responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : پگاه حوزه نویسنده : دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم    جلد : 186  صفحه : 6

راهبرد مهار
دلاور پوراقدم مصطفی

مقدمه:
هدف از تدوين اين گزارش، مشخص كردن اين سؤال است كه موضع‌گيرى ايالات متحده و كشورهاى اروپايى در برابر پرونده هسته‌اى ايران، تا چه اندازه از نگرانى‌هاى خودشان ناشى شده و تا چه اندازه از القائات رژيم صهيونيستى متأثر است. در همين راستا تلاش شده است، اين مسئله در چار چوب دو نظريه »واقع گرايى« و »سازه انگارى« بررسى شود.
در »نظريه سازه انگارى«، هنجارها و ارزش‌هاى حاكم، نقش مهمى را در برون داد تصميمات سياست خارجى كشورها ايفا مى‌كند و تأثير گذارى دو عامل »اسلامى و انقلابى بودن« در برون داد ديپلماسى خارجى جمهورى اسلامى ايران، موجب شده است كه رژيم صهيونيستى، هرگونه »دانش هسته‌اى بومى«اى را تهديدى براى بقا و منافع ملى خود قلمداد كند .
دو اصل قانون اساسى، دفاع از حقوق مسلمانان جهان (اصل 152) و حمايت از مبارزات حق طلبانه مستضعفان در برابر مستكبران در هر نقطه از جهان اسلام (اصل 154)، از تأثير پذيرى »هنجارها و ارزش‌هاى دينى و انقلابى« در سياست خارجى ايران ناشى مى‌شود و برون‌دادهايى چون »اعلام رژيم صهيونيستى به منزله غده سرطانى« يا »دشمن اساسى اسلام«، توسط مسئولان نظام مقدس جمهورى اسلامى ايران موجب شد كه رژيم صهيونيستى نسبت به ايجاد يك »ايران هسته‌اى« و تغيير موازنه قدرت در منطقه، احساس خطر كند.
حساسيت اين رژيم را نسبت به وجود يك ايران داراى دانش هسته‌اى بومى، مى‌توان در كتاب »اسرائيل پس از 2000« كه توسط ژنرال »افوايم سينه« نوشته شده است، ملاحظه كرد. وى در جايى در اين كتاب آورده است:... جمهورى اسلامى ايران خطرناك‌ترين دشمن استراتژيك اسرائيل در دهه آينده است و آنان اسرائيل را شيطان كوچك و آمريكا را شيطان بزرگ مى‌نامند. شايد اسرائيل شيطان كوچك است، اما قطعاً شيطان نزديك است. و حمله به آن آسانتر از حمله به ابر قدرتى چون آمريكاست، در نتيجه افزايش توان هسته‌اى ايران مى‌تواند به بزرگ‌ترين تهديد و خطر بالقوه براى موجوديت و آينده اسرائيل باشد«.
تحليل گران سياسى و نظامى رژيم صهيونيستى معتقدند كه هرگونه موفقيت جمهورى اسلامى ايران در بومى كردن دانش هسته‌اى، مى‌تواند به الگويى براى كشورهاى عربى و اسلامى منطقه تبديل شود و يهوديان اسرائيل را آسيب‌پذير سازد به خصوص پس از روى كار آمدن دولت جديد در ايران و تكيه بر نوعى ديپلماسى فعال در سياست خارجى خود و نيز اظهارات رياست جمهورى در مورد انتقال رژيم صهيونيستى به مكانى در اروپا و ترديد در مورد واقعه هولوكاست، بر نگرانى اين رژيم در مورد فعاليت‌هاى صلح‌آميز هسته‌اى ايران افزوده است.
اين نگرانى‌ها در حالى است كه جمهورى اسلامى ايران به عنوان عنصرى از معاهده NPT، تا كنون همكارى‌هاى سازنده‌اى را حتى فراتر از قوانين آژانس بين المللى انرژى هسته‌اى انجام داده است. براى نمونه، اجازه بازرسى از مكان‌هاى نظامى ايران يا حدود 1800 ساعت نفر - روز بازرسى، از تأسيسات هسته‌اى ايران است كه در تاريخچه آژانس بى سابقه بوده است؛ در حالى كه رژيم صهيونيستى افزون بر اينكه عنصر NPT نيست و با بازرسى آژانس از تأسيسات هسته‌اى خود مخالفت مى‌كند، داراى 200 كلاهك هسته‌اى است كه تهديدى براى صلح و ثبات منطقه و جهان است كه بيانگر برخورد دو گانه و سياست غرب، به ويژه آمريكا با پرونده هسته‌اى ايران است.

راهبرد رژيم صهيونيستى براى مهار برنامه‌هاى صلح‌آميز هسته‌اى جمهورى اسلامى ايران
1. تقويت كمى و كيفى نظام اطلاعاتى و جاسوسى خود در خاور ميانه
تحليل گران نظامى رژيم صهيونيستى معتقدند كه تأسيسات هسته‌اى ايران با تأسيسات هسته‌اى اُزيراك عراق كه در ژولاى 1981، توسط اين رژيم، مورد حمله هوايى 16 فروند هواپيماى F16I قرار گرفت و در يك نقطه متمركز بود، تفاوت دارد، زيرا مكان‌هاى هسته‌اى ايران پراكنده و بيشتر در زير زمين قرار دارند؛ در نتيجه نياز به فعاليت‌هاى اطلاعاتى و جاسوسى را ضرورى مى‌دانند؟ به خصوص پس از رسوايى ايالات متحده در حمله به عراق، به بهانه وجود مسئله سلاح‌هاى كشتار جمعى عراق، لطمه زيادى را به اعتبار نهادهاى جاسوسى و اطلاعاتى امريكا وارد آورده است و نوعى روشنگرى در افكار عمومى منطقه و جهان در مورد نيات واقعى دولتمردان امريكا از حمله به عراق به وجود آورد كه همانا تأمين انرژى و امنيت اسرائيل در رأس آن است. در نتيجه رژيم صهيونيستى تلاش خواهد كرد تا چتر اطلاعاتى و جاسوسى خود را از راه‌هاى مختلف در ايران تقويت كند؛ بعضى از اين راه‌هاى احتمالى عبارت است از:
- رخنه دادن عناصر نفوذى در قالب كارشناس يا بازرس تأسيسات هسته‌اى يا سازمان‌هاى كارى مرتبط با آن.
- تطميع نيروهاى سست عنصر شاغل در تأسيسات هسته‌اى و تبديل آن به عنصرى جاسوسى.
- پرتاب ماهواره‌هاى جاسوسى از خاك روسيه، براى عكسبردارى از تأسيسات هسته‌اى ايران و رصد كردن تحركات نظامى جمهورى اسلامى ايران در داخل و نقاط مرزى كه اهميت آن، به خصوص پس از جنگ يوم كيپور در اكتبر 1973 افزوده شد و اين رژيم تلاش مى‌كند، نوعى استقلال نسبى از ايالات متحده، در زمينه فرستادن ماهواره‌هاى جاسوسى به فضا به دست آورد.
- جاسوسى غير مستقيم از طريق تأسيس NGO كه تحت عناوين عوام پسندانه‌اى چون امور خيريه فعاليت مى‌كنند.
- نصب گيرنده‌ها و فرستنده‌هاى جاسوسى در نقاط مرزى ايران؛ رژيم صهيونيستى پس از اشغال عراق و افغانستان توسط امريكا، تلاش مى‌كند با خريد زمين در نقاط مرزى ايران با عراق، افغانستان و جمهورى آذربايجان، و ايجاد روابط حسنه با كردستان عراق، زمينه‌هاى نسبت دستگاه‌هاى جاسوسى را در اين نقاط فراهم آورد. از سوى ديگر، پيمان‌هاى جديد دفاعى جمهورى اسلامى، امنيتى و اطلاعاتى با تركيه و جمهورى آذربايجان منعقد سازد كه پيامد آن اين است كه ايران، از لحاظ حوزه امنيتى، در حال همسايه شدن با رژيم صهيونيستى است.
- گسترش همكارى‌هاى اطلاعاتى ميان سازمان »موساد« با سازمان‌هاى جاسوسى آمريكا، كشورهاى غربى و متحدان اين رژيم در منطقه .
- استفاده ابزارى از گروهك‌ها و مخالفان نظام جمهورى اسلامى ايران، مانند گروهك منافقين يا گروهك‌هاى تجزيه طلب براى جاسوسى از ايران، به ويژه اينكه اين گروه‌ها تا حدودى با فرهنگ و مكان‌هاى كشور آشنايى نسبى دارند.

2. استفاده از ابزارهاى قدرت نرم، براى تحريف فعاليت‌هاى صلح‌آميز هسته‌اى ايران.
رژيم صهيونيستى با استفاده از ابزارهايى چون راديو، تلويزيون، سينما، مطبوعات، رسانه‌ها، بازى‌هاى كامپيوترى و فن آورى اطلاعات (IT) كه همگى آنها داراى تأثير مستقيم بر افكار عمومى است، تلاش خواهد كرد تا با بزرگنمايى فعاليت‌هاى هسته‌اى ايران تصويرى مجازى از كشور ما به وجود آورد تا به اهداف زير دست يابد:
الف. جمهورى اسلامى ايران را به صورت يك تهديد امنيتى بالقوه، براى صلح و امنيت جهانى ترسيم كند تا اقدامات پيشگيرانه عليه اين كشور، براساس بندهاى 41 و 42 فصل هفتم منشور سازمان ملل مهيا گردد، زيرا ضرورت و فوريت مداخله شوراى امنيت سازمان ملل، هنگامى توجيه مى‌شود كه فعاليت‌هاى هسته‌اى ايران، تهديد عليه صلح و امنيت جهانى باشد.
ب. طورى القا مى‌كند كه بومى كردن دانش هسته‌اى در ايران، تنها موضوع مورد علاقه حاكميت است و مردم علاقه‌اى به هزينه كردن منابع مادى و معنوى كشور در اين حوزه ندارند.
ج. تهديدزا نشان‌دادن فعاليت‌هاى هسته‌اى صلح‌آميز ايران براى كشورهاى همسايه، با ترفندهاى تبليغاتى چون به هم خوردن تعادل و توازن قوا در جهت مخالف كشورهاى عربى، آلودگى‌هاى زيست محيطى در منطقه بر اثر تشعشعات هسته‌اى، تبديل شدن جمهورى اسلامى به قدرتى منطقه‌اى و افزايش پشتوانه صدور انقلاب به كشورهاى همسايه.
د. القا كردن وجود انحراف در فعاليت‌هاى صلح‌آميز هسته‌اى به صورت فعاليت‌هاى نظامى و انجام غنى سازى سطح بالا يا تهيه پلوتونيم از ته مانده سوخت هسته‌اى.
ه. تحريك كشورهاى غربى و آمريكا، با طرح اين مسئله كه جمهورى اسلامى ايران، دانش هسته‌اى خويش را به ديگر كشورهاى دوست خود، مانند سوريه يا گروهايى چون حماس و حزب الله انتقال خواهد داد و زمينه‌هاى تكثير سلاح‌هاى كشتار جمعى در خاور ميانه به وجود آورده و رقابت را ميان كشورهاى منطقه افزايش مى‌دهد .
جالب است كه رژيم صهيونيستى، خود بزرگ‌ترين ذخاير و كلاهك‌هاى هسته‌اى را در خاور ميانه دارد و خود موجب نا امنى و تلاش ديگر كشورها، براى رسيدن به دانش هسته‌اى بومى است.
و. بزرگ نمايى توان هسته‌اى جمهورى اسلامى ايران، افزون بر اينكه گسترش توان نظامى متعارف و غير متعارف (هسته‌اى، شيميايى و ميكروبى) اين رژيم را توجيه مى‌كند، موجب ادامه كمك‌هاى نظامى و حمايت‌هاى سياسى غرب، به ويژه امريكا از اين رژيم خواهد شد. رژيم صهيونيستى همسو با فعاليت‌هاى تبليغاتى و رسانه‌اى، تلاش مى‌كند تا سطح تماس و مذكرات ديپلماتيك با سران ديگر كشورها را در دستور كار خود قرار دهد كه بيشتر بر دو موضوع »توان موشكى ايران« و »فعاليت‌هاى صلح‌آميز هسته‌اى« متمركز شده است.
ز. افزايش انسجام ميان جامعه يهوديان؛ محروميت تاريخى، در اقليت بودن و نگرانى از آينده‌اى مبهم، موجب شده است كه يهوديان از نظر روانى به يكديگر نزديك گردند. اين نزديكى، مبناى فكرى لازم را براى اقدامات مشترك به وجود آورده است و آنان تلاش مى‌كنند با بزرگنمايى فعاليت‌هاى هسته‌اى ايران و ايجاد يك دشمن فرضى، نوعى انسجام بالاتر را ميان جوامع يهوديان به وجود آورند.
ج. منزوى كردن جمهورى اسلامى ايران و بسيج جامعه جهانى عليه فعاليت‌هاى هسته‌اى صلح‌آميز اين كشور.
ط. حفظ برترى نظامى اين رژيم نسبت به كشورهاى عربى و اسلامى منطقه.
توجه رژيم صهيونيستى به توان هسته‌اى ايران از سال 1996 هنگامى كه سرلشگر »عاموس جلماد«، رئيس بخش تحقيقات »اطلاعات نظامى اسرائيل«، موضوع توان هسته‌اى ايران را در دستور كار امنيتى اين رژيم قرار داد، آغاز شد. وى هشدار داد كه ايران به دنبال كسب توان موشكى دور برد و توان هسته‌اى به صورت همزمان است و توصيه كرد كه اقدامات پيشگيرانه، براى جلوگيرى از پيشرفت دانش هسته‌اى و موشكى ايران انجام شود؛ در غير اين صورت، رژيم اسرائيل برترى راهبردى خود را كه طى دهه‌هاى گذشته، در قبال كشورهاى عربى و اسلامى داشت، از دست خواهد داد. وى براى رسيدن به اين مصرف، دو راهكار را پيشنهاد كرد:
1. تضعيف رژيم با راهبرد »براندازى از درون« و تحريكات قومى، دانشجويى و كارگرى، و دامن زدن به مطالبات آنان.
2. قرار گرفتن در حاشيه و حوزه امنيتى آمريكا و ترغيب اين كشور به سوى درگيرى نظامى، ايران .
3. فعال‌تر كردن لابى‌هاى سياسى، اقتصادى و مالى در كشورهاى ديگر، براى افزايش فشار خارجى بر فعاليت‌هاى هسته‌اى ايران.
رژيم صهيونيستى تلاش مى‌كند، با افزايش فشار لابى‌هاى خود به مراكز قانونگذارى و اجرايى در كشورهاى قدرتمند يا تسلط بر قدرت‌هاى سخت‌افزارى و نرم‌افزارى موجود در آن كشورها، فشار خارجى را براى توقف يا تعليق فعاليت‌هاى هسته‌اى ج .ا.ايران هموار سازد. براى آشنايى بيشتر، نفوذ لابى صهيونيسم در امريكا را به صورت اجمالى مورد بررسى قرار مى‌دهيم.
شش ميليون يهودى مقيم آمريكا، داراى لابى‌هاى قدرتمند و با نفوذى در اين كشور هستند كه حرف اول را در عرصه‌هاى رسانه‌اى و اقتصادى مى‌زنند. آنان مى‌دانند كه هر يك از نامزدهاى رياست جمهورى كه انتخاب شوند، تأثيرى بنيادين بر سياست امريكا در قبال اين رژيم ندارند و به صورت سنتى، بيشتر از دموكرات‌ها حمايت كرده‌اند، به همين دليل نو محافظه‌كاران دولت بوش تلاش مى‌كنند، با فشار بر برنامه‌هاى هسته‌اى ايران و تاكيد بر تعهد خود به حفظ امنيت اسرائيل، محبوبيت خود را در جامعه يهوديان امريكا افزايش دهند.
76 درصد جمعيت يهوديان آمريكا در ايالات كاليفرنيا، نيويورك، اوهايو و فلوريدا متمركزند كه همگى اين ايالت‌ها از آراى الكترال بالايى در نظام انتخاباتى آمريكا برخوردارند. ميزان مشاركت سياسى در امريكا بسيار پايين است؛ اين در حالى است كه ميزان مشاركت يهوديان حدود نود درصد است؛ به ويژه اينكه در نظام‌هاى دو حزبى، آراى متمركز و سازمان دهى شده، تأثير گذارى بهترى بر نتايج انتخابات دارند. طبيعى است، رئيس جمهورى كه با حمايت رسانه‌ها و سرمايه‌داران وابسته به يهود به قدرت مى‌رسند، حفظ امنيت اين رژيم را اولويت اصلى‌اش قرار مى‌دهد؛ به طورى كه حدود نود درصد كمك‌هاى انتخاباتى حزب دموكرات و شصت درصد كمك‌هاى انتخاباتى حزب جمهورى خواه، از منابع اتحاديه‌هاى يهودى تأمين مى‌گردد.
چهار لابى قدرتمند رژيم صهيونيستى در آمريكا، براى تحت فشار گذاشتن پرونده هسته‌اى ايران عبارت است از:
1. كميته امور عمومى آمريكا و اسرائيل موسوم به آيپك
اين كميته در سال 1951 تشكيل شد و در سال 1953 رسماً اعلام موجوديت كرد.
آيپك هر ساله كنفرانسى را با موضوعات مختلف برگزار مى‌كند و با حضور بيش از 4000 نفر از فعالان صهيونيست، در باره سياست‌هاى آينده اين كشور تصميم‌گيرى مى‌كنند. اين گروه در سال 2005 نشستى را با عنوان »راه‌هاى جلوگيرى از دستيابى ايران به تسليحات هسته‌اى«، براى تأثير گذارى بر افكار عمومى و كنگره امريكا برگزار كرد. اين كميته در زمينه سياست خارجى بسيار فعال است و در صورتى كه نماينده يا سياستمدارى و در سطح وسيع‌تر كشورى، مخالف منافع اين رژيم حركت كند، آن را در سطح وسيع، به جامعه يهوديان امريكا انعكاس مى‌دهند تا اقدامات هدفمند و سازماندهى شده از طرف آنان صورت گيرد. مقر اين كميته در واشنگتن است. روش ديگر كميته براى تأثير گذارى، استفاده از ابزارهاى عاطفى و روانى، چون ادعاى آنان درباره هولوكاست يا يهودى ستيزى است.
2. كنفرانس رؤساى سازمان‌هاى يهودى
اين كنفرانس در سال 1959 توسط »نوهام گلدمان« تأسيس شد كه متشكل از 52 سازمان بزرگ يهودى است كه در كاخ سفيد و قوه مجريه فعاليت مى‌كنند و مدير اجرايى آن، »هون لين«، ارتباط نزديكى با جرج بوش دارد. مقر اين سازمان در نيويورك است.
3. لابى مسيحيان صهيونيست
اين گروه معتقدند كه مسيح پس از بازگشت همه يهوديان به سرزمين مقدس، در آنجا ظهور خواهد كرد، به همين دليل در انتخابات رياست جمهورى، به كانديدايى رأى مى‌دهند كه خادم دولت عبرى و انديشه صهيونيزم باشد.
4. نفوذ در مراكز پژوهش و مطالعاتى
رژيم صهيونيستى با نفوذ در مؤسسات پژوهشى، تلاش مى‌كند تا با عنوان مشاور، در وزارتخانه‌ها يا كاخ سفيد اعمال نفوذ كند؛ براى مثال يكى از عوامل اطلاعاتى اين رژيم، »لرى فرانكلين«، با عنوان مشاور پنتاگون در دفتر كار »داگلاس فيث« فعاليت مى‌كرد و اطلاعات مربوط به ايران را به رژيم صهيونيستى منتقل مى‌كرد.
4. مختل كردن نظام تصميم‌گيرى، ميان بازيگران تأثير گذار ديپلماسى هسته‌اى ايران.
دستگاه‌هاى تبليغاتى رژيم صهيونيستى تلاش مى‌كنند تا با تأثير گذارى بر محيط بازى، با بلند كردن چماق تهديد به تحريم يا حمله نظامى غافلگيرانه ،نوعى دو دستگى را ميان حاكميت به وجود آورند و ميان افكار عمومى داخلى، اين شائبه را به وجود آورند كه در صورت عدم تعليق يا توقف فعاليت‌هاى غنى سازى در داخل كشور، مردم ايران بايد هزينه‌هاى مادى و معنوى بسيارى متحمل شوند.

نتيجه
دانش هسته‌اى بومى، نقش مهمى در توسعه پايدار كشور، مطابق سند چشم انداز بيست ساله دارد كه در نهايت ايران به قدرتى منطقه‌اى تبديل خواهد شد و به دليل وجود سه عامل پتانسيل بالاى اسلامى - انقلابى و توانمندى بالاى داخلى در هر دو حوزه سخت‌افزارى و نرم‌افزارى، اين نگرانى را براى رژيم صهيونيستى به وجود آورده است كه معادلات نظامى و امنيتى منطقه، در آينده‌اى نزديك تغيير يابد و نظام جديد منطقه‌اى با محوريت جمهورى اسلامى ايران به وجود آيد؛ ولى به تنهايى قادر به مهار برنامه‌هاى صلح‌آميز هسته‌اى ايران نيست. از طرف ديگر افكار عمومى و ملاحظات امنيتى امريكا نيز، محدوديت‌هايى را براى اقدامات پيشگيرانه امريكا به وجود آورده است و در آينده، نظام جهانى جديدى شكل خواهد گرفت كه از حالت تك قطبى خارج شده و به يك نظام چند قطبى با محوريت چين - روسيه، اتحاديه اروپا و امريكا تغيير خواهد يافت كه به همكارى متقابل قدرت‌هاى منطقه‌اى، مانند ج.ا. ايران نيز نياز خواهند داشت.

نام کتاب : پگاه حوزه نویسنده : دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم    جلد : 186  صفحه : 6
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست