نام کتاب : ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن (مترجم- بیستونی، محمد) نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 1 صفحه : 114
يكسان استعمال ميشود و «سماوات» بطبقات
آسمانها گفته ميشود و معناى(فَسَوَّاهُنَّ)
آن است كه خداوند اين آسمانها را بدون پايه، محكم و بدون فاصله آفريده است.
سؤال و پاسخ سؤالى كه در اين جا پيش مىآيد اين است كه كلمه «ثم»
بمعنى «سپس» و «پس» در فارسى است و طبعاً تأخّر و پشت سر بودن را ميرساند بنا بر
اين از اين آيه استفاده ميشود كه آفرينش آسمان بعد از زمين بوده است(ثُمَّ اسْتَوى إِلَى السَّماءِ) در
حالى كه از آيه(وَ الْأَرْضَ بَعْدَ ذلِكَ دَحاها)[1] (و
زمين را بعد از آن (آسمان) گسترش داد) عكس آن بدست مىآيد كه خلقت زمين بعد از
آسمان است.
عمرو بن عبيد و حسن بصرى در پاسخ گفتهاند كه از كلمه(دَحاها) فقط گسترش زمين استفاده
ميشود نه آفرينش آن و ممكن است ترتيب آفرينش چنين بوده باشد كه اول زمين خلق شده و
پس از آن آسمانها و سپس گسترش زمين.
و نيز ممكن است بگوئيم كه كلمه «ثم» همه جا براى تأخير و ترتيب زمانى
نيست (همانطورى كه در ادبيات عرب نظاير فراوان دارد).
و اين كلمه در اينجا فقط براى تذكر و يادآورى نعمتهاى خدا است و نظرى
بتقدم و تأخّر خلقت زمين يا آسمان ندارد.
(وَ هُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ)
خدا بهمه چيز داناست. علت آنكه جاى «عليم» (دانا) كلمه «قدير» (توانا) بكار نرفته
اينست كه قدرت و توانايى خداوند در ضمن (استوى) كه لازمه آن، تسلّط و استيلاى بر
زمين و آسمان است بيان شده است و با اين كلمه ميخواهد بمردم بفهماند كه تسلّط و
استيلاى خدا توأم با علم و دانش است.
زيرا وقتى كه توانايى و دانايى دست بدست هم دهند. كارها با محكمى و
زيبايى بيشترى انجام مىپذيرد و خداوند مىخواهد ضمناً بفهماند (بمشركان) كه او به
نتيجه و سرانجام كار خودشان و نعمتهايى كه به آنان بخشيده عالم و آگاه است.
و نكته ديگرى كه از اين آيه مىفهميم اين است كه: آفريننده و خالق
زمين