responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : پگاه حوزه نویسنده : دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم    جلد : 303  صفحه : 12

دجال بس نزديك‌تر است
میراحسان احمد

شيعيان موظف‌اند ظهور را نزديك بدانند تا اين آمادگى فردى و اجتماعى قبل از هر چيز رشد تقوا و معرفت و عمل صالح كمك كند كه بدون جهانى آماده ظهور، فرجى حاصل نخواهد شد. البته بديهى است هر حقيقت دينى، مى‌تواند دستاويز نفس شيطانى و بازى و شيطنت، دعوت به خود به جاى دعوت به حق و ايفاى نقش مخرب در باور سالم و روشن مردم به حقيقت‌هاى الهى به وسيله افراد جاهل، تربيت و تزكيه نيافته، بى‌تقوا و ماجراجو قرار گيرد و به بى‌باورى و قداست‌زدايى از حقايق الهى منجر گردد.
از جمله يكى از بارزترين نشانه‌هاى حقانيت آگاهى‌ها و هنرها، ابلاغ و ترويج درست در خصوص امام غائب شيعيان(عج) و مسلمانان جهان و موعود جهانيان و تمايزش با سرگرمى اغلب غيرنافع و ماجراجويانه مدعيان بى‌تقوا، يارى به اجرى اوامر الهى و نهى از منهيات و كمك به رشد و تقوا، معرفتى و عملى فرد و جامعه است. برعكس ترويج ادعاهايى كه در آن هيچ علمى و آگاهى ندارند مثل تعيين زمان ظهور، نشان از گمراهى است.
آيا هنر دوران غيبت، چه سينماى مستند، چه سينماى داستانى هرچه رسانه‌ها، در كانون خود مكلف به كشف بيان زيبا و اثرگذار تفكر برانگيز و اشتباه انگيزند تا معنا و محتواى عظيم انتظار روشن شود و در افراد و جوامع شوق كردار و رفتار ذهنى و عملى عادلانه و رشد فرهنگى و اخلاقى و عمل مصلحانه و اصلاح‌گرانه و تأملات مفيد و دورى از رذايل نفسانى و فرهنگى برانگيخته گردد تا شرايط ظهور محقق شود، يا بى‌توجه به تزكيه درونى فردى و اجتماعى، حقيقت موعود، تحريف شود و گروه‌ها و دسته‌ها اغراض نا معقول خود را پشت نقاب ظهور نهان سازند؟ و مردم را به راه تاريك خود فراخوانند .
سى دى ظهور بسيار نزديك است به عنوان يك كالاى فرهنگى از مناظر مختلف قابل تماشا و بررسى است.
مهم‌ترين جنبه سى دى "ظهور بسيار نزديك است" و انحراف آن و حقيقتى را كه به ما معرفى مى‌كند، چيست؟
1. بديهى است كه دروغ درباره زمان ظهور، تعيين مصداق افراد واقعى به عنوان ياران امام زمان(عج) و وابستگان و همراهان او در زمان ظهور، و از اين دست داعيه‌ها، زمانى چنان انحراف بزرگى شمرده مى‌شد كه عالمان بزرگ به بررسى چنين ادعاهايى مى‌پرداختند تا تشخيص دهند؛ گوينده از مجانين است يا انسانى "عاقل" به شمار مى‌آيد، دچار توهم است يا توطئه‌اى در آستين دارد و اگر آدمى غيرديوانه و بر عمد اين راه را در پيش مى‌گرفت، طبق روايات مؤكد به عنوان دروغزن و آسيب‌رسان به پيكره باور مقدس، مجازات مى‌شد، برخورد با على محمد باب، بهاءالله، بابيان و بهاييان و... تنها نمونه‌اى از پافشارى عالمان در ايضاح حقيقت و افشاى دروغ و مجازات دروغگويان بوده است. پس خرد اين ادعا به اندازه كافى حساسيت‌برانگيز است.
2. از منظر فردى كه بگذريم، از نگاه حفظ حقيقت انقلاب و جمهورى اسلامى هم براى مسئولان بلند مرتبه و مراجع دينى و سياسى ممانعت از آسيب به حقايق ايدئولوژيك / سياسى مورد اتكاء نظام اجتماعى و نفى چنين بدعت‌ها و جعل‌هايى تكليفى اصلى است و از اين زاويه يعنى دفاع از مفاهيم مقدس و جلوگيرى از سوء استفاده از آنها وظيفه حتمي برخورد با چنين پديده‌هايى است كه در سطح وسيع و سازماندهى داده شده اتفاق مى‌افتد. بويژه اگر در پشت آن اهدافى نهان روشانه براى نسبت دادن تفكر گروهى تندرو و داراى برنامه‌هاى مخفى از مردم و خطرناك براى شيعيان به نام آن حضرت پنهان باشد.
3. اما شايد مهم‌تر از همه بررسى آن پس زمينه در بدنه نظام دينى / سياسى ماست كه ظهور اين پديده از دل آن، اجازه بروز يافته است و خطر عظيم اين سوء استفاده يا كژفهمى به سود ديدگاه‌هاى يك گروه كه رياكارانه اعمال خود را منتسب به تصميمات مستقيماً منسوب به آن حضرت مى‌كنند.
به نظرم اين شق سوم بايد مورد پژوهش وسيع و جدى و واقع‌بينانه و جدا از هر بزرگ‌نمايى و غلو يا خرد شمردن و نگاه سرسرى قرار گيرد، جريان‌ها، افراد، نهادها، تفكرات و زمينه‌هاى عملى و سازمانى و ارتباطاتش بررسى شود و معلوم گردد در پس يك نگرش افراطى و در ظاهر دفاع از اصول‌گرايى و ولايت فقيه چه هويت سياسى / ايدئولوژيك و افراد و نمادهايى با آموزش و عمل خود مايه رشد اين پديده نهان روشانه و وهمى و غيرمسئولانه و خودخواهانه را فراهم آورده‌اند. كدام سياست‌ها، جريان‌ها، درك‌ها، نگاه‌هاى جناحى به دين و سياست به خود اجازه بازيچه قراردادن ابزارى و تفسير به رأى مقدسات در بالاترين رده‌بندى قدرت را مى‌دهند و براى كسب قدرت، چاپلوسى دچار چنين بى‌مبالاتى در فهم دين هستند.
مردم به راه تاريك خود فراخوانند و آن مسير را به نام راه ظهور موعود جلوه گر مي سازند وظيفه مومنان براي ظهور كدام يك است. پرورش و تربيت و كمال خود جامعه يا عمل و تعيين تكليف براي خدا و موعود او؟ در واقع عهد دجال بسيار نزديك است به ما تا روزي كه روز عمل نام گيرد.
جنگ و قيام به حساب مى‌آيد. سى دى‌هاى تعيين كننده وقت ظهور يك عمل دجالانه مى‌تواند نام گيرد با اين مقدمه پخش ميليونى CD ظهور بسيار نزديك است، اهميتى ويژه به اين اثر فرهنگى مى‌بخشد. از آنجا كه به عنوان كالايى فرهنگى به سراغ مخاطبان ميليونى آمده و نيز از آنجا كه آن را گزارشى مستند و سند تصويرى با محتواى تبليغ ايدئولوژيك و سياسى به حساب مى‌آورند، ضرورى است در وهله نخست بدون حسب و بغض، مورد نقد قرار گيرد. زيرا نخستين تصور درباره آن، دستاويز باورهاى الهى و تحريف آن به سود پيروزى قدرت و يك ديدگاه و يك جريان و توليد CD براساس اين تحريف جهت ادعاى مردم و پيشبرد برنامه خود بر سر زبان‌هاست.
هسته مركزى اين CD ، اعلام و اعلان پيام نزديك بودن ظهور موعود(عج) مشخص و معين شيعيان جهان، حجت بن الحسن العسگرى، اما غايب مهدى ما(عج) است كه شيعيان قرن‌ها چشم انتظار فرج آن اباصالح المهدى، گوهر حقيقت و انسان كامل‌اند كه نقش جامع فردى و اجتماعى‌اش در عرصه تكميل معرفت و عمل اجتماع بشرى مورد تأكيد قرار گرفته است. يعنى هم غبار از حقيقت و معرفت و دانايى و ذهن و راه انسان به سوى حق متعال مى‌روبد و هم ظلم از متن جامعه و نظام اجتماعى و مناسبات عينى فرد و اجتماع مى‌زدايد وعده او عدل موعود و آزادى بشر از هر بندگى غيرحق مطلق والله است. او با از بين بردن موانع، زمينه اين آزادى و عدل و تحقق آن فراهم مى‌آورد و هر كس كه شايسته است و خواهان رشد است، "مى‌تواند در اين راه گام نهد. و ديگر موانع جبرى و محروميت‌ها و راه‌گم‌كردگى‌ها و قدرت‌هاى شيطانى، وضعيت اجتناب‌ناپذير استضعاف و ناتوانى از گرويدن به حق را تداوم نمى‌بخشند و باقى كار به سرنوشت هر فرد و مسايل مربوط به آغاز تاريخ تمدن موعود و پايان وحشى‌گرى قدرت‌هاى غيرالهى و ظالم در طليعه تاريخ آدميت مربوط است. بديهى است كه اين تاريخ عرصه ظهور وجه تازه‌اى از انسان و چالش‌هاى او با نفس و جهل و شيطان است. اما مسلماً ديگر در نظام موعود مهم‌ترين عامل مانع رشد يعنى بس عدالتى قدرت‌ها و تاريكى جهل به راه حق، وجود نخواهد داشت. و هيچ كس به اين سبب و يا اين مانع و بهانه، در ورطه دوزخ بعد از حق و گمگشتگى، فرو نخواهد افتاد. اگر دوزخى هست، دوزخ نفس و دوزخ جهل است كه تاريخ جهاد اكبر خود را دارد و سعادتمند همه آنان كه بر خودخواهى و ابليس وجود و دنيوى‌گرايى فايق مى‌آيند و تيره بخت آنان كه در جامعه عدل و آزادى موعود، بنده شيطان باقى مى‌مانند. نزديك ديدن ظهور و زندگى بنا به حقيقت مهدى(عج) تكليف مسلمانان است و البته با انتظار و يقين به ظهور هر مسلمان و جامعه اسلامى خود را از آفات گمراهى در هر غيبت در امان نگاه مى‌دارد.
× × ×
پس بديهى است مطالعه تاريخ ظهور و آمادگى بر آن، يك نكته گوهرين در اسلام و دين خاتم است. و عالمان و جاهلان فراوانى درباره آن سخن رانده‌اند و در عصر غيبت كبرى، راه‌يافتگان و گمراهان زيادى علم داعيه‌ها برپا داشته‌اند و به فريب يا مصلحت‌انديشى كوتاه‌بينانه، با تصاوير ذهنى خطاآلود يا تجربه‌هاى ناقص و توهم‌افزا با محاسبات و دروغ‌ها و حتى مقاصد ظاهراً اصلاح‌گرانه اما با شهودهاى ناكامل و كژفهمى‌ها، وعده‌هايى داده‌اند كه اصلاً از صحت برخوردار نبوده و اگر نبود حقيقت موعود، صدمات نابودكننده‌اى بر پيكره اعتقاد عامه وارد مى‌آمد و حقيقت سكنى گزيده در غيب بى اعتبار مى‌شد.
از آنجا كه انتظار فرج موعود، ويژه شيعيان نيست و نه تنها اهل مذهب عامه، بلكه اديان توحيدى ديگر در انديشه مهدويت مشتركاتى ترديدناپذير دارند، بايد گفت جهان در واقعيت امر، منتظر آن مهدى موعودى است كه نشان‌هاى يقينى و روشن، محتوا و برنامه عمل آن تنها و تنها مصداق روشن‌اش را در فرزند غايب امام حسن عسگرى(ع) مى‌يابد.
پس موعود اهل بيت، يك مفهوم كلى، يك افسانه، يك ايده‌آل انتزاعى نيست، روح حقيقى زمان و عصاره عصر است كه از شكل جارى حقيقت روحى و سارى الهى در همه هستى به واقعيت كالبدين و داراى هويت و نشانى واضح مبدل شده است.
× × ×
با اين مقدمه بايد گفت، براى ما تعيين نسبت دقيق اعمال و كردار فردى و اجتماعى، سياسى و داخلى و خارجى، ايدئولوژيك و موقت قابل اتكاء و يقينى، بى هر شبهه و شائبه و افزوده و ادعاى پوچ و من‌درآوردى، با اصل حقيقت ظهور امام غايب حجت بن الحسن العسگرى، مهم‌تر از هر چيز و چشم‌پوشى‌ناپذير است و ذره‌اى سخن زائد، اضافى، من‌درآوردى مصلحت‌آميز، خودساخته واهى، توأم با خيالات و تفاسير به رأى حتى اتكاء به شهودها و رؤياهاى شخصى كه مطلقاً از قلمرو اخبار قطعى ظهور جداست، نبايد در آن راه يابد. چه بسا افراد اهل سلوك ناقص، كه گرفتار رؤيت‌هاى شخصى خود شده و معرفت‌هاى ناقص‌شان با ايماژها و تصورات ذهنى فردى‌شان درآميخته و صاحب ادعاهاى گمراه‌كننده و ويرانگر براى ديگران شده و در انتها هم رفتارشان عليه حقيقت موعود. دستاويز نقشه‌هاى شيطانى اين و آن گشته و به تباهى خودشان و ديگران يارى رسانده است.
برعكس اهل معرفت و حقيقت و كسانى كه گام در راه رستگارى نهاده‌اند، همواره از مهالك راه حفظ شده و با ديده‌ورى به تكاليف خود عمل كرده و ستون‌ها و علايمى در راه پرمخافت و خطرآميز و هلاكت‌بارى شده‌اند كه مسير حق و بال در امر ايمان و عمل به موعود را از هم جدا نگاه مى‌دارد. مهم‌ترين نشان اين ستارگان شب غياب را بايد در تعليم و تعلم و تزكيه و تربيت نفس، رهايى‌شان از نمايش و داعيه و دعوت به خود، در بندكردن ابليس و عمل به حق در تجربه روزمره و صراط مستقيم و دامن برچيدن از همه رذايل نفسانى و استكبار و آلودگى به هر گناه كوچك و بزرگ و اعتقاد به معرفت و به عمل طبق رهنمود اهل بيت(ع) و دورى از توجيه خطاها و ضعف‌هاى خود و مساعى شبانه‌روزى براى مراعات همه وجوه فردى و اجتماعى تكاليف دينى و عادل بودن خودشان قبل از هر داعيه‌اى است. توان ممانعت از نفس و حجاب خود براى وارونه كردن اشياء و رخدادها آن‌گونه كه هستند و برخاستن از ميانه، تا هر چيز چنان كه هست خود را بنماياند، آنها را روشن بين، دور از داورى خشن و نفسانى و تهمت و دروغ و اتهام و تحليل‌هاى ذهنى و تجلى دروغ به مثابه راست و راست بمثابه دروغ و مقاوم در برابر سندگذارى و سندسازى جعلى نفس و شيطان و تفاسير و همى و احتياط كار در قضاوت و دور از تمايلات و خطبازى‌ها و فهم‌ها و خواست‌هاى فردى و با تلاش فقيهانه و عارفانه براى كشف ذائقه امام عصر(عج) به‌بار مى‌آورد. همه سخنان و اعمال كژ مژ و بيمار پيرامون حقيقت موعود(عج) و افراط و تفريط و نديده گرفتن حقيقت و افتادن در دوزخ تفسير به رأى و نمايش و افسانه‌بافى و سوء استفاده از آن چه براى مردم عادى، چه سياسيون و چه حتى اهل سلوك و ناقصان راه و "فقيهان" مدعى تربيت نشده، سر منشاء آن همان عدم يقين به حقيقت مهدى موعود(عج) و پاى‌بندى به تكاليف مشروع الهى و عدم تربيت نفس، و كم كردن و بى‌مبالاتى و يا افزون و تندروى و تعصب به دلخواه خود و فرعونيت است كه تا سر حد جعل و رفتار توجيه‌گرانه و افسانه‌سازى و تاريخ ظهورسازى و مطرح كردن خويش و فاش كردن‌هاى ناراست پيش مى‌رود. افرادى با اوج معرفت اما با سادگى و روشنى رفتار و كردار و دور از توطئه‌چينى و نقشه‌كشى‌ها هرگز به اين دام نمى‌افتند. جز گمراهى فردى خود اشخاص تزكيه نشده و توجيه‌گر و سفسطه‌آلود و خودبين، آنان همچون ابزار دست شياطين و شيطان بزرگ و ابليس وسوسه‌كننده و شيطان‌ها و شيطان بزرگ انسانى و جسمانى نظير اسرائيل و آمريكا درآيند.
مشخص است منظورم گمراهان مدعى عادى، چون رمالان و فال‌بين‌هاى سرگردان دم در خانه‌ها و كوچه‌ها نيست. آنان در سطح كلان سرگرم انجام وظيفه نيستند و اذناب كوچك و خرافه و دروغ‌اند. منظورم گمراهى و ابزار شدن افراد شاخص و مؤثر در سطح اقوام و ملل جهان است كه ادعاگرى‌شان نقش مخرب قومى، ملى و بين‌المللى ايفا مى‌كند و مى‌ارزد شيطان بزرگ نفس و شيطان بزرگ جهان و ابليس براى غبارآلود كردن حقيقت مهدويت، روى اين افراد مدعى كه از موفقيت‌هايشان غره و گيج مى‌شوند و در قالب كمال فروتنى، جسارت گزاف در ادعاى دروغ و توهم افزايى را دارند، سرمايه‌گذارى كند. بديهى است يك مرد فاسق يا مشهود به فسق يك جاهل و يا افراد بى‌ارتباط به قلمرو هدايت مردم، يك انسان نامحبوب، اين نقش را نمى‌تواند ايفا كنند. همان‌طور كه مهالك عظيم بر سر راه سالكان پيشرفته در سلوك و عارفان گسترده، داعيه‌هاى دروغين مهدويت و ادعاى رابطه با حضرت مهدى(عج) و استفاده از آن براى جاانداختن خط خود و مطابقت بخشيدن و صحت قدسى بخشيدن به طرز فكر خويش هم خاص، شخصيت‌هاى ممتاز است. و اين دام بزرگ اين گونه افراد را تهديد مى‌كند چه در ميان عالمان چه سياسيون، دعاوى دروغ مهدويت هم، از تاريخ آن پيداست كه ميان مردم عادى شايع نبوده و اگر بوده اهميت نداشته، بلكه در ميان سالكان و اهل علم دين و سياست و كسانى كه در ميانه اين راه فريب نفس و شيطان، را خورده‌اند، دين گمراهى رواج داشته. وگرنه مرتبطان واقعى با حضرت مهدى(عج) كه يا پنهان و پوشيده بوده‌اند و بنا به دستور عمل كرده و اگر هم شناخته شده‌اند هرگز داعيه‌اى نداشته و سكوت كرده و نمايشى برپا نكرده و تنها آنچه را كه براى آمادگى ظهور و احراز شرايط آن لازم بوده تذكر داده و هدايت كرده‌اند، بدور از اين نمايش زيسته‌اند. رفتار پشت‌پرده، نقشه چينى، فريبكارى، براى قدرت تن به انواع دروغ دادن مشخصه وجه تمايز عالمان گمراه با عارفان راه است. مقاصد سياسى‌كارانه و ايجاد تشويش در اذهان و جنجال سر در با سوء استفاده خاص ناكاملان و نااستادان و دردنشناسان است.
اما مهم‌تر از همه، آن كه از اينان، شيطان بزرگ سود مى‌جويد و من در شرايط ويژه حاضر مى‌خواهم درباره همين سخن بگويم و سازوكار تصرف شيطان بزرگ و غلبه‌شان بر ذهن و روح و دل و جان و خواب و بيدارى اين افراد را به طور مستقيم و غيرمستقيم و حتى بدون آن كه خود بدانند تذكر دهم و نشان دهم بسيارى از امورى كه بيان ما رواج يافته مى‌تواند جزيى از پروژه اسلام‌زدايى آمريكايى و رواج خرافه و دروغ و پوشاندن حقيقت موعود و زمينه‌سازى برنامه‌هاى شيطانى قدرت سلطه‌گرا و جهان كنونى و تخريب زمينه ظهور و نابودى باور به ظهور باشد و اين افراد در دام و حباب پروژه، نمايش و برنامه‌ريزى اين شيطان چگونه و با چه ابزارى گرفتار مى‌شوند و جزيى از مقاصد آن را به اجرا در مى‌آورند و ناخواسته در دام تخريب ايمان مردم به حضرت مهدى(عج) مى‌افتد.

پروژه امريكايى
همان قدر كه نفى حقيقت موعود (عج) بى‌اعتنايى به آن و عدم انتظار و ايمان به آن و عمل به تكاليف آن و قشر عدالت و راستى پروژه شيطانى است و حقيقت اسلام ناب محمدى(ص) را تحريف مى‌كند، همان اندازه جعل و تبليغ نظرى و عملى و اقدامات بى‌اصل و مدعيان پوچ به زيان حقيقت مهدى موعود(عج) افراط هاى شومى است كه زمينه نقشه‌هاى سلطه‌گران را فراهم مى‌آورد. دروغ و خرافه و ادعاى توهم و خود را مرتبط با حضرت ولى عصر(عج) معرفى كردن، خاستگاه اين بهره‌كشى است. اين افراد مديوم‌هاى مناسب پروژه شيطان بزرگ‌اند.
و خواهم گفت چگونه و سپس با نقد "سى دى" ظهور بسيار نزديك است نشان خواهم داد كه آيا اين نوع بشارت ظهور همان پروژه شيطانى است يا نه. و آيا آمريكا نظير شيطان كه در ميانه زمين و آسمان اخبار وحى را ناقص دزديده و از آن استفاده مى‌كنند و شبيه سامرى گوساله‌ساز عمل مى‌كند، عمل كرده يا نه، و خواهم گفت كه رواج اين سى دى به نام مستند در سايت‌هاى مخالف و موافق خود يك پروژه قداست‌زدايانه است. زيرا اين متن اصلاً اثرى مستند نيست، و خواهم گفت چرا مستند نيست و خواهم گفت نهادهاى اصيل دينى، هرگز در ورطه مفهوم‌پردازى‌هاى توطئه‌گرانه و نقشه چينى‌هاى پشت‌پرده و پنهان از مردم و نمايش و فريب مردم و تبليغ با برنامه براى اهداف خود تحت نام موعود(عج) تن نمى‌دهند و چنين محرف و با رفتارهاى خاصى سازمان‌هاى نقشه‌كش اطلاعاتى غرب ناصادقانه با مردم برخورد نكرده و آنها را گول نمى‌زنند تا حكمه اهداف خويش كنند، بلكه، روشن و شفاف هميشه رابطه‌اى معقول و عادلانه و منطقى و آگاهانه با مردم دارند و براى قدرت و بيرون راندن رقيب از دين سوء استفاده نمى‌كنند.
اما آمريكا و غرب. امروز غرب تحت انقياد سرمايه بين‌المللى صهيونيستى است. آمريكا چگونه مى‌كوشد با اطلاع و آگاهى از مفهوم مهدويت، بروى آن سرمايه‌گذارى مى‌كند و از آن عليه حقيقت مهدويت و به سود سلطه او پروژه خود سوء استفاده نمايد؟ اسرائيل چگونه از اين موضوع بهره مى‌برد؟ و برنامه دشمنى با اسلام و تداوم سلطه بر خاورميانه اسلام و جهان تحت سلطه را هدايت مى‌كند؟
× × ×
قلمبه‌گويى و تفكر سوبژكتيو و لفظ پردازى‌هايى ظاهراً علمى به جاى سخن روشن و مبين گمراهى عيان است. جدا كردن برنامه‌ريزى و پروژه و هدايت اسرائيلى / آمريكايى سوء استفاده از اعتقادات دينى - نظير همه پروژه‌هاى سياسى / فرهنگى / اقتصادى، از افراد و نهادهايى كه ناخواسته در صحنه اين نمايش نقش ايفا مى‌كنند، اولين ضرورت براى ممانعت از افترا و تهمت است. زيرا در حالت نخست، گوينده يك نهاد، يك جريان با يك فرد را به ارتباط آگاهانه با نظام سلطه متهم مى‌كند. و اين اتهام اگر سندى و مدركى نداشته و قبلاً در دادگاه صالح به اثبات نرسيده باشد، خود جرم و گناه و قابل پى‌گيرى قانونى، شرعى و داراى عواقب جزاى الهى و بالاخره امري غير اخلاقى است.
اما گفت‌وگو درباره آن كه بنا به چه علل و دلايلى يك رفتار راديكال يا ليبرال انقلابى يا اصلاح‌گرانه، فراتر از باور يا عدم باور صادقانه انجام‌دهندگان آن، به ابزار سياست سلطه بدل تواند شد، بحثى كلى و عقلى است و آگاهى دهند ه و هشدارگر است. بدون عرضه دلايل و گفت‌وگو، نمى‌توان نسبت به صحت و سقم اين تحليل وقوف يافت و شرط ضرورى آزادى بيان از منظر آن است كه سود و زيان رفتار خاص نصيب چه كسانى خواهد شد، مردم مؤمن و استقلال و عدالت و آزادى‌خواه يا دشمنان غدّار و نقشه آنان؟
1. مسلمات منافع و اسلوب‌ها و كليات انواع مداخلات و نفوذهاى فكر و عملى، سياسى و امنيتى، دستكارى فكرى و تحريك نظام سلطه، حتى اقدامات معكوس، تراشيدن افراد و افكار و اقدامات راديكال بر عليه خود، جاى ترديد ندارد. تربيت تروريست‌هاى كه ظاهراً با آمريكا مبارزه مى‌كنند، در حالى كه مستقيم و غيرمستقيم تربيت شده خود آنان براى ايفاى نقش لازم و ضرورى جهت پيشبرد برنامه‌هاى جهان‌گيرى‌شان هستند، بيش از آن واضح است كه نياز به تذكر درباره داشته باشد. امروز حتى كسانى كه ظاهراً با اسرائيل و آمريكا درگيرند يعنى بن لادن‌ها و طالبان‌ها و القاعده‌ها، تحت پروژه‌هاى خاورميانه‌اى آمريكا عمل كرده و عمل‌شان به سود آمريكا شكل مى‌گيرد.
2. يكى از درس‌هايى كه توطئه‌هاى سلطه‌جويانه آمريكا خوب آموخته، شناخت و استفاده از واقعيت‌ها، و هدايت و استفاده از آن در مسير خواست خود است. يعنى اگر واقعيتى به نام نارضايتى مردم مسلمان از حكومت‌هاى خودكامه‌شان وجود دارد، آمريكا مى‌كوشد با شركت در بازى، شكل دادن دلخواه به آن، رهبرى دين ناخشنودى و تحركات ممكن را به عهده گيرد تا از دل آن استقلال و آزادى واقعى مردم شكل نگيرد. و هر جا نتواند اين نقش را ايفا كنند البته به سركوب آن مى‌پردازد و اين رفتار مسجل است.
3. مطالعات سه دهه اخير آمريكا بر روى شيعيان، سبب شكل‌گيرى پروژه‌هاى همزمان ليبرال و راديكال، ايدئولوژيك و افراطى مختلفى با نقاب دين و تلقى انقلابى‌م‌آب از آن شده كه در اصل در مسير سياست‌هاى اسرائيلى / آمريكايى طراحى شده است.
4. از كجا مى‌توان به اصالت و صحت يك جريان ستيزنده با ظلم جهانى پى‌برد و مشابه صورى آن را كه طى پروژه نمايش آمريكايى ظاهر شده شناخت و آنها را تفكيك كرد؟ بديهى است در درجه اول يك حركت با رهبرى و سازماندهى و برنامه‌اش معنى مى‌يابد. اگر اين عناصر در مسير خواست و منافع مستقل عدالت و آزادى و استقلال حركت كنند و در رويارويى با سلطه عمل كنند، اين بارزترين نشانه اوليه است.
5. اما هميشه سازمان‌هاى مجرى طرح‌هاى آمريكا اين قدر صريحاً صف‌ها را هدايت نمى‌كنند. چه بسا جريان‌هايى در كشور خودكامه‌اى كه ديكتاتورى‌اش در چالش با اسرائيل و آمريكا قرار مى‌گيرد، خواستى دارند كه مستقل است اما بنا به آن تضاد، ظاهراً با خواست آمريكا همسوست. آيا زمانى كه آمريكا بنا به پروژه خاورميانه‌اى خود با صدام رويارو شد و همزمان آيت الله سيستانى، مجلس اعلاى شيعيان عراق و جريان‌هاى داخلى در برابر صدام بودند، مبارزه و مخالفت اينان به معنى آن بود كه اصالت ندارند و ابزارهاى سلطه اسرائيلى آمريكايى‌اند؟ بي ترديد نه.
از سوى ديگر ظاهراً طالبان برج دو قلوى آمريكا را در 11 سپتامبر منفجر كرد؟ آيا اين عمل به معناى آن است كه طالبان مستقل و واقعاً مخالف نظام سلطه بوده و خود تحت هدايت پروژه اسرائيلى / آمريكايى قرار نداشته و جزيى از پاسخ به نيازهاى آن را براى آمادگى افكار عمومى جهت شروع جنگ خاورميانه‌اى تشكيل نمى‌داده‌اند؟
6. اين واقعيت نشان مى‌دهد كه نظام سرمايه‌دارى متأخر و سرمايه بين‌المللى و دولت‌هاى خدمت‌گذار آنها، به نحو پيچيده‌ترى عمل مى‌كنند.
7. نمونه بسيار پيچيده‌تر، طراحى آمريكا براساس و امنيت راديكاليسم و ليبراليسم جدا از آمريكا و مستقل است. يعنى افراد و نهادهايى كه خود را ضد آمريكايى و انقلابى يا آزادى‌خواه مستقل مى‌دانند. اما آمريكا با شناخت واقعيت و ايجاد فضاى نافذ و در اختيار نهادن اطلاعات "محرمانه" و شكل دادن غيرمستقيم نگاه و تفكرشان، آنها را به سمتى سوق مى‌دهند كه خود مى‌خواهد. يعنى مثلاً نيازمند عمل راديكال و انقلابى يك گروه مسلمان بنا به باورهاى مذهبى‌شان است، تا بنابر آن، اقدام خود را پيش ببرد، اين كنش را زمينه‌سازى مى‌كند تا واكنش دلخواه خود را فراهم آورد.
قبلاً منافع كمپانى‌هاى تسليحاتى و انرژى نيازمند يك تسلط و يك جنگ بين شيعيان و سنى‌ها باشد. حقيقت موعودگرايي نيز در چنين چارچوب و چشم اندازي به عنوان يك اعتقاد واقعى مى‌تواند مستمسك برنامه‌ريزى آمريكا شود. و مخالف جنگجوى دلخواهى را كه آمريكا نياز دارد، شكل دهد. اين كنش در مقياس فراتر و حتى تأثير به سياست‌هاى ملى و انقلابى مى‌تواند صورت گيرد.
8. حكمت سياسى و ديده‌ورى عظيم امام(ره) در كنار انبوهى از روشنگرى‌ها متكى به چند ايده و نكته بنيادين آيا مى‌توان در حالى كه خود افرادى متوهم، متظاهر، شعارى، فحاش، افترازن، دروغ‌گو، و... با هزاران رذايل در زندگى روزمره هستيم و با زن و فرزند دوست و كارمند و رئيس و مرئوس خود عاقلانه رفتار نمى‌كنيم، صرفاً به دليل سرگرمى‌هايى نظير جلسات و نمايش ؟؟؟ و انتظار - كار آمادگى را به ؟؟؟؟ ماجراجويانه و سرگرم‌كننده تقليل مى‌دهيم و نمايش و دسته همراه مى‌اندازيم و خودمان مطرح هستيم، نه صاحب زمان(عج) و همه امروز انسان‌ها و جوامعى هستند كه اصلاً حقيقت اسلام به آنها نرسيده اما معقول‌تر از ما زندگى مى‌كنند و ما آنها را كافر مى‌دانيم در چنين فضايى شايستگى سرباز صاحب زمان(عج) را كسب كرده باشيم و بالاتر از اعلام آمادگى كه از روى جهل ماست خود نقش امام زمان(عج) را، قيام به نام او، اعلان جنگ به نام او و سخن‌هاى محفلى ديگر بى‌ريشه و مناط راه انداخته باشيم.؟
آيا در اين حال اين مبشران، بهترين سربازان دجال و آمريكا و شيطان نيستند كه با اندكى برنامه‌ريزى و اطلاع‌رسانى غيرمستقيم مى‌توان بى آن كه خود بدانند از آنها سوء استفاده كرد و راهنماست كه در اين زمينه خيلى به شناخت صحيح يارى مى‌رساند.
الف. آمادگى افراد و دسته‌هاى همسو با ايدئولوژى غرب براى سوء استفاده آمريكا در پروژه سلطه بنى‌صدر و ليبرال‌هاى پناه گرفته در شبكه‌هاى آمريكايى نمونه اين افرادند.
ب. آمادگى افراد و گروه‌ها و فرقه‌هاى متحجر براى آن كه در كمال كوتاه‌بينى به آلت دست برنامه‌هاى اسرائيلى / آمريكايى بدل شدند در حالى كه ظاهراً به طور راديكال مخالف غرب‌اند. گروه حجتيه نمونه اين افراد بوده.
ج. انقلابى‌گرى افراطى كه تنها خشونت و ماجراجويى را درست دارند و خودرأى و جدا از رهبرى مرجعيت و روحانيت روشن‌بين و نظام اجتهادى متقن عمل مى‌كنند.
د.. گروه‌هاى خشونت‌طلب ،تعصب، فاقد اخلاق و روش و تزكيه دينى، كسانى كه به سادگى براى هواى نفسانى خود، مسلمانان ناقد و داراى ديدگاه متفاوت را به صف دشمن مى‌رانند و با روحيه خشن و عمل خشن سبب تفرقه تهمت و توسعه بدبيني هم عليه برادران و خواهران مسلمان مى‌شوند براى همگان چه استفاده از افراطى‌گرى راديكال مذهبى و انقلابى‌نما، و چه ليبرال‌هاى موافق دموكراسى آمريكايى و دوستى با آن، به عنوان نيروهايى براى شكل دهى به نظم جهانى آمريكايى و نيز ضرورت‌هايى مانند به راه‌انداختن جنگ‌هاى منطقه‌اى و به ويژه براى يكسره كردن انضمام كشورها به ساختار سازمانى سرمايه دارى متأخر ترديدناپذير است.
9. پس بالقوه با واسطه‌هاى متعدد ترويج خرافه‌ها در گروه‌هاى مبشر ظهور براى عمل راديكال، بدون آن كه واقع‌گرا و راست‌گو بوده و براى احراز شرايط ظهور، تزكيه و آمادگى خود، هواداران خود و مردمى كه داعيه رهبرى آنها و دعوت‌شان را به عهده گرفته‌اند كوشيده باشند، يكى از بهترين راه‌هاى سوء استفاده از حقيقت موعود، جهت دهي طراحى پروژه‌هاى جنگ‌طلبانه به نفع خود و زمينه‌سازى اسلام‌زدايى و سرخوردگى از حقيقت مهدويت است.
× × ×
از آنجا كه سى دى ظهور بسيار نزديك است به همين شق از پروژه‌هاى اسرائيلى / آمريكايى مرتبط است درباره آن و راه‌هاى نفوذ بيشتر سخن مى‌گوييم.
در وضعيت غيبت، مسلماً، همانطور كه گفتم، تفكر و اقدام عملى در انتظار مطلع عدل‌پرور جهان امرى واجب براى شيعيان مومن است اما يعنى اين آمادگى در مقياس فردى و اجتماعى و جهانى چيست؟
آيا گردهم جمع شدن و به راه‌هاى توطئه‌گرانه و راه‌انداختن جنگ خودسرانه انديشيدن و تمايلات خود را به نام آن قائم آل عبا جازدن و اقداماتى از اين دست و اعلام زمان ظهور و برنامه‌ريزى براى امام غايب و ولى عصر(عج)؟!! و تن دادن به روش‌هاى قدرت‌هاى سلطه‌جو و رقيب و جنگ قدرت و اقدام پيشرس كه مربوط به آمادگى مردم و جهان است و رهبرى‌اش با خود وليعصر محقق مى‌شود؟
يا واقع‌گرا بودن ما ساختن انسان شايسته عدالت‌خواهى در عمل و جامعه‌اى كه در آن عدل جارى و سارى مى‌شود. افراد و نهادهاى تزكيه شده، قانون‌مند، جامعه به سامان و مديريت برتر در سطح جهان، روابط بدنى و شهرى و اجتماعى مبتنى بر خرد الهى و واقعيت‌هاى مطهر. آموزش و پرورش پيشرو، نه در حرف و شعار و سخنرانى. اثبات موفقيت و شايستگى در تربيت اجتماعى سالم‌تر از جوامع موجود در عرصه اقتصاد و سياست و فرهنگ، در توليد و حقيقت و كشاورزى و بانكدارى و قوه قضا و... .
اما موضوع بس فراتر از اين است. ترديدى نيست كه صهيونيسم و سرمايه بين‌المللى و قدرت سلطه‌جويى چون آمريكا و رقبا و همدستانش، امروز از انواع امكانات جراحى ذهن، تصرف ذهن، از جادوى تكنولوژى و راه‌هاى شيطانى روحى و تسلط روانى و عمليات جاسوسى و اينترنت و فضاى سايبر براى هدايت اين رسته‌ها و بالاتر از آنها جريانات و جناح‌هاى همسو و يا حتى دشمن با خود براى اجراى منويات‌شان سود مى‌جويند و اين نكته هولناكى است كه بايد به آن توجه داشت.
يعنى وقتى دستگاه جاسوسى‌شان، خانه شما را به وسيله ماهواره رصد مى‌كنند، مى‌بيند و مى‌شنود و تصرفات جادويى‌شان اراده‌ها را در اختيار مى‌گيرد، آيا نبايد دقت بيشترى مبذول داشت.
در اينجا لازم است بر نكته‌اى تأكيد كنم. ناتوان جلوه دادن مطلق نيروى حق، و برترى مطلق نيروى شيطانى، خود يك راه شيطانى است و بايد نسبت به آن هشيار بود. اما بايد بدانيم حتى واكسينه‌شدن برابر اين وهم نيز به كمك عقل مقدور است نه با جهل. هوش و زيركى، عمل صحيح و حقيقت‌پژوهى، انواع جنود عقل به كمك انسان مؤمن براى تشخيص درست مى‌آيد. معرفت و ايمان در اينجا مهم‌ترين راهنماها هستند تفكر و شعور و عمل و تزكيه الهى عرصه‌اى است كه در آن شيطان نمى‌تواند راه داشته باشد.
در وهله اول همين عقل الهى به ما مى‌گويد، تنها راه مقابله، آن است كه خودمان، خرد و اجتماع‌مان را با تقوا و سالم و داراى رشد و بدور از ويرانى و جهل و تعصب و گناهان و رذايل فردى و اجتماعى طبق دستور قرآن و اهل بيت(ع) بپروريم و تلاش‌مان را به جاى سرگرمى با برنامه‌هاى آمريكايى يا برعكس جلسات محفلى و هم‌افزا صرف اين تعليم و تعلم فردى و اجتماعى و پيشرفت الهى زندگى اين جهانى و آن جهانى‌مان بسازيم. به واجبات و تكاليف عمل كنيم. اگر چنين تقوا بورزيم بى‌ترديد از حمايت خداوند برخوردار خواهيم بود.
رها كردن همه اين تكاليف - كه جهاد اصغر و اكبر در برابر دست‌اندازى و هجوم شيطان از هم آن است - و شب و روز با شعار و تفسير به رأى و توطئه‌چينى و جنگ‌طلبى آن هم در گفتار و بدون آمادگى يا با آمادگى‌دهى صرف همه براى جنگ مهم‌ترين نشان گمراهى شيطانى است كه مهم‌ترين وظايف‌شان تقوا، معرفت و عمل به حق براى رشد جامع است.
(ادامه دارد)


نام کتاب : پگاه حوزه نویسنده : دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم    جلد : 303  صفحه : 12
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست