responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : پگاه حوزه نویسنده : دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم    جلد : 149  صفحه : 2

حصار ژنتيكي بشر در قرن 21
شیرودی مرتضی

ا. مخاطرات دست‌كاري ژنتيكي
اكتشافات علمي و اختراعات تكنولوژي، تا آنجا پيشرفت كرده‌اند كه مي‌توانند در ژن‌ها و هسته‌هاي سلولي موجودات، تغييراتي ايجاد كنند و به پيدايش موجودات گياهي و جانوري جديد منتهي شوند، امّا آيا اين دستكاري و خلق موجودات جديد، براي آينده بشريت و سلامت محيط زيست بي‌خطر است؟ اين نوشته كوتاه در پي‌ارائه پاسخ مختصر به اين سؤال است.
ذرت اصلاح شده‌اي كه حاوي نوعي ژن سمي به نام بي تي (BT( است، موجب نابودي 44 درصد كرم پروانه‌اي شد كه از برگ‌هاي اين نوع ذرت، تعذيه كردند؛ اين در حالي است كه همه كرم پروانه‌هايي كه از ذرت‌هاي طبيعي، استفاده كرده‌اند، زنده ماندند.
نتايج اين رويداد، زماني تكان دهنده‌تر است كه از اين حقيقت آگاهي يابيم كه امروزه، حدود 25 درصد ذرت توليدي آمريكا حاوي ژن پيوندي بي تي ((BT است، و ايالت‌هاي شمالي آمريكا كه مركز اصلي توليد اين ذرت است، دقيقاً همان منطقه‌اي است كه همه ساله، نيمي از اين نوع پروانه‌ها در آنجا متولد مي‌شوند.
واقعيت آن است كه حيوانات علف خوار، پرندگان دانه خوار و حشرات موجود در خاك، در معرض خطر گسترده داروهاي اصلاح شده ژنتيكي، واكسن‌ها، آنزيم‌هاي صنعتي، مواد و فرآورده‌هاي پلاستيكي و صدها ماده تكنولوژيكي جديد قرار گرفته‌اند كه عواقب و پيامدهاي آن واقعاً بي حد و حصر است. از اين رو، برخي از بوم شناسان، نسبت به خطر را، چيزي جز انتقال ژن‌هاي پيوندي از محصولات گياهي به خويشاوندان علفي آن‌ها، از طريق گرده افشاني، نمي‌دانند. يعني اينكه، مطالعات نشان داده است كه ژن‌هاي پيوندي كه هدف آن مقاومت در برابر علف كش‌ها، آفت‌ها و ويروس‌هاست، قادرند از طريق گرده افشاني، خود را به ساختار ژنتيكي خويشاوندان گياهي شان، وارد سازند، بدين ترتيب، به خلق علف‌هاي مقاوم در برابر ويروس‌ها، آفت‌ها و علف كش‌ها بينجامد. علاوه بر مخاطراتي از اين دست، صنعت بيمه نيز، نشان داده كه اگر چه به جبران خسارات ناشي از غفلت و يا آسيب‌هاي كوتاه مدتي كه نتيجه عرضه محصولات اصلاح شده ژنتيكي به محيط زيست است، مبادرت مي‌ورزد، امّا در برابر خسارات فاجعه‌آميز و بلند مدت زيست محيطي اين محصولات، مسئوليتي بر عهده نمي‌گيرد. گذشته از اين موارد، عرضه موجودات جديد اصلاح شده ژنتيكي، با زيان‌هاي جدي براي سلامت بشر همراه است. در واقع، اين گونه محصولات جديد در برگيرنده ژن‌هايي از موجوداتي هستند كه به هيچ وجه در طول تاريخ به عنوان منبع غذايي مورد استفاده بشر قرار نمي‌گرفتند، از آنجا كه هم اينك، 2 درصد بزرگ سالان و 8 درصد كودكان در برابر غذاهاي دستكاري شده ژنتيكي، به درستي برچسب گذاري شوند تا بدين شكل، مصرف كنندگان از هر گونه مخاطره نسبت به سلامت خود اجتناب ورزند.1

2. دنياي به نژادي؟!
شبيه‌سازي، علاوه بر آنكه حاصل مخاطرات و آسيب‌هاي جدي براي كودكان شبيه‌سازي شده است، توليد مثل بشري را نيز مورد تهديد واقعي قرار خواهد داد.
هم‌چنين، شبيه‌سازي، امكان كنترل ژنتيكي بي‌سابقه و بي مانند را بر نسل بعدي فراهم مي‌آورد، و از همين رواست كه اين عمل، به عنوان اولين گام تحقيق دنياي به نژادي كه در آن نوزادان به اشياي دست‌كاري شده و محصولات مطابق با ميل و اراده والدين تبديل خواهند گشت، محسوب مي‌شود. البته اين كار به دو صورت قابل تحقق است.
الف تحقيق در مورد سلول‌هاي غير جنسي
ب. تحقيقات بر روي رويان‌ها
در روش الف توليد انسان، مستلزم كاشت كيس شبيه‌سازي شده در بدن زنان و رشد آن تا هنگام تولد در رحم زنان است، امّا شبيه‌سازي‌هايي كه در راستاي تحقيق‌هاي زيستي و پزشكي صورت مي‌پذيرد، برخلاف نمونه الف، مستلزم تشريح و دست‌كاري رويان‌ها در خارج از بدن و با هدف تسلط بر سلول‌هاي غير جنسي است. طرفداران شبيه‌سازي، آن را به بهانه اهداف تحقيقاتي، تجويز مي‌كنند و معتقدند اين كار و شيوه، اصلا به معناي واقعي، رويان نيستند، امّا واقع مطلب آن است كه چنانچه كنترل و دست‌كاري در اين زمينه، به يك واقعيت مبدل شود، خلق كودكان شبيه‌سازي شده به امري رايج تبديل مي‌شود. البته ممكن است، شبيه‌سازي در عرصه تحقيقات به شناخت و درمان بيماري‌ها منجر گردد، ولي نبايد فراموش كرد كه در اين باره، هيچ سابقه و پيشينه قابل قبولي، حتي در مورد حيوانات كه اغلب در نياي پزشكي به عنوان توجيهي در استفاده از اين گونه تحقييقات، براي انسان شناخته مي‌شوند، وجود ندارد. بنابراين، ساده‌لوحانه است كه شبيه‌سازي انسان را، تنها وسيله‌اي براي خلق كودكان سالم و بي‌نقص، يا وسيله‌اي براي مطالعه درباره بيماري‌ها و يا خوشحال ساختن زوج‌هاي نابارور دانست. در حقيقت، پذيرش رويان‌هاي شبيه‌سازي شده، حتي در راستاي اهداف تحقيقاتي، حداقل در اصول به معناي پذيرش برتري رو به گسترش ژنتيكي نسلي بر نسل بعدي خواهد بود. اين گونه نگراني‌هاست كه بسياري از كشورها از جمله ژاپن، آلمان، فرانسه، نروژ، استراليا و... را بر آن داشته است تا هم توليد و هم تحقيق در اين حوزه‌ها را ممنوع سازند؛ پارلمان اروپا هم هر گونه شبيه‌سازي انسان را ممنوع كرده است. اگر اين ممنوعيت‌ها جدي گرفته نشود، شبيه‌سازي انسان به امري عادي تبديل خواهد شد، و در اين صورت انسان‌ها بايد به ورود و حضور دائمي اين گونه انسان‌هاي بي‌روح در عرصه زندگي خود تن در دهند.2

3. تجارت ژنتيكي:
به اعتقاد جري ريفكين (جامعه‌شناس، محقق و نويسنده مشهور امريكايي) بشر در حال ورد به دوره و عصري جديد از دانش و تكنولوژي يا بيوتكنولوژي است كه تعيين كننده‌ترين عنصر هزاره سوم، در زمينه حيات اجتماعي بشر است. شركت‌هاي چند مليتي با اتكا به اين دانش، در پي دستيابي و تغيير در طبيعت و خلق موجودات جديد گياهي، حيواني و انساني‌اند كه حاصل آن نيل به ثروت و قدرت است. اين تحولات اگر چه در نگاه اول، غرور آفرين و افتخارآميز است، امّا از نگاهي ديگر، حاوي تهديدها و خطرات بالقوه فراواني براي آينده بشريت است.
به بيان عميق‌تر، در آينده‌اي نزديك، بشر شاهد آن است كه والدين مي‌توانند آينده زيستي فرزندان متولد نشده خود را برنامه‌ريزي كنند. در اين صورت، والدين تحت فشار قرار مي‌گيرند تا فرزندان خود را از شر ويژگي‌هاي ناخوشايند و صفات بدرها سازند، در برخي مواقع هم، والدين وسوسه مي‌شوند به اين كار دست بزنند، زيرا، اگر والديني مبتلا به لوسمي باشند، در صدد بر مي‌آيند، اين ويژگي را از اسپرم و تخمك خود حذف كنند. پس، زماني كه چنين سفري آغاز شود، ديگر مقصدي براي متوقف شدن وجود ندارد. در اين حالت، شركت‌هاي چند مليتي براي دستيابي به ثروت بيشتر، وارد عرصه تجارت مي‌شوند.
هم اكنون نيز مي‌توانيم تحقق مواردي از اين دست را مشاهده كنيم؛ مثلاً در دهه 1360/1980 شركت‌هاي چن تك ولي ليلي موفق به دريافت حقوق انحصاري عرضه هورمون رشد شدند؛ هورموني كه تنها براي چند هزار يك كودك امريكايي كه از كوته‌له‌گي (كوتاه قدي) رنج مي‌برند، سودمند بود. شايد از اين رو، در سال 1370/1991 اين هورمون به يكي از پرفروش‌ترين محصولات دارويي تبديل شد.
هم‌اينك نيز، شركت‌هاي ذي نفع، پزشكان را تحت فشار قرار مي‌دهند تا كوتاه قدي طبيعي را به عنوان يك بيماري معرفي كنند تا هورمون رشد آنان فروش بيشتري بيابد.
مثال ديگري در اين مورد وجود دارد؛ شركت ميرياد از جمله شركت‌هاي فعال در عرصه بيوتكنولوژي، ژني را ساخته است كه در زنان اشكنازي از نسل يهوديان اروپاي شرقي، عامل درمان سرطان سينه شناخته مي‌شود. پس از اين كشف، اين شركت از نوعي حق انحصاري براي اين ژن به عنوان اختراع شركت، برخوردار است؛ حال اگر زني در هر نقطه از جهان براي معاينه ژن سرطان سينه به پزشك مراجعه كند، مطابق قانون، بخشي از مبلغ ويزيت در قالب نوعي حق امتياز به شركت مذكور تعلق مي‌گيرد.
در حال حاضر، شركت‌هاي غول آساي فعال در حوزه علوم زيستي به نحوي ماهرانه در پي در كنترل تجارت ژنتيكي در قرن 21 هستند. روند ادغام شركت‌ها و كسب منافع و يافته‌ها در حوزه صنايع علوم حياتي، به رقيبي براي بخش‌هاي ارتباطات راه دور، كامپيوتر و صنايع سرگرمي تبديل شده است؛ هم چنين، شركت‌هاي عظيم شيميايي، مشغول متمركز كردن فعاليت‌هاي خويش در علوم حياتي هستند و اين بدان معناست كه اينها در حال گذر از عصر مبتني بر محصول پتروشيميايي به عصر تجارت ژنتيكي هستند.
همان گونه كه نفت، مواد معدني و فلزات، تجارت اصلي در عصر استعماري و عصر صنعتي بوده‌اند، ژن‌ها اصلي‌ترين منابع تجارتي در قرن جديد خواهند بود. در واقع در 10 سال آينده بشر توسط 60 هزار ژني كه سازنده نقشه و ساختار ژنتيكي نژاد بشري هستند، محصور خواهد شد. دفتر اعطاي حقوق انحصاري امريكا در سال 1366/1987 با صدور بيانيه‌اي اعلام كرد كه مطابق قانون مي‌توان هر صورت جاندار اصلاح شده ژنتيكي به جز انسان متولد شده را ثبت و به انحصار در آورد، اين بدان معنا است كه اين ژن‌ها در انحصار تعداد معدودي شركت‌هاي چند مليتي قرار مي‌گيرد.
واكنش‌هاي خوبي براي مقابله با تجارت غير انساني ژنتيكي صورت گرفته است كه از آن اغلب به حراست ژنتيكي ياد مي‌شود، كه بر اساس آن هر محققي از نقض مرزها ژنتيكي انسان‌ها و حيوان‌ها، منع مي‌گردد. چنين منعي هم مي‌تواند در درون يك كشور روي دهد و يا با وضع معاهدات جهاني در سطح بين المللي به وجود آيد. البته يكي از راههاي منع تجارت ژنتيكي، فعال و هوشيار كردن مطبوعات براي برانگيختن افكار عمومي است. امّا مطبوعات به علت توجه به انقلاب اطلاعات از انقلاب ژنتيك بي‌خبر و يا نسبت به آن از حساسيت قابل توجهي برخوردار نيستند.
در صورت هوشيار شدن مطبوعات، آن‌ها مي‌تواند شركت چند مليتي را به سودآور بودن تجارت در عرصه‌هاي ديگر مطمئن نمايند، زيرا، تجارت ژنتيكي بيش از آنكه انگيزه انساني داشته باشد، ناشي از ميل به سوداگري است.3

منابع:
1- جري ريفكين، «عوارض ناشناخته محصولات دست‌كاري شده ژنتيك». www. organicansummers. org
2- لئون آر. كاس، «چگونه پديده شبيه‌سازي از كنترل خارج مي‌شود». www. aei. org
3- گفتگو با جري ريفكين، «هراس‌هاي دنياي شكوهمند جديد». www. unesco. org

نام کتاب : پگاه حوزه نویسنده : دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم    جلد : 149  صفحه : 2
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست