responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : پگاه حوزه نویسنده : دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم    جلد : 80  صفحه : 9

نقدى بر ساخته سيدنى لومت


شبكه دموكراسى افسون‌زا و دروغ‌پرداز

امير حمد

فيلم «شبكه‌» ساخته سيدنى لومت، داستان يك گوينده اخبار يك شبكه تلويزيونى ورشكسته آمريكايى است كه به سبب عدم موفقيت‌برنامه‌هايش، در حال اخراج است و او تصميم مى‌گيرد كه در برنامه اخبار هفته آينده، خودكشى كند و اين را در برنامه اخبار زنده، به اطلاع عموم مى‌رساند. در آغاز خشم مديران برانگيخته مى‌شود. هاوارد بيل گوينده‌اى كه در يك بحران فردى و اجتماعى، تصميم به خودكشى گرفته، به الكل اعتياد دارد و اين، نشان ناكامى و نياز به گريز است. از طرف ديگر اين شبكه درگير مشكلات فروپاشى و ورشكستگى است. اما در همين بين آنها متوجه مى‌شوند كه حرف‌هاى بيل، سبب افزايش بينندگان برنامه اخبار شده است.
ظاهرا بينندگان از اين كه بيل عليه رياكارى زمانه، قيام كرده و افكار و ناخشنودى آنان را شجاعانه به زبان آورده، به او روى كرده‌اند; اما اين رويكرد سرگرمى‌طلبانه، بيان ضمنى خشونت جامعه‌اى است كه با هيجان، مشغول تماشاى نتيجه كار بيل است. عكس العمل اوليه قابل توجه نبود، اما كم كم موضوع جدى مى‌شود.
فيلم متعلق به زمانى است كه جامعه آمريكا، درگير بحران وسيع است. در فيلم به جنبش‌هاى تروريستى و چريكى، و پاترشيا هرست، دختر ميلياردر آمريكايى كه به يك گروه چريكى پيوسته بود، اشاره مى‌شود. ديگر ما متوجه مى‌شويم كه در شبكه VBS تنها فكر و ذكر، افزايش تماشاگر تلويزيونى به هر قيمت است. دايانا يكى از تهيه كنندگان، مدام در فكر استفاده از انواع آسيب‌هاى اجتماعى خشونت‌بار و مشتى ايده‌هاى ماجراجويانه براى تهيه برنامه‌اى است كه جنجال به پا كند. دايانا به مركز و كانون وسوسه براى استفاده از بيل و حضور زنده او و گام به گام دنبال كردن او تا خودكشى واقعى براى افزايش تماشاگران مى‌شود. در ضمن گفتگوها، ما متوجه فساد و تباهى در آمريكا و عدم باور مردم به حاكمان هستيم.
بالاخره باز «هاوارد بيل‌» بر صفحه تلويزيون ظاهر مى‌شود و از ماجراى واقعى شب پيش حرف مى‌زند. او دچار يك توهم شده بوده و يا واقعا صدايى در شب پيش با او حرف زده بود. بيل تعريف مى‌كند كه صدا به او گفته كه مى‌خواهم با مردم حقيقت را در ميان بگذارد; از حقيقت ازلى صحبت كند، و از حقيقت انسانى و تجربه زنده حرف بزند. سپس بعد از برنامه، او به مديرى كه مى‌خواهد از كار اخراجش كند، مى‌گويد كه احساس مى‌كند يك انرژى درونى او را به خود مى‌خواند و با نيروهاى نامرئى، تماس دارد و شفاف شده است. ماكس، دوستش، با مديران جدال و دعوا مى‌كند كه هاوارد بيل نياز به دكتر دارد; ولى شما داريد از او سوء استفاده مى‌كنيد. دايانا موذيانه مى‌گويد: شايد روحى در او دميده شده. ماكس در برابر دايانا مى‌ايستد، و مدير شبكه، ماكس را بيرون مى‌اندازد. او به شدت از برنامه بيل دفاع مى‌كند; زيرا در پنج‌سال گذشته، اين برنامه موفق‌ترين بوده و به ماكس مى‌گويد كه او اخراج است. ماكس مى‌گويد هاوارد بيل بهترين رفيق من است. من او را به بيمارستان مى‌برم و جريان را فاش مى‌كنم و ساكت نمى‌نشينم. فرانك مدير شبكه مى‌گويد: عالى است! هرچه بيشتر براى ما تبليغ كنى به سود ماست. پس‌زمينه اخبار، بحران نفت و مشكل بهاى نفت است و در بين همين اخبار، بيل وارد مى‌شود و با سر و روى آشفته، برنامه را قطع مى‌كنند و برنامه او شروع مى‌شود:
«لازم نيست‌بگويم اوضاع چقدر خراب است. لات و لوت‌ها همه جا هستند.» او درباره بيكارى، از دست‌بيرون شدن سرشته كارها و قتل و مرگ حرف مى‌زند. او مى‌گويد نمى‌خواهم فقط اعتراض كنم. مى‌خواهم عصبانى‌تان كنم تا فرياد بزنيد و بگوييد من يك انسانم. لعنت‌به شما! زندگى ما ارزش دارد. همين الان بلند شويد و با تمام وجود فرياد بزنيد: من عصبانى هستم و ديگر اين وضع را تحمل نمى‌كنم. حال از روى صندلى‌تان بلند شويد و فرياد بزنيد من يك انسانم، ديگر حاضر نيستم اين وضع را تحمل كنم، زندگى‌ام ارزش دارد.
بعد ما مى‌بينيم در آسمانخراش‌ها، هزاران نفر پنجره را باز مى‌كنند و فرياد مى‌زنند، من يك انسانم و حاضر نيستم اين وضع را تحمل كنم. برنامه بيل روز به روز پيشرفت مى‌كند.
به هر حال برنامه شبكه و بيل اوج مى‌گيرد; ولى وقتى شروع به سقوط مى‌كند، تصميم مى‌گيرند كه هاوارد بيل را بكشند. بالاخره او را مى‌كشند.

* * *

فيلم «شبكه‌» را از زواياى گوناگون مى‌توان بررسى كرد:
1. آنچه در تلويزيون‌هاى آمريكايى به عنوان واقعيت عرضه مى‌شود، چيزى جز يك سناريو براى جلب تماشاگر، سودآورى، جلب آگهى و اغوا و فريب نيست و مديران با خشونت در مسير فريب و فكرسازى پيش مى‌روند.
2. تلويزيون مثل آمريكا و آمريكا مثل تلويزيون آن است. در حقيقت تلويزيون، وسيله‌اى است كه ارزش‌هاى آمريكايى را در سطح داخلى و خارجى توصيف مى‌كند و القاى ايدئولوژى مى‌نمايد.
3. رسانه‌هاى تلويزيونى به صورت كالا و سرگرمى، مروج ارزش‌هاى سرمايه‌دارى آمريكا و منافع كمپانى‌ها و امپرياليسم هستند. شبكه‌هاى تلويزيون آمريكا، تماما ماهيتى بازرگانى و تجارى دارند و در پى سود هستند.
4. هر چقدر تماشاگران بيشتر باشند، قيمت آگهى تلويزيون بالا مى‌رود.
5. در دهه هفتاد، آثار فراوانى به وجود آمد كه به افشاى زد و بند و اشاعه فساد و غيرانسانى مى‌پرداخت. لومت در شبكه مى‌كوشد با نشان دادن جنون تدريجى هاوارد بيل، به مثابه جزئى از سيستم و تعامل بيمار ميان تلويزيون و مردم اثبات كند كه فرهنگ به مثابه يك كالا مورد داد و ستد و تحت تاثير مناسبات سرمايه‌دارى قرار مى‌گيرد و ابزارى مى‌شود براى جلب سود بيشتر; تا جايى كه «خبر» يعنى قابل اعتمادترين پيام مستند رسانه‌اى، به وسيله فريب و اغوا و القاء بدل مى‌شود. مباحث فوكو، لودريار، آدورنو درباره اين تباهى و فرهنگ سرمايه‌دارى بسيار جذاب است و به ويژه افشارگر سيستم رسانه‌هاى تصويرى است و با نگرشى پسامدرنيستى، فريب بزرگ آزادى بيان، سخن بى‌طرفانه و اخبار قابل اعتماد و تصاوير مستند و اغواى تصاوير تلويزيونى را فاش مى‌سازد; تصاويرى كه با واقع نمايى، واقعى‌ترين جلوه از جنگ‌ها، مناسبات بين‌المللى و زندگى اجتماعى را القاء مى‌كنند، در حالى كه در حقيقت جز افسون‌زا و دروغ‌پرداز نيستند كه افكار عمومى را جهت مى‌دهند. فيلم شبكه به بهترين شكل، اين سيما از تلويزيون و شبكه‌هاى ارتباطى و ماهيت آزادى بيان آمريكايى را فاش مى‌كند. فيلم وجوه گوناگونى از تباهى فرهنگى را به وسيله وسايل ارتباط جمعى آمريكايى، فاش مى‌سازد; نظير:
1. همسان‌سازى توده‌اى و گله‌اى;
2. سطحى كردن و تنزل فرهنگ و ساده‌لوحى;
3. فقدان وجدان و اخلاق و مسئوليت اجتماعى در رسانه‌هاى آمريكايى;
4. تبديل همه ارزش‌ها و آرمانى‌ترين پديده‌هاى معترض، به شو و نمايش و موضوع سوداگرى و سرگرمى.
به هرحال فيلم سيدنى لومت، نشان دهنده قدرت سينما در بازخوانى و نقد و نگاه انتقادى و ارزيابى مجدد پديده‌هاى مدرن و تقدس‌يافته دموكراسى آمريكايى است. مى‌توان گفت اين فيلم حاوى نطفه‌هاى نقد پسامدرنيستى از نهاد ارتباطى در جامعه امروزى و افشاى ماهيت ارتجاعى اين پديده مدرن و ضرورت اصلاح آن است. زيرا وسايل ارتباطى، بدل به وسايل تحريف و افسون‌پردازى و اغوا شده‌اند، و نشانى از حقيقت ندارند. شبكه، فيلمى سرشار از انگاره‌ها و نمادهاى انتقادى عليه افسانه آزادى و حقيقت‌پژوهى نهادهاى دموكراتيك جامعه آمريكايى است.
فيلم «شبكه‌» ما را با دهشت و هول بزرگى روبرو مى‌كند كه چيزى نيست جز تورى كه ما را به دام مى‌اندازد و در زبان انگليسى «شبكه‌» با كلمه «تور» درآميخته است. تور هولناك دمكراسى چيست؟ اينكه شما هيچ وسيله‌اى براى ابراز حقيقت و رساندن صداى اعتراض‌تان نداشته باشيد; در حالى كه وانمود مى‌شود همه چيز در اوج آزادى است و مى‌توانيد همه كس را از حقيقت‌با خبر كنيد; در همان حال شبكه و تور فرو افتاده بر جامعه، چنان باشد كه اعتراض شما را تبديل به سيرك و مضحكه كند و شما را به جنون براند. واقعا در سيطره چنين اغوايى است كه ما فكر مى‌كنيم شايد حتى در جوامع جهان سومى، روى هم رفته آزادى منطقى‌ترى وجود دارد. زيرا با درك استبداد، از امكانات آگاهى شفاهى سود مى‌جويند و اعتمادى به رسانه‌هاى رسمى خود ندارند. اما در نظم امريكايى همسان‌سازى به وسيله رسانه، توده را تبديل به گله‌اى كرده كه عطش SHO W و نمايش دارد. صحنه سر بيرون كردن مردم از پنجره و تكرار هيجان‌زده القائات بيل، نمونه‌اى از اين افسونگرى رسانه است.
آخرين قسمت‌سناريو، بحران روابط در ميان خود مديران و اعتراض توماخر به دايانا است كه به او مى‌گويد: تو خود تلويزيونى، تمام زندگى تو تبديل به يك پديده فاسد شده كه مرگ و زندگى انسان در آن ارزشى ندارد. دايانا نمادى از يك نهاد فاسد است. آدمكشى از سوى او و امتناع كردن مديران از كشتن هاوارد بيل از سوى او، تاكيدى بر پيام فيلم است. آرى ماهيت تلويزيون و وسايل ارتباط جمعى، و فرهنگ و نظام آمريكايى نظير ماهيت دايانا، فاسد و خشن است كه همه چيز را فداى سودپرستى مى‌كند.
ديدن اين فيلم به ويژه براى روشنفكران خودباخته‌اى كه به نحو واپسگرايانه‌اى مدافع نظم آمريكايى هستند، بسيار مفيد است.

نام کتاب : پگاه حوزه نویسنده : دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم    جلد : 80  صفحه : 9
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست