هيچ جنبندهاى در زمين نيست مگر اينكه روزى او بر خدا است.
دربارۀ تطبيق اين كلمه، بناى قرآن بر اجمال و ابهام بوده و تنها وصفى كه براى آن ذكر كرده اين است كه با مردم سخن مىگويد و افراد بىايمان را اجمالا مشخص مىكند؛ ولى در روايات اسلامى و سخنان مفسران، بحثهاى فراوانى در اين زمينه ديده مىشود. در يك جمعبندى مىتوان آن را در دو تفسير خلاصه كرد:
1. گروهى، آن را يك موجود جاندار و جنبندۀ غيرعادى از غير جنس انسان، با شكل عجيب دانستهاند و براى آن عجايبى نقل كردهاند كه شبيه خارق عادات و معجزه انبيا است. اين جنبنده در آخر الزمان ظاهر مىشود و از كفر و ايمان سخن مىگويد و منافقان را رسوا مىسازد و بر آنها علامت مىنهد.
2. جمعى ديگر به پيروى از روايات پرشمارى كه در اين زمينه وارد شده، او را يك انسان مىدانند؛ يك انسان فوق العاده، يك انسان متحرك و جنبنده و فعال كه يكى از كارهاى اصلىاش جدا ساختن صفوف مسلمين از كفار و منافقان و علامتگذارى آنان است. حتى از بعضى روايات استفاده مىشود كه عصاى موسى و خاتم سليمان، با او است. مىدانيم عصاى موسى، رمز قدرت و اعجاز، و خاتم سليمان رمز حكومت و سلطه الهى است؛ بنابراين او يك انسان قدرتمند و افشاگر است.
در روايات فراوانى دابۀ الارض بر شخص امير مؤمنان على عليه السّلام تطبيق شده است. در تفسير على بن ابراهيم از امام صادق عليه السّلام آمده است: مردى به عمار ياسر گفت: «آيهاى در قرآن است كه فكر مرا پريشان ساخته و مرا در شك انداخته است.» عمار گفت:
«كدام آيه؟» گفت: «آيۀ وَ إِذٰا وَقَعَ الْقَوْلُ عَلَيْهِمْ أَخْرَجْنٰا لَهُمْ دَابَّةً مِنَ الْأَرْضِ تُكَلِّمُهُمْ. . . ، اين كدام جنبنده است؟» عمار گفت: «به خدا سوگند! روى زمين نمىنشينم، غذا نمىخورم و آبى نمىنوشم، تا دابة الارض را به تو نشان دهم.» پس همراه آن مرد
نام کتاب : فرهنگ نامه مهدویت نویسنده : سلیمیان، خدامراد جلد : 1 صفحه : 200