responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 10  صفحه : 46

شود. خلاصه اينكه اگر چه درخواست كرده است كه خدا را بچشم بنگرد، لكن منظور رؤيت حقيقى نيست، بلكه منظور تحصيل علم است. اين وجه از ابو القاسم بلخى است.

3- حسن و ربيع و سدى گويند: اينكه سؤال كرد كه خدا را ببيند، منظور تشبيه خداوند به موجودات جسمانى نبود. زيرا براى كسى كه نسبت به مسأله رؤيت جاهل است، علم به توحيد، ممكن است و در اين صورت مانعى ندارد كه از راه سمع، علم پيدا كند كه خداوند، قابل رؤيت نيست.

اين وجه، با توجه بمقام شامخ انبياء و اينكه ممكن نيست آنها از چنين مسأله‌اى بى‌خبر باشند، صحيح نيست.

(قالَ لَنْ تَرانِي‌): اين پاسخ، از جانب خداست. يعنى: هرگز مرا نمى‌بينى، زيرا «لن» نفى ابد مى‌كند.

(وَ لكِنِ انْظُرْ إِلَى الْجَبَلِ فَإِنِ اسْتَقَرَّ مَكانَهُ فَسَوْفَ تَرانِي‌): لكن اگر كوه، در جاى خود استقرار پيدا كرد، مرا خواهى ديد. يعنى شرط رؤيت من استقرار كوه است و از آنجا كه كوه، استقرار پيدا نكرد، معلوم ميشود ديدن خداوند امكان ندارد.

رسم اين است كه هر گاه بخواهند چيزى را بعيد و غير ممكن بشمارند، آن را مشروط به چيزى مى‌كنند كه عدم امكان آن محقق است.

پرسش اگر منظور استبعاد بود، بايد به چيزى مشروط كند كه محال باشد، چنان كه داخل شدن بهشت را بداخل شدن طناب در سوراخ سوزن مشروط دانسته است.

پاسخ خداوند جواز رؤيت را مشروط باستقرار كوه در آن حال كرده است كه كوه درهم كوبيده شد. بنا بر اين محال است كه در آن حال جمع ضدين شود و كوه هم استقرار داشته باشد و هم نداشته باشد.

(فَلَمَّا تَجَلَّى رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَكًّا): همين كه امر خداوند براى اهل كوه ظاهر شد،

نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 10  صفحه : 46
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست