تغيير رويكرد كانونهاي خبري جهان پس از حوادث 11 سپتامبر، از سرزمينهاي اشغالي فلسطين به سوي امريكا و به دنبال آن افغانستان، باعث پديد آمدن بهترين موقعيتها براي دولت غاصب صهيونيستي گرديد، تا جايي كه اين رژيم با كليهي امكانات خود، دست به تصرف پارهاي از اراضي دولت خودگردان زد و از ترور فعالان سياسي گروههاي فلسطيني و به خاك و خون كشاندن مردم بيدفاع اين سرزمين نيز فروگذار ننمود.
گردش كانون توجه جهانيان از فلسطين به افغانستان، موردي است كه با اندك توجهي در كليهي مطبوعات بينالمللي و رسانههاي شنيداري و ديداري جهان به خوبي مشهود است. مهمترين اخبار شبكههاي خبري جهان تا قبل از اين حوادث به مسألهي فلسطين و كنفرانس صلح خاورميانه اختصاص داشت. در صورتي كه بعد از اين حوادث، مسايل داخلي امريكا و حملهي اين كشور به افغانستان به عنوان «خبرسازترين رويدادهاي جهان»، بالاترين آمار پردازش اخبار را به خود اختصاص داده است. آنچه مسلم است اين كه خلأ حاصله، باعث ايجاد بهترين فرصت براي رژيم غاصب اسرائيل گرديد، تا جايي كه مسألهي فلسطين و صلح خاورميانه تا حدودي به فراموشي سپرده شد. از سوي ديگر، حملات 11 سپتامبر به مراكز نظامي و اقتصادي ايالات متحده و متهم شدن گروههاي اسلامي، باعث از بين رفتن وجههي مسلمانان و به خصوص اعراب در ميان مردم دنيا گرديد. امپرياليسم خبري از فرصت موجود، بهترين بهرهبرداري را براي تبليغات عليه اعراب و مسلمانان نمود و در صدد نسبت دادن اين حملات به مسلمانان برآمد، تا آنجا كه شاهد حملات بسياري به مسلمانان و اعراب در كشورهاي غربي و حتي به آتش كشيده شدن خانههاي ايشان بوديم.
پخش شادي مردم فلسطين بعد از حوادث 11 سپتامبر توسط يكي از شبكههاي تلويزيوني غرب كه چند سال پيش و به مناسبت آزادسازي جنوب لبنان تصويربرداري شده بود، خود شاهدي بر اين مطلب است كه رسانههاي غربي با طرحي حساب شده، در صدد تخريب موقعيت مسلمانان و به خصوص مردم مظلوم فلسطين در ساير كشورهاي جهان و به ويژه غرب برآمدهاند.
آنچه مسلم است، عدم وجود شواهد كافي جهت اثبات دست داشتن گروه القاعده در حوادث اخير امريكا است، زيرا در صورت وجود شواهد كافي، دولت امريكا هيچ گاه از رونمودن آن، جهت حمله به افغانستان دريغ نمينمود. از سوي ديگر بعضي از نگاهها به سوي صهيونيستها متوجه گرديد؛ لغو سفر نخست وزير اين رژيم به امريكا، عدم حضور پرسنل صهيونيست در محل كار خود در روز حادثه و سبك و روش انجام اين حملات، صهيونيستها را در مظان اتهام قرار داد.
ايجاد شكاف بين نظرات رژيم صهيونيستي و امريكا در جريان صلح خاورميانه و تمايل امريكا جهت واگذاري پارهاي امتيازات به حكومت خودگران فلسطين و تغيير پايتخت اين دولت به شهر قدس، خود دليل بروز زمينههاي نارضايتي صهيونيستها از دولت امريكا شد تا جايي كه «آريل شارون» نخستوزير اين رژيم مجبور به عذرخواهي از «جرج دبليو بوش» به خاطر پيشامد حاصله در هنگام تماس تلفني بين دو طرف گرديد.
اين همه، خود بهانهاي براي زهر چشم نشان دادن صهيونيستها به دولت امريكاست. امّا در نهايت چه رژيم صهيونيستي در اين حوادث دست داشته باشد، چه گروه القاعده و يا هر گروه و كشور خاص ديگر، آنچه كه حائز اهميت است فراهم شدن فرصتي مناسب براي رژيم صهيونيستي است تا اهرم فشار را در اين منطقه افزايش داده و به بر هم زدن امنيت گروههاي فلسطيني اقدام نمايد. از سوي ديگر، فشار غير مستقيم دولتهاي عربي مبني بر مقابله با اسرائيل (به عنوان يكي از مصاديق بارز تروريسم) باعث شد تا اسرائيل اقدام به بازپسگيري اراضي دولت خودگردان فلسطين نمايد، تا در صورت فعال شدن مجدد ديپلماسي صلح خاورميانه و مجبور شدن اين رژيم به عقبنشيني از اراضي اشغالي، همين اراضي را تخليه نموده و از واگذاري اراضي بيشتر به دولت خودگردان خودداري نمايد.
اعلام مواضع امريكا مبني بر حملهي قريبالوقوع به عراق و حمايت رژيم صهيونيستي از اين حمله، خود دليلي واضح بر اين مدعا است كه رژيم صهيونيستي، از هر ابزاري جهت معطوف كردن افكار بينالمللي از سرزمينهاي اشغالي به ساير نقاط جهان بهرهبرده و استقبال مينمايد.
امريكا كه اكنون درگير مداخلهي نظامي جدي در افغانستان ميباشد و بعد نيز بنابر اظهار مسئولان اين كشور به عراق حمله خواهد نمود، فرصتي استثنايي براي صهيونيستها فراهم نموده تا اين رژيم جاي پاي خود را در مناطق اشغالي و تحت تصرف فلسطينيها محكم كند، تا اگر بعد از فروكش كردن حملات ايالات متحده و پرداختن اين كشور به مسالهي فلسطين، مجبور به تحويل سرزمينهاي بيشتري به دولت خودگردان گردد، امتيازات كسب شدهي بعد از حوادث 11 سپتامبر را واگذار نموده و از دادن امتيازات بيشتر خودداري كند. از سويي ترور و حذف «فعالان سياسي گروههاي فلسطيني» كه توسط هيأت دولت اين كشور به تصويب رسيده بود، بعد از حوادث 11 سپتامبر و چرخش نگاهها از فلسطين به ساير نقاط دنيا تشديد يافت و بدون هيچ مخالفت جدي بينالمللي به آن پرداخته شد.
به طور كلي، تا كنون حوادث 11 سپتامبر و بحران اخير در افغانستان به نفع صهيونيستها تمام شده است، لذا اگر كشورهاي عربي از اين فرصت استفاده جدي ننموده و امريكا را جهت مهار رژيم صهيونيستي به عنوان «بزرگترين مظهر تروريسم» تحت فشار قرار ندهند، بيش از پيش شاهد أعمال وقيحانه و مستبدانهي اين رژيم در سرزمينهاي اشغالي خواهيم بود.
آنچه اكنون و در اين برهه از زمان مهم است و بايد با وفاق بينالمللي در سطح كشورهاي مسلمان دنيا صورت پذيرد، تنوير افكار عمومي مردم دنيا نسبت به مواضع مسلمانان در قبال مسالهي تروريسم است. شايد بدين وسيله بتوان ذهنيت دنيا را در نسبت دادن تروريسم به اسلام كه حاصل بمبارانهاي تبليغاتي رسانهها و پارهاي از دولتهاي غربي است خنثي ساخت و به نوعي افكار عمومي بينالمللي را به مسالهي فلسطين و كشتار مردم مسلمان و بيدفاع اين كشور توسط رژيم صهيونيستي معطوف نمود. در غير اين صورت، بايد شاهد يك جنگ صليبي تمام عيار ديگر در گسترهي تمام دنيا باشيم. كشورهاي اسلامي بايد هزينهي هنگفتي را در دراز مدت پرداخت نمايند تا اين بمباران تبليغاتي از اذهان مردم دنيا پاك شود و جمعيتها و گروههاي اسلامي به جايگاه قبلي خود در كشورهاي غربي دست يابند. اگر اين أعمال تروريستي توسط بن لادن و گروه القاعده هم سازماندهي شده باشد، باز هم نبايد گذاشت كل جامعهي مسلمانان زير سؤال رفته و مسلمانان به عنوان مردمي حامي تروريسم در اذهان عمومي معرفي شوند.
امريكا كه اكنون به عنوان سردمدار مبارزه با تروريسم در دنيا پرچم افراشته است، مدت زماني بيش از 30 سال است كه از رژيم غاصب اسرائيل حمايت مينمايد؛ رژيمي كه دست سران آن به خون مردم بيگناه فلسطين آلوده است. كشتار، ترور و تخريب خانههاي مردم بارزترين مصاديق تروريسم ميباشد كه رژيم صهيونيستي از هيچ يك از آنها فروگذار ننموده است. اين رژيم با حمايت كامل نظامي و اقتصادي امريكا به عنوان «بزرگترين پايگاه تروريسم» دنيا عمل نموده و حتي اقدام به سركوب مخالفان خود در ساير كشورهاي دنيا كرده است.
ايالات متحده حتي از صدور قطعنامههاي سازمان ملل عليه اين كشور جلوگيري نموده و با وتوي آنها مانع هرگونه مخالفت جهاني با اين رژيم ميشود، لذا امريكا عملاً به «بزرگترين حامي تروريسم» در دنيا تبديل گشته است.
اعطاي كمكهاي مالي، در اختيار گذاردن اطلاعات نظامي، حمايت سياسي، پشتيباني كامل تبليغاتي و كنترل افكار عمومي جهان، از جمله كمكهاي دولت امريكا به رژيم غاصب اسرائيل ميباشد، امّا اين همه، تا كنون باعث خاموشي «انتفاضهي نوين» مردم مسلمان فلسطين نگرديده و روز به روز شاهد شعلهورتر شدن آن خواهيم بود. انشاءالله!