نام کتاب : فرهنگ نامه مهدویت نویسنده : سلیمیان، خدامراد جلد : 1 صفحه : 108
دست يافت. از ديگر موارد، مىتوان به «باب الحوائج» ، «باب حطه» ، «باب مدينة علم النّبى صلّى اللّه عليه و اله و سلّم» [1]، «باب الحكمة» و «باب اللّه» اشاره كرد.
اما در اصطلاح «باب» امامان عليهم السّلام، به كسى گفته مىشود كه به معصومان عليهم السّلام بسيار نزديك است و در همه كارها يا كارى خاص، نماينده مخصوص آنان شمرده مىشود. [2]بر اين اساس، مىتوان وكيل يا نماينده امام را «باب» امام ناميد؛ چنانكه ابن شهرآشوب مىنويسد: جمعى از اصحاب امامان عليهم السّلام باب آن بزرگواران بودهاند؛ مانند «رشيد هجرى» باب سيّد الشهداء عليه السّلام، [3]«يحيى بن ام الطويل مطعمى» باب حضرت سجّاد عليه السّلام، [4]«جابر بن يزيد جعفى» باب امام باقر عليه السّلام [5].
رفتهرفته اين واژه با سوءاستفاده مدعيان دروغين-به ويژه «بابيّت» - روبهرو شد. ادعاهاى نادرست كسانى چون سيّد على محمد باب، اين واژه را از جايگاه واقعىاش دور و متروك ساخت؛ به گونهاى كه امروزه كمتر دربارۀ نمايندگان امام معصوم عليه السّلام به كار مىرود و بيشتر براى اشاره به كسانى است كه به دروغ، خود را نماينده معصومان معرفى مىكنند.
على محمد در سال 1235 در شيراز به دنيا آمد. [6]در كودكى به مكتب شيخ عابد رفت و خواندن و نوشتن و سياهمشق آموخت. شيخ عابد كه از شاگردان شيخ احمد احسائى و سيد كاظم رشتى بود، [7]و از همان دوران، على محمد را با نام رؤساى شيخيه (احسائى و رشتى) آشنا كرد؛ به طورى كه چون سيد على محمد در حدود نوزده سالگى به كربلا رفت، در درس سيد كاظم رشتى حاضر شد. [8]در مدتى كه نزد
[1] . ر. ك: ابن شهرآشوب، المناقب، ج 4، ص 323؛ محمد باقر مجلسى، بحار الانوار، ج 48، ص 6؛ شيخ صدوق، الخصال، ج 2، ص 626؛ شيخ طوسى، الامالى، ص 525؛ سيد بن طاوس، الاقبال، ص 610.
[2] . ر. ك: محمد باقر مجلسى، بحار الانوار، ج 17، ص 253.