responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 10  صفحه : 45

1- جمهور مى‌گويند: براى خودش درخواست رؤيت نكرد. بلكه براى قومش درخواست كرد، زيرا آنها مى‌گفتند: تا خدا را آشكارا ننگريم، بتو ايمان نمى‌آوريم.

از اينرو پس از آنكه خداوند آنها را هلاك كرد، گفت: ما را به سبب كردار سفيهان هلاك مى‌كنى؟! (آيه 155 همين سوره) پرسش اگر جايز باشد كه براى قوم درخواست رؤيت كند، با اينكه مى‌داند كه رؤيت خداوند محال است، جايز است كه ساير خواسته‌هاى ايشان را هم كه محال بود، از خداوند درخواست كند.

پاسخ تفاوت اين است كه هر گاه آنها شك در جواز رؤيت داشته باشند، همين كه بشنوند كه خداوند ديدنى نيست، شكشان بر طرف مى‌شود، زيرا خداوند حكيم و گفتارش راست است. بنا بر اين جوابى كه از جانب خداوند مى‌رسد، شك آنها را بر طرف مى‌كند، اما شك در جواز جسم بودن خداوند، از اين راه بر طرف نمى‌شود، زيرا كسى كه جسم است، ممكن نيست بى‌نياز و عالم بهمه معلومات باشد و جوابى كه داده مى‌شود، مفيد يقين نيست و نفعى ندارد.

برخى از علما گفته‌اند: جايز است كه موسى با علم باستحاله رؤيت، براى قوم خود درخواست رؤيت كند، زيرا اين كار به صلاح قوم است. منتهى پيامبر بايد خودش عالم باشد كه آنچه درخواست مى‌كند، از محالات است و مقصودش اين است كه از راه لطف، جوابى از جانب خداوند داده بشود، 2- منظور موسى اين نبود كه خدا را بچشم بنگرد، بلكه مى‌خواست پاره‌اى از نشانه‌هاى آخرت به او نشان داده شود، تا معرفت كامل حاصل شود و شك و ترديدها زايل گردد و نيازى نداشته باشد كه براى قوم بنى اسرائيل استدلال كند و آنها انكار كنند. نظير آن سؤالى است كه ابراهيم از خداوند كرد كه كيفيت زنده شدن مردگان را كه او از راه استدلال، پذيرفته و معتقد شده بود، به او نشان دهد تا خاطر او آسوده‌

نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي    جلد : 10  صفحه : 45
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست