responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : پگاه حوزه نویسنده : دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم    جلد : 34  صفحه : 1

هزاره‌ي جديد و محيط زيست مسلمانان


مسأله‌ي محيط زيست يكي از مشكلات بزرگ كشورهاي اسلامي است. در اين خصوص با مجموعه‌اي از سؤالات روبرو هستيم؛ آشكارا مي‌بينيم هر چه از هزاره‌ي دوم دورتر مي‌شويم اين سياره در مقايسه با سال 1000 چهره‌اي فقيرتر پيدا مي‌كند. ماده‌گرايي به كمك انديشه‌هاي اصلاح‌طلبانه‌ي جهان و اخلاق‌هاي سرمايه‌داري مسئول غارت كره‌ي زمين است. سراسر كره‌ي زمين زخم خورده است. ميليون‌ها تُن زباله‌ي مسموم در اقيانوس‌ها و لايه‌ي استراتوسفر زمين سرگردان هستند. هورمون‌ها و آلودگي مواد پلاستيكي عامل ناتواني جنسي 50 درصد از مردان در بريتانيا است. هر روز 12 گونه از موجودات كمياب منقرض مي‌شوند. اشكال مختلف حيات، جز نوع انساني آن، و احتمالاً حيوانات اهلي قرباني تجدد تخريب‌گر هستند. بيماري «بي. اس.اي» (B.S.E) نمونه‌اي است از آنچه در آينده در انتظار ما است. تحليل‌گران تأكيد كرده‌اند كه بيش از 30000 نفر در اثر خوردن گوشت گاوهاي مبتلا به جنون گاوي، در معرض خطر ابتلا به اين بيماري قرار دارند. چنين اشتباهات علمي ممكن است بخش عظيمي از نژاد بشري را از ميان بردارد.
اما حادترين و غير قابل انكارترين مشكلي كه با خود به هزاره‌ي جديد مي‌بريم، گرم شدن كره‌ي زمين است. چند صد سال است كه گازهاي گلخانه‌اي را به آسمان مي‌فرستيم و امروز بايد بهاي آن را بپردازيم. اين مشكل نيازمند توجهي خاص مي‌باشد، به خصوص به اين دليل كه تأثير آن بر كشورهاي اسلامي بسيار بيشتر از غرب است. متأسفانه عده‌ي محدودي در كشورهاي اسلامي به اين مسأله علاقمند هستند و به ناچار يادآوري اهميت اين شرايط ضروري است.
سال‌ها دانشمندان دولتي مسأله‌ي گرم شدن زمين را به تمسخر مي‌گرفتند، اما در سال 1992 مسئولين اعلام كردند كه يافته‌هاي علمي آن قدر روشن است كه جاي هيچ بحث و مناقشه‌اي در آن نيست. جهان در حال گرم شدن است، گازهاي صنعتي در اتمسفر سياره‌ي ما را به گلخانه‌اي تبديل مي‌كند كه گرما را به جاي رها ساختن در فضا به طرف زمين برمي‌گرداند.
در انگليس پديده‌ي گرم شدن كره‌ي زمين موضوعي است كه افراد عادي نيز به آن توجه دارند. تاريخ ثبت گزارش‌هاي هواشناسي به 300 سال پيش باز مي‌گردد، با اين همه 10 سالي كه گرم‌ترين هوا را داشته‌ايم، از سال 1945 رخ داده است، و سه سال از 5 سال گرم‌ترين سال‌ها (1989، 1990 و 1995) در دهه‌ي گذشته بوده است. ذخيره‌ي آب نيز غيرعادي است، سال 1997 خشك‌ترين سال در طي 200 سال گذشته بوده است. طوفان‌هاي دريايي به قدري شديد بوده‌اند كه صنعت نفت درياي شمال، به جاي استفاده از تانكر در حال لوله‌گذاري در كف دريا است.
ارقام دقيق كدامند؟ تعجب‌آور است كه ارقام، بسيار جزيي به نظر مي‌رسند؛ افزايش دما بين سال‌هاي 1995 و 2050 برابر با 5/1 درجه‌ي سانتيگراد خواهد بود كه رقمي جزيي و كم‌اهميت به نظر مي‌آيد. اما افزايش دمايي كه 4000 سال پيش را به عصر يخبندان منتهي كرد، تنها 2 درجه‌ي سانتيگراد بود. تحقيقات نشان مي‌دهد كه پوشش‌هاي يخ قطبي در حال ذوب شدن است و به همين دليل است كه سطح درياها سالانه 5 ميليمتر بالاتر مي‌آيند. اتحاديه‌ي اروپا در مكان‌هايي چون ساحل «نورفلك شمالي» ساليانه ميليون‌ها پوند خرج احداث سدهاي سيماني براي مقابله با پيش روي دريا مي‌كند و مشخص نيست اين روند تا كي ادامه خواهد داشت.
با اين همه، اين اخبار بد براي غرب، با خبرهاي خوشي نيز همراه است. احتمالاً بيشتر مردم از افزايش دما استقبال مي‌كنند، زيرا در طول 30 سال آينده امكان رشد درختان پرتقال در بخش‌هايي از انگلستان جنوبي به وجود خواهد آمد. در حال حاضر نيز خريد برخي از بذرها توسط كشاورزان نشان دهنده‌ي آگاهي آنان از گرم‌تر شدن تابستان‌ها و خشك‌تر شدن زمستان‌ها است. در غرب فاجعه‌اي بزرگ‌تر از اين وجود ندارد.
اما شرايط در كشورهاي مسلمان چگونه است؟ بيشتر كشورهاي اسلامي بي‌تفاوتي خود را نسبت به اين مشكل نشان داده‌اند. در حقيقت كشورهايي كه به شدت در تخريب محيط زيست با يك‌ديگر رقابت مي‌كنند، اغلب مسلمان هستند؛ دولت‌هاي حاشيه‌ي خليج فارس، برونئي، قزاقستان و ديگر كشورها.
دليل اين مسأله وابسته بودن اقتصاد اين كشورها به نفت است. با كاهش مصرف سوخت در جاده‌هاي غربي يا توليد الكتريسيته از منابع با دوام‌تري مانند نيروي جذر و مد دريا و باد، اين كشورها ضربه‌اي مهلك خواهند خورد.
با اين همه هنوز هم جوامع مسلمان از فاجعه‌ي آب و هوايي كه در هزاره‌ي بعد ما را تهديد مي‌كند، آگاهي لازم را ندارند. كافي است به برخي از حوادث دردناكي كه تا كنون اتفاق افتاده نظري بيفكنيم؛ در كشورهاي ساحلي افريقا، چاد، مالي و نيجر ـ كه 90 درصد جمعيت آن‌ها مسلمان است، ميزان بارندگي سالانه ده درصد كاهش داشته است. بيابان بزرگ «صحرا» هر روز وسيع‌تر مي‌شود و مرغزارها و زمين‌هاي قابل كشت حاشيه‌ي جنوبي خود را نابود مي‌كند. خشكسالي وحشتناكي كه اخيرا دامنگير سودان بود نيز با سيل‌هايي وحشتناك خاتمه يافت.
تمامي نقشه‌هاي آب و هوايي، نشان‌دهنده‌ي آن است كه كشاورزي در اكثر كشورهاي اسلامي، كاري حاشيه‌اي است. در الجزاير نيز كاهش 15 درصدي ميزان بارندگي بيشتر زمين‌هاي كشاورزي را نابود خواهد ساخت و انبوه مهاجران را به سوي شهرها گسيل خواهد كرد. در مراكش نيز شرايط مشابهي حاكم است. اين كشور در سال 1995 با سخت‌ترين خشكسالي خود در طول تاريخ مواجه گرديد.
«يمن» هم از تغييري كه در الگوي بادهاي موسمي جنوب آسيا و اقيانوس هند ايجاد شد ـ كه خود از تبعات گرم‌تر شدن زمين است ـ خسارت‌هاي زيادي ديد. در بنگلادش مشكل كمبود آب نيست، بلكه زيادي آن است. اكنون، سيل در فواصل سه يا چهار سال، مسأله‌اي عادي است و دليل آن نابودي جنگل‌هاي هيماليا است كه جذب آب توسط خاك را كاهش داده است.
دكتر «نورمن ماير» از دانشگاه «آكسفورد»، پيش‌بيني كرده است كه افزايش سطح آب درياها و تغيير در وضعيت كشاورزي 150 ميليون آواره بر جاي خواهد گذاشت. 15 ميليون از اين آوارگان بنگلادشي و 14 ميليون مصري خواهند بود.
اين ارقام شامل مهاجراني نيست كه نتيجه‌ي دومين پيامد تغييرات آب و هوايي هستند. اين امواج عظيم انساني موجب تزلزل دولت‌ها و آغاز جنگ‌ها مي‌شوند. دولتِ ملت‌هاي جديد كمكي به مهاجرت نخواهند كرد؛ پيش از سال 1948 ميلادي مردم بنگلادش مي‌توانستند به بخش‌هايي از هند مهاجرت نمايند، اما با جدايي اين كشور، آن‌ها در درون مرزهاي خود ماندگار شدند.
بيماري‌هاي مسري نيز گسترش خواهند يافت. برخي از ملت‌هايي كه در جزاير ساكن هستند ـ مانند جزاير مالديو و كومور ـ مجبور به ترك سرزمين‌هاي خود خواهند شد، زيرا اين جزاير كاملاً به زير آب خواهند رفت.
اين نكته درست است كه محاسبات براي كنترل و كاهش ميزان گازهاي گلخانه‌اي آغاز شده است، اما حتي اگر امروز هم توليد اين گازها متوقف شود، درجه‌ي حرارت زمين به دليل وجود و چرخش گازهاي موجود در اتمسفر، حداقل صد سال هم چنان ادامه خواهد يافت.
اما چرا اين‌گونه است؟ هر تازه مسلماني مي‌تواند به اين پرسش پاسخ دهد. امروزه غربي‌ها در مرحله‌ي نخست در جست‌وجوي طريقي اخلاقي، ايدئولوژي سياسي يا هويتي خاص هستند؛ سه نكته‌ي مثبتي كه در دعوت هر جنبش اسلامي سازمان يافته‌اي وجود دارد. در زندگي انسان غربي خلأيي وجود دارد كه خود به آن واقف است و آن حيات روحاني و معنوي است. از اين رو، ارايه‌ي كتابي از سيد قطب يا مودودي (Mowdudi) احتمالاً بي‌تأثير خواهد بود و حتي ممكن است نوعي احساس ترس و انزجار را در وي ايجاد نمايد. اما اگر يك مجموعه‌ي شعر، با محتواي روحانيت اسلام، در اختيار او قرار دهيد، خيلي زود واكنش مثبت از او خواهيد ديد. واقعيت دور از انتظار اين است كه پرفروش‌ترين شعرهاي مذهبي در امريكاي مدرن، غزليات جلال‌الدين رومي است. علي‌رغم تفاوت‌هاي بسيار زياد زماني و مكاني وي، آثار او از هر شاعر مسيحي پرفروش‌تر بوده است.
كساني كه در انديشه‌ي مسأله‌ي دعوت به اسلام در غرب هستند، معمولاً از درك جامع اين مسأله عاجز هستند و اغلب قرائت‌هايي از اسلام را كه تنها مربوط به شرايط فرهنگي خود آن‌ها است و ارتباطي با مسأله‌ي غربي‌هاي تحصيل‌كرده‌ي امروز ندارد را ارايه مي‌دهند. بايد بر اين مشكل فايق آمد. بايد از علاقه‌ي انسان غربي امروز به روحانيت و معنويت اسلام، و نيز به هنر و صنايع اسلامي بهره‌ي لازم را برد. با چنين كاري ان‌شاءاللّه‌ بهره‌ي لازم را خواهيم برد. اگر غرب را چون سنگري بدانيم و از قوي‌ترين موضع يعني موضع سياسي و نظامي با آن مواجه شويم، به چيزي دست خواهيم يافت كه صدام حسين به آن دست يافت و خسارات و مصيبت‌هاي بيشتري را براي مسلمانان به ارمغان خواهيم آورد. اما اگر در جست‌وجوي نقاط ضعف آن‌ها باشيم؛ اين نقاط ضعف اساسا روحانيت و زيبايي‌شناسي‌اي است كه ميليون‌ها جوان غربي ارضا نشده از ماده‌گرايي جهان اطراف خود و آموزه‌هاي مسيحيت، در جست‌وجوي آن هستند. اين افراد نيروهاي جديد اسلام هستند و ما از آن‌ها غافل هستيم.
به همين دليل و براي همين هواداران، نيازمند به پاسخ ديني روشن و محكم اسلام در مورد حفاظت از محيط زيست هستيم. قرآن غني‌ترين كتاب آسماني بر زيبايي طبيعت به عنوان مظهر و تجلي خدا تأكيد مي‌كند.
به عنوان يك مسلمان غربي كه عوامل تأثيرگذار بر غربي‌ها را مي‌فهمد، احساس مي‌كنم كه با تأكيد بر اين دو مسأله نه تنها اسلام گسترش خواهد يافت، بلكه مذهب حاكم قرن آينده خواهد بود.
تنها خداوند مي‌داند در آينده چه رخ خواهد داد، اما به نظر من، ما در مقطعي حساس قرار گرفته‌ايم كه هزاره، هر چند به صورت تصادفي، نمادي مفيد است. مقطعي كه يا شاهد ناتواني و زوال اسلام به عنوان يك سنّت غني روحاني و عقلاني خواهد بود، چنان كه امروز به گونه‌اي فزاينده مسئول بخشي از جهان آشفته، پرجمعيت و گرسنه است و يا اين كه سرمايه‌هاي معنوي خود را به كار بسته و بر بن‌بست بنيادگرايي بي‌معنا فايق خواهد آمد و نقش جهاني و طبيعي خود را به عنوان الگويي روحاني و اخلاقي ايفا خواهد نمود.
امروز هنگامي كه به آشفتگي و عدم انسجام امت مي‌نگريم، از خود مي‌پرسيم: آيا چنين احتمالي را مي‌توان پذيرفت؟ با اين همه ما در عصري زندگي مي‌كنيم كه آينده واقعا به شكلي تقريبا بي‌سابقه قابل بحث است؛ ايدئولوژي‌ها و مكاتبي چون مسيحيت، ملي‌گرايي و كمونيزم كه پيش از اين مانع اسلام بودند، در حال رنگ باختن هستند. «ارنست جلنر» (Ernest Gellner) استاد مردم‌شناسي دانشگاه كمبريج، اسلام را به عنوان «آخرين دين» توصيف نموده است. آخرين به اين معني كه به متون روايي آن به عنوان هنجارآفرين باور داشته باشيم.
اگر به اين مسأله باور داشته باشيم كه آنچه به ما رسيده است يا انتخاب نموده‌ايم واقعا حقيقت محض است، آنگاه خوشبيني كاملاً منطقي خواهد بود و من خوشبين هستم. اگر اسلام و مسلمانان بر خود مسلط باشند و سكولاريسم را كه رقباي آن‌ها برايشان رقم زده‌اند دنبال نكنند و يا در مسير كور بنيادگرايي سير نكنند، آن‌گاه چون آنچه در گذشته اتفاق افتاد، بر جهان فايق خواهند آمد.
و فكر مي‌كنم اين اميدي كاملاً منطقي است، آن‌ها يك بار ديگر بدون نگراني از ناتواني جهاني بر حقيقت بي‌زمان و «كلمة اللّه‌ هي العليا» تأكيد خواهند نمود.

نام کتاب : پگاه حوزه نویسنده : دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم    جلد : 34  صفحه : 1
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست