responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : پگاه حوزه نویسنده : دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم    جلد : 263  صفحه : 1

مردم‌شناسى راه و پيشرفت
فیاض ابراهیم

. رابطه انسان با كره زمين داراى ارتباطات دو سويه است كه علم بوم‌شناسى يا اكولوژى درباره آن بحث مى‌كند. تأثير زمين بر روى انسان جغرافيا ناميده مى‌شود و تأثير انسان بر روى زمين، جغرافياى انسانى را تشكيل مى‌دهد و مهم‌ترين تأثير انسان بر كره زمين از ارتباطات و راه‌سازى محقق مى‌شود. (در قرآن هر زمان كه سخن از زمين و انسان آمده است از سبل و راه‌ها سخن گفته شده است).
2. راه‌ها، رابطه مستقيمى با حوزه‌هاى فرهنگى دارند، يعنى ارتباطات درونى و بيرونى آنها را تشكيل مى‌دهد. شبكه درونى حوزه‌هاى فرهنگى با راه و ارتباطات به وجود مى‌آيد و هويت آنها را ايجاد مى‌كند و تا زمانى كه ارتباطات و راه‌ها به راه باشد، آن حوزه‌هاى فرهنگى فعال مى‌باشد و زمانى كه اين راه‌ها از رونق بيفتند، آن حوزه‌هاى فرهنگى به ركورد نزديك مى‌شوند (مثل تغيير راه تمدن اسلامى از آسياى ميانه به شمال آفريقا، به جاده ابريشم و شرق و غرب).
3. ثبات و آبادى راه‌ها، بستگى به امنيت دارد و اين امنيت از ثبات سياسى به وجود مى‌آيد يعنى اگر حوزه‌هاى فرهنگى با حوزه‌هاى سياسى تطابق داشته باشد آن‌گاه است كه راه‌هاى حوزه‌هاى فرهنگى امنيت پيدا مى‌كند به عبارتى ديگر حوزه‌هاى فرهنگى نبايستى داراى انشقاق سياسى و تضاد ملى مربوط به آن شده باشند (مثل تفكيك كشور ملى اسلامى توسط فرانسه، انگليس و روسيه).
4. رونق راه‌ها در يك حوزه فرهنگى به نياز راه‌ها وابسته است يعنى بايستى رونق داشته باشد و رونق حوزه‌هاى فرهنگى به رونق اقتصادى آن حوزه‌ها ارتباط دارد پس نياز به راه‌ها به حركت‌هاى اقتصادى مربوط به آن‌ها برمى‌گردد. يعنى بايستى اين راه‌ها اقتصادى باشند و مبادلات اقتصادى، حوزه‌هاى فرهنگى را شكل دهند.
5. زمانى كه نياز به ارتباطات راهى احساس شد و امنيت نيز برقرار شد، ارتباطات حوزه فرهنگى نيز برقرار مى‌شود و اين ارتباطات كه خود بر امنيت و نياز به ارتباطات مى‌افزايد، تراكم جمعيتى در مسير راه‌ها رخ مى‌دهد و تراكم جمعيتى، بر عناصر و تركيب‌هاى فرهنگى حوزه فرهنگى مى‌افزايد و تراكم كمّى فرهنگ سبب مى‌شود كه جهش‌هاى فرهنگى رخ دهد و تراكم كمّى جمعيت و تراكم كمّى فرهنگ و سپس جهش فرهنگى، تمدن را به وجود مى‌آورد.
6. راه‌ها سبب مى‌شود كه طبيعت توسط بشر رام شود يعنى اولين نفوذ بشر به طبيعت توسط راه رخ مى‌دهد و طبيعت از خلوص خود خارج مى‌شود و تركيبى از فرهنگ و طبيعت به وجود مى‌آيد و اين تركيب، جغرافياى انسانى را به وجود مى‌آورد. ميزان و نوع اين تركيب (طبيعت و فرهنگ) به ميزان راه ارتباطى بستگى دارد (هرچه راه بيشتر، طبيعت فرهنگى شده بيشتر و هرچه راه ارتباطى كمتر، طبيعت فرهنگى شده كمتر).
7. طبيعت‌گرايان با راه (هر گونه آن) مخالفت مى‌كنند برعكس تمدن‌گرايان كه به افزايش راه ارتباطى بسيار اعتقاد دارند چرا كه راه، جهش فرهنگى را سبب مى‌شود و اين جهش فرهنگى در رشد اقتصادى و امنيت جامعه تبديل به تمدن مى‌شود و شهرهاى واقع شده در مسير و راه‌ها را نظام مى‌بخشد پس ارزش افزوده را توليد مى‌كند و اين ارزش افزوده هم مادى و اقتصادى است و هم معنوى، هنرى، فلسفى، ادبى، علمى و فرهنگ عامه.
8. يك حوزه فرهنگى بايستى بر جاده‌هاى ضرورى خود بيفزايد تا بتواند سازه‌هاى تمدنى خود را به وجود آورد و آن‌ها را افزايش دهد و به يك حوزه تمدنى تبديل شود و اين حوزه تمدنى بر تراكم كيفى و كمى فرهنگ مى‌افزايد و اين تراكم كيفى و كمّى فرهنگى نيز بر رشد نرم‌افزارهاى آن تمدن مى‌افزايد كه سبب مى‌شود كه يك تمدن استدامه پيدا كند و دچار خلال‌هاى تمدنى نشود پس مبادله فرهنگ و تمدن در يك حوزه جغرافيايى بسيار ضرورى است. كه به تعامل نرم‌افزار و سخت‌افزار منجر مى‌شود.
9. حوزه‌هاى فرهنگى و تمدنى براى رسيدن به تركيب‌ها و فرآيندهاى ياد شده، نياز به يك نرم‌افزار مهم دارند و آن بدست آوردن چگونگى و طرح‌هاى راه‌هاى ارتباطى آن حوزه فرهنگى است كه نرم‌افزار براساس حوزه‌هاى توليد معنا مى‌باشد كه بى‌ارتباط به حوزه‌هاى فرهنگى موجود در آن حوزه فرهنگى، نيست حوزه‌هاى فرهنگى كه داراى يك مشرب وحدت‌بخش يعنى مذهب حاكم بر آن حوزه‌هاى فرهنگى است.
10. مذهب حاكم بر حوزه‌هاى فرهنگى موجود در يك حوزه فرهنگى در طول زمان، توليد معنايى تاريخى - جغرافيايى مى‌كند و اين مهم را در چارچوبى به نام جهان پديدارى انجام مى‌دهد كه هم تاريخى است و هم جغرافيايى و از اين جاست كه توليد معنا رخ مى‌دهد و مرحله بعدى يعنى مبادله معنا نيز به وجود مى‌آيد و از رهيافت توليد معنا و مبادله آن توسط نظام‌هاى نشانه‌اى است كه هويت خلق مى‌شود هويتى كه انسجام عمومى و درونى آن حوزه تمدنى و فرهنگى را رقم مى‌زند.
11. تاريخ و جغرافياست كه نرم‌افزار طراحى كلان راه‌ها را براى حوزه فرهنگى و حوزه‌هاى آن نيز ترسيم مى‌كند چرا كه تاريخ و جغرافيا مى‌توانند براساس جغرافياى معنايى و مبادله آن در طول حيات آن حوزه تمدنى فرهنگى، نقاط كليدى را نشان دهد و راه‌هاى تاريخى آن را ترسيم كند تا بتواند تمدن جديد را طراحى كند (مثل جاده قديم تمدنى ايران ما قبل از اسلام و بعد از اسلام از آسياى ميانه شروع مى‌شود و تا شمال آفريقا ادامه و به مغرب خاتمه مى‌پايد.)
12. ارتباطات ميان فرهنگى كه بر توليد معنا مى‌افزايد و مبادله معنا را نيز ترسيم مى‌كند براساس نظام راه‌هاى يك حوزه فرهنگى رخ مى‌دهد كه اگر ارتباطات ميان فرهنگى و راه‌هاى مربوط به آن خوب ترسيم نشود سبب وابستگى فرهنگى و تمدنى خواهد شد مثل ترسيم راه‌هاى جنوب و شمال در ايران كه براى رشد وابستگى ايران بوده است و راه‌هاى شرق و غرب ايران منقطع مى‌باشد و تلفيق نظام راه‌هاى تمدنى ايرانى اسلامى و راه ابريشم (شرق و غرب) كه براى ارتباطات ميان فرهنگى حوزه تمدن اسلامى بسيار ضرورى مى‌باشد.

نام کتاب : پگاه حوزه نویسنده : دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم    جلد : 263  صفحه : 1
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست