responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : پگاه حوزه نویسنده : دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم    جلد : 38  صفحه : 7

سخن اول


به چند نكته يا پرسش اصلي درباره‌ي اين ويژه‌نامه اشارتي بايد داشت. سوال آغازين همان ضرورت چنين ويژه‌نامه‌اي در هفته نامه‌ي پگاه است؟ «پگاه» مجله‌اي اجتماعي، سياسي و فرهنگي است كه از منظر دين به گفتمان‌هاي مبرم كنوني و مسايل ايران و جهان مدرن مي‌نگرد، و در چالش‌هاي جديد فكري ـ نظري جامعه و جهان شركت مي‌جويد.
آيا ورود چنين نشريه‌اي كه نام حوزه را بر پيشاني خود دارد، به قلمرو سينما معقول و مطلوب است؟ يا متناسب و حتي ضروري است؟
آيا اين ويژه نامه تابع احساسات عمومي و روزمره، و «مُد» و هيجان‌هاي ژورناليستي نيست؟ آيا بهتر نيست دامن و شأن يك نشريه‌ي فرهنگي سياسي، ديني به رويدادهايي كه گمان برانگيز و محلّ اتهام مي‌باشد آلوده نشود؟ چنان كه بر مي‌آيد، چنين پرسشي اگر نگوييم محافظه‌كارانه، لااقل محتاطانه است. اين احتياط خود محصول يك «نگاه» است. نگاهي كه معتقد است حوزه‌هايي از زندگي مدرن موجود مي‌باشد كه «دين» نبايد خود را به آن بيالايد و به آن نزديك بشود. امّا كاملاً بديهي است كه اين نگاه از نگره‌اي كه قايل به حكومت ديني در دنياي مدرن است، فاصله‌ي زيادي دارد و از آن جا نشأت مي‌گيرد كه سلامت دين را در پناهگاه امن حجره‌ها، دور از هياهوي زندگي «كافرانه»ي مدرن تصور مي‌كند!
پيداست كه «پگاه» تابع اين نگرش نيست و همين كه اين هفته‌نامه ارگان انديشه‌هايي است كه به كاوش در زنده‌ترين مسايل سياسي در حوزه‌ي ملي و بين‌المللي، و پرسش‌هاي اجتماعي و فرهنگي نوين علاقمند هستند، نشان دهنده‌ي اين مسأله است. اساسا وجود «جمهوري اسلامي» و ريشه‌هاي اجتهاد كاركردي امام خميني(ره) (كه نظام موجود محصول آن است) و همه‌ي جهد و جهاد امروزي ما براي اصلاح امور، با آن نگرش انزوا طلبانه مغاير است. هيچ موضوعي وجود ندارد كه خارج از پرسش دين و داوري آن قرار داشته باشد.
قضاوت مثبت و منفي آرا و آواهاي گوناگون جاي خود دارد، ولي در واقع همه‌ي پديده‌هاي جهان جديد و زندگي حاضر به صورت بالقوه مي‌توانند زير چتر پرسش اسلامي قرار گيرند.
سينما به منزله‌ي عصاره و آيينه‌ي دنياي مدرن و يكي از نهادهاي بسيار تعيين كننده‌ي فرهنگي، هنري، صنعتي، تبليغي و...، از جمله مهم‌ترين پديده‌هايي است كه ما را به سوي خود مي‌خواند.
اين موضوع نه هم‌چون پرسشي ايدئولوژيك ـ سياسي (كه سينماي جهان در موارد بسياري از اين منظر مورد سوء استفاده قرار گرفته است) بلكه از نظر هنري ـ اجتماعي داراي جذابيت عمومي مي‌باشد و به هيچ وجه متفكران، نخبگان، فرهيختگان، عالمان، دانش‌وران و دانش‌طلبان پير و جوان مسلمان نبايد با آن بيگانه باشند... .
چنين ضرورتي خود شرط لازم و كافي، و پاسخي بسنده درباره‌ي انتشار نگاه ويژه در اين شماره و شماره‌هاي آينده است.
با اين وصف، مسايل متعدد ديگري اين ضرورت را تشديد مي‌كنند. دهه‌ي فجر، جشن يك انقلاب اسلامي پيروزمند، جشن تأسيس يك نظام ديني، و يك جمهوري مدرن به روايت اسلام به منزله‌ي دين خاتم است. ادراك ما از جشن با ادراك ديگر انقلاب‌ها و به ويژه با درك ايدئولوژيك متفاوت است. انقلاب‌هاي ايدئولوژيك حصارهاي بسته‌اي هستند كه در آن افكار انساني از چهارچوب‌هاي صلبي محافظت مي‌كنند. اين انقلاب‌ها در هر سالگرد و جشن مي‌خواهند وانمود سازند كه هر آن چه طي سال‌ها انجام داده‌اند، حقيقتي ابدي بوده و كسي حق تخطي از آن صداي ثابت و لايتغير، و آن قالب ايدئولوژيك را ندارد، در نتيجه به تحسين و تمجيد دروغين هر چه هست، مي‌پردازند.
اما انقلاب ديني انقلابي فراتر از هر خصيصه‌ي ايدئولوژيك بشري است. اين انقلاب بر وحي زنده و جاري استوار است كه به فرمان هستي اي نو زمان را از درون خود ـ به قدر فهم زمانه ـ به منصه‌ي ظهور مي‌رساند؛ بستر آواهاي متعدد، اجتهادهاي متفكرانه رنگارنگ و چالش انديشه‌ها است و هر سالگرد حكم نوروزي تازه، حركتي نو و تلاشي جديد را دارد كه مي‌كوشد، بر اساس سنت‌هاي لايتغير الهي، واقعيت‌هاي متغير زندگي نوبه نو را بشناسد تا فردايش با امروزش متفاوت بوده و حاوي عنصر رشد باشد. خود را تصحيح كند، در تكاپويي پايان‌ناپذير با هرچيز به ركود كشنده، ايستا، واپس‌گرا و معتاد به عادت‌هاي كهنه شونده بستيزد و راهي نو بجويد. جشن دهه‌ي فجر در همه‌ي حوزه‌هاي فرهنگي، سياسي، قضايي، حقوقي، اقتصادي و اجتماعي بايد اين سيما و چهره را به خود بگيرد. اين انقلاب نبايد به صورت تجمعي بوروكراتيك و آييني سنگ شده و رسمي باشد، بلكه بايد حياتي تازه، كاوشي، تفكري و نقدي نو براي پيشرفتي مجدد محسوب شود، بديهي است كه در جمهوري اسلامي هستي سينما نيز پيرو همين منطق است.
هر ساله جشنواره‌ي بين‌المللي فيلم فجر فرصتي را براي ما فراهم مي‌كند تا بينديشيم كه آيينه‌ي زندگي ما، يعني سينماي ايران، تا چه اندازه شفاف يا كدر، خلاق يا دنباله‌رو، متفكرانه يا مبتذل و پاك يا آلوده است. هم چنين اين جشنواره فرصتي است تا بدانيم سينماي جهان در چه وضعي است.
طبيعي است كه جوان متجدد مسلمان به دانستن اين مسايل علاقمند است و عالم سنتي نيز نمي‌تواند براي گفت‌وگو و انتقال علم و تجربه، و شناخت ملموس جهان نسبت به يكي از انبوه گراترين نهادهاي اجتماعي بي‌توجه باشد. البته براي ارتباط فقط اطلاع كلي كافي نيست و به شناخت جزئيات و سلطه‌ي علمي نياز دارد.
بدين ترتيب درگير شدن با يكي از زنده‌ترين پديده‌هاي جهان مدرن، يعني سينما، تكليف درجه يك ما است. ما نه با اجبار، بلكه با علاقه، شگفتي و اشتياق به سينما روي مي‌آوريم، و مي‌كوشيم عالي‌ترين نمونه‌هاي سينماي موجود جهان را بشناسيم و با خود در آفرينش اثر متعال نقش ايفا كنيم.
اما نكته‌ي ديگر به جايگاه سينماي نوين و سالم ايران مربوط است كه پس از پيروزي انقلاب اسلامي اگر نگوييم متولد شد، دست كم مي‌توان گفت كه رشدي چشمگير يافت.
امروزه سينماي نوين پس از انقلاب اسلامي داراي جايگاه، مقام و شأني يكّه در جهان است. جشنواره‌ي فيلم فجر آيينه‌ي يكسال فعاليت سينمايي و روند پيشرفت يا پسرفت اين پديده است كه امروز دريچه‌ي مكالمه‌ي ما و فرهنگ ما با جهان است. كدام انديشمند مي‌تواند نسبت به اين زبان رسا، جذاب و پرمخاطب بي‌توجه باشد؟
در جهاني كه به جرم دين‌پروري، انواع بغض‌ها عليه ما برانگيخته شده، تا صداي ما را خاموش كند، سينما پرچم‌دار خلاقيت و هنر ما بوده است. مهم‌تر از همه آن كه جشنواره‌ي امسال، بيستمين سالگي جشنواره‌ي فيلم فجر را جشن گرفته و مجال مرور دو دهه سينماي پس از انقلاب اسلامي را فراهم آورده است. اين مناسبت فرصتي است كه ما با خرد سينما، با سينماي ايران، با مسايل آن، با نقش و جايگاه و حقيقت و اهميت آن آشنا شويم. بايد بدانيم كه ما نه تنها سينما را هدايت مي‌كنيم، مي‌آفرينيم و پيش مي‌بريم، بلكه سينما نيز به طور بسيار پيچيده‌اي جوامع انساني را رهبري مي‌كند و بر آن تأثير مي‌گذارد.
جامعه‌ي شيعي و اسلامي نمي‌تواند نسبت به فراهم كردن امكان حضور فرزندان مستعد و متدين خود در قلمرو سينما بي‌توجه باشد. تنها عارفان هستند كه مي‌توانند فيلم عارفانه بسازند و تنها كساني كه اهل معرفت و عشق الهي هستند، مي‌توانند در محيط پر از خشونت، سكس و كافرانه‌ي سينماي مبتذل امريكايي، سينمايي جذاب، عميق، زيبا و انديشمند بيرون بياورند. از اين نظر نيز ورود به حيطه‌ي شناخت فيلم ورودي مبارك است.
نكته‌ي ديگر آن كه اين ويژه‌نامه فرصتي را فراهم مي‌آورد تا تأثير و تاثرهاي جهان فيلم و زندگي واقعي بر يكديگر در سينماي ايران (طي دو دهه‌ي گذشته) و چگونگي و موقعيت آن را اگرچه به اجمال بررسي كنيم، با آن آشنا شويم، و از لاابالي‌گري، بي‌توجهي و عقب‌ماندگي در اين عرصه دست بشوييم.
ان شاء الله نتايج مبارك اين تلاش در ميان جوانان ما ظهور يابد و با شناخت سينماي ايران به ويژه طي دو دهه‌ي اخير، زمينه‌ي پرورش انديشه و استعدادهاي نو فراهم آيد.
در اين شماره نگاهي به سينماي ايران قبل از انقلاب اسلامي و ساليان اوليه پس از پيروزي انقلاب خواهيم داشت. در شماره آينده از سينماي ايران در دو دهه‌ي اخير سخن به ميان خواهد آمد.

نام کتاب : پگاه حوزه نویسنده : دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم    جلد : 38  صفحه : 7
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست