نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 1 صفحه : 121
چه، او ميدانست كه اين تكليف محالى است ولى
براى مصلحت اين امر، متوجه آنها شد و در بيان اين مصلحت وجوهى گفته شده است.
1- هنگامى كه خدا اعلام كرد كه در زمين خليفه و پيشوا قرار ميدهم، در
خاطر ملائكه آمد كه اگر خليفه از جنس آنان باشد فساد و خونريزى در زمين نخواهد بود
در حالى كه فرزندان آدم جز خونريزى و تبهكارى، نتيجهاى ندارند.
2- آنان خود را برتر و بالاتر از همه مىدانستند و مىپنداشتند كه با
بودن آنان خداوند موجود تازهاى (كه برتر از آنان باشد) نمىآفريند.
3- باين عنوان از ملائكه سؤال شد كه: اگر راست مىگوييد و ميدانيد كه
چرا من در روى زمين خليفه و جانشين قرار ميدهم اين اسمها را براى من بيان كنيد؟
4- اخفش ميگويد: پرستش خدا از ملائكه مانند آن است كه ما بكسى
مىگوييم اگر ميدانى در دست من چيست بگو؟
و منظور بيان اين جهت است كه او نميداند و همچنين در آيه كريمه خدا
ميگويد: اگر راست مىگوييد كه اين نامها را ميدانيد، براى من بيان كنيد. بنا بر
اين «امر» در اينجا فقط براى فهماندن عجز و ناتوانى آنان است نه طلب واقعى.
و ملائكه اين اعتراف را با كلمه «سبحانك» شروع كردند.
نكته ديگر اينكه اين كلمه كه بمعناى تنزيه و تقديس است ممكن است براى
يكى از چهار معناى زير باشد.
1- كسى جز تو از غيب اطلاع ندارد.
2- منزهى از اينكه در آفرينش آدم و خليفه بودن او ما بتو اعتراض
كنيم.
3- تو از اينكه كارى بى مصلحت و حكمت انجام دهى (چون خلقت آدم) منزّه
و وارستهاى.
4- در مقام تعجب كه خدا چگونه مطلبى را كه بآنان نياموخته است،
ميپرسد.
و علت اضافه شدن جمله(إِلَّا ما عَلَّمْتَنا) در اين آيه براى بيان اين مطلب است
نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 1 صفحه : 121