نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 1 صفحه : 135
روى تفضّل و لطف الهى بدون سبق عمل باشد بنا
بر اين خلقت آدم در بهشت براى هميشه مانعى ندارد.
ولى ابو القاسم بلخى اين معنا را جايز نمىداند و ميگويد: بنا بر اين
كه آدم و حوّاء در بهشت مخلوق شوند آيا مكلّف و موظّف بتكاليف و دستوراتى بودند يا
نه اگر موظّف باشند چارهاى جز وجود جهان ديگر نيست تا وعد و وعيد بدان و اميد و
بيم از آن ضامن اجراء آن دستورات و عمل بدان وظائف گردد.
و اگر مكلّف نباشند معنايش آن است كه خدا آنها را يله و رها بدون
فائده آفريده باشد و اين محال است.
در پاسخ اين استدلال بايد گفت: چه مانعى دارد كه خداوند مردمى را در
بهشت بيافريند و آنان را بمعرفت مجبور كند و به كار نيك و ترك زشتىها وادارد و
بطورى كه هر گاه نيّت كار زشت كنند آنان را از آن باز دارد همانطور كه خداوند،
اطفال و غير مكلّفين را به بهشت داخل مىكند و بديهى است كه آنان مكلف نبودهاند
تا بهشت پاداششان باشد
پس شيطان آنها را لغزاند از بهشت و از آن نعمت كه بودند آنها را
بيرون آورد و ما گفتيم پائين برويد كه با هم دشمنيد و تا مدتى در زمين قرارگاه و
بهره داريد (36).
شرح لغات
أزلّهما- لغزاند آنها، را از «زلّت» كه بمعناى لغزش و گناه است و با
لغات:
«معصيت و سيّئه» بيك معنى مىباشد.
اهْبِطُوْا- پائين رويد از هبوط كه بمعناى از بالا بپائين آمدن است و
گاهى بمعناى مكان گرفتن در جايى بكار ميرود مانند آيه كريمه(اهْبِطُوا مِصْراً)[1]