير بكسى گويند كه سخت حال‌تر از مسكين باشد زيرا فقير آن كسى است كه هيچ ندارد، و مسكين كسى است كه زندگى مختصرى دارد كه كفايت او را نكند. و ايندو براى اثبات قول خود به اين آيه استدلال كرده‌اند كه خداى تعالى فرمايد:(أَمَّا السَّفِينَةُ فَكانَتْ لِمَساكِينَ يَعْمَلُونَ فِي الْبَحْرِ)[1] (يعنى اما كشتى از مسكينانى است كه در دريا كار ميكنند).

و دليل ديگر آنكه «فقير» از «فقار ظهر» (ستون فقرات پشت) مشتق شده، و اينكه شخص فقير را فقير گويند بدانجهت است كه گويا نيازمندى، استخوان فقرات او را در هم شكسته.

و دسته‌اى ديگر چون ابو حنيفة و ابن دريد و اهل لغت گفته‌اند: مسكين بدتر از فقير است، زيرا فقير آن كسى است كه مختصر زندگى دارد و مسكين آن است كه هيچ ندارد، و اينان براى اثبات گفته خود به اين شعر استدلال كرده‌اند:

اما الفقير الذى كانت حلوبته‌

وفق العيال فلم يترك له سبد[2]

كه شاعر در اين شعر شخصى را كه شتر شيرده دارد فقير ناميده است.

و از آيه‌(أَمَّا السَّفِينَةُ ...) كه شافعى بدان استدلال كرده است پاسخ داده‌اند كه آن كشتى مشترك ميان گروهى بود كه هر كدام مختصرى از آن را مالك بودند. و گذشته‌


[1]- سوره كهف آيه 79. و وجه استدلال آنست كه با اينكه صاحب يك كشتى بوده‌اند خداوند آنها را مساكين ناميده است.

[2]- اما آن فقيرى كه در آمد شتر شيرده او باندازه نانخورانش ميباشد و چيزى زياد نيايد ...

نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 11  صفحه : 131
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست