responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : پگاه حوزه نویسنده : دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم    جلد : 137  صفحه : 2

اسرائيل و استراتژى فعال هسته‌اى
ثابتی پیمان

آنچه كه اكنون تحت عنوان »پرونده هسته‌اى ايران« معروف شده، تصادفى به نظر نمى‌رسد بلكه بر عكس اين روندى است كه طى پروژه‌اى حساب شده و برنامه‌ريزى شده به‌وجود آمده و تمام نشانه‌ها و هزينه‌هايى كه در طى اين مدت بر ايران تحميل شده، در چارچوب اهدافى است كه امريكا در خاورميانه به دنبال آن بوده و مطامعى كه اسرائيل در داخل منطقه به آن چشم دوخته است.
امريكا به عنوان بزرگ‌ترين كشور هسته‌اى جهان و اسرائيل به عنوان تنها كشور هسته‌اى منطقه(براساس اسناد رسمى و غير رسمى) تلاش مى‌كنند در جرهر نظام سياسى ايران تغييراتى در راستاى اهداف و مطامع خود به وجود آورند و در واقع بزرگ‌ترين ترس آنان از اين واقعيت ملموس از نگاه آنان است كه نظام كه به دنبال صدور انقلاب و دستاوردهاى خود به بيرون از مرزهايش مى‌باشد، در صورت تجهيز به سلاح‌ها و توان‌هاى هسته‌اى موفقيت و اطمينان بيشترى را متوجه خود خواهد كرد و از اين حيث براى همسايه‌ها مى‌تواند مخاطره‌آميز باشد.
بويژه آنكه فاصله جغرافيايى بين ايران و ايالات متحده هم اكنون به كمترين ميزان خود رسيده و امريكا به نزديك‌ترين همسايه ايران تبديل شده است و مهم‌تر اين كه تاكنون هيچ تلاشى در راستاى تفاهم با ايران بر سر آنچه كه مناقشه برانگيز بوده به عمل نياورده و اسرائيل نيز اصولاً چنين تفاهمى را به سود خود نديده و از طريق كانال‌هاى سياسى و امنيتى و اطلاعاتى خود پيوسته اين رابطه را تعقيب مى‌كند كه مبادا چنين تفاهمى حتى در حداقل ميزان خود به وجود آيد.
لذا به نظر مى‌رسد تلاش‌ها و نقش‌هاى ديپلماتيك ايران كه در چارچوب منافع ملى كشور فعال است، اسرائيلى‌ها را به شدت نگران ساخته و در اين صورت و ضرورت اولويت نخست اين است كه ببينيم اقدامات و واكنش آنها نسبت به اين ديپلماسى فعال چه مى‌تواند باشد؟ هم اكنون اخبار ريز و درشتى كه از حضور سركرده‌ها و عوامل اطلاعاتى اسرائيلى‌ها در مرزهاى غربى ايران و مناطق شمال و جنوب شرقى عراق و فعاليت آنها به گوش مى‌رسد. مؤيد اين احتمال است كه اسرائيلى‌ها در اين منطقه فعال بوده و اين احتمال تقويت مى‌شود كه دامنه اين تلاش‌ها و اقدامات به سطح مذاكره با برخى از كشورهاى تأثير گذار منطقه نيز گسترده شده باشد. همانطور كه آريل شارون اخيراً از مذاكره پشت پرده و محرمانه برخى از سران منطقه خبر داد و گفت كه آنها براى حفظ و حمايت از منافع اسرائيل قول همكارى به وى داده‌اند بى آنكه نامى از آنها ببرد.
برخى از تحليل‌گران سياست با نظرى به مجموعه حوادث منطقه، برنامه سفر جك استراو به روسيه متعاقب سفر هفته گذشته ايوانف به ايران و ديدارها و گفت‌وگوهاى بين سران روسيه و ايالات متحده در حاشيه و متن اجلاس G8 (گروه 8) را در راستاى خواسته‌هاى هسته‌اى اسرائيل ارزيابى مى‌كنند.
برخى ديگر سفر هفته گذشته بشار اسد رئيس جمهور سوريه، و معاون وى به تهران را نيز در همين چارچوب تحليل مى‌كنند.
از اين گذشته، اسناد مهمى كه اخيراً در نشريات اسرائيلى‌ها فاش و منتشر شده، از يك استراتژى فعال و سابقه و ديرينه هسته‌اى در برخورد اسرائيل با سرنوشت هسته‌اى منطقه حكايت دارد.
حدوداً شش ماه پيش يكى از مهم‌ترين اسناد اسرائيلى كه صرفاً در زمينه موضوعات امنيتى نوشته شده، به نخست وزير و وزير دفاع اسرائيل تسليم شد. تعجب آور اين بوده كه اين سند كه تحت عنوان »آينده استراتژيكى اسرائيل« به رشته تحرير در آمده و زير نظر مركز »آريل« آماده و تهيه شده است، از تيغ سانسور در امان مانده و اجازه انتشار كامل يافته است. تعجب آور از اين جهت است كه خيلى مفصّل سياست هسته‌اى اسرائيل و سير تحوّل آن توجيه »ضربه دوم هسته‌اى« را بررسى مى‌كند.
عبارت‌ها و اسلوب نگارش اين سند نه تنها پيچيده نيست بلكه در قالب حقايق و توصيه‌ها و نتيجه‌گيرى‌هايى است كه نقطه كانونى آن اين نكته است كه اسرائيل داراى مخازن و انبارهايى از سلاح‌هاى هسته‌اى است.
با وجود اينكه تهيه كنندگان اين سند از شخصيت‌هاى دانشگاهى بوده‌اند امّا حضور چهار تن از نظاميان بلند پايه سابق كه سمت‌هاى مختلفى در دستگاه امنيتى اسرائيل بر عهده داشته‌اند به اين سند اهميت بيشترى بخشيده است.
اين چهار نفر نظامى از 6 نفر تهيه كننده سند عبارت‌اند از: 1- سرلشگر احتياط پروفسور اسحاق بن اسرائيل كه تا چندى پيش رئيس اداره تحقيقات و توسعه سلاح‌ها و توان تكنولوژيكى وزارت دفاع بود. 2 - دكتر آدير فريدور يكى از بزرگترين محققان در هيأت گسترش سلاح‌هاى ستاد 3 - نعمان بلاكند معاون سابق قائم مقام وزير دفاع در زمينه سلاح‌هاى خاص و يواش سيرون سرهنگ بازنشسته و عضو سابقه كنيسه. دو نفر ديگر عضو گروه تهيه كننده اين سند از چهره‌هاى دانشگاهى امريكا بوده‌اند.
با توجه به اينكه اين سند مسائل بسيار مهم در باره امنيت اسرائيل را بررسى مى‌كند و احتمالاً پايه و اساس ساختار سياست اسرائيل قرار بگيرد. طبيعى است كه تصميمات برآمده از اين سند نگران كننده باشد. زيرا توصيه‌هاى مربوط به همسايه‌هاى اسرائيل و آينده درگيرى‌ها به گونه‌اى است كه گويى همچنان در دهه 50 به سر مى‌بريم. به عنوان مثال تهيه كنندگان سند اظهار داشته‌اند كه درگيرى‌ها و تنش‌ها در خصوص برخى از دولت‌هاى منطقه به نظر مى‌رسد نتيجه‌اى در حد صفر داشته باشد يعنى تنشى است كه تنها هدف آن از بين بردن حكومت و دولت اسرائيل و اين در حد پيش‌بينى آنها تصورى است كه در دوران ما هرگونه احتمال براى رسيدن به يك راه حل و تحقق مصالحه را غير ممكن مى‌سازد. در اين گزارش و سند مهم آمده است كه دولت‌ها و حكومت‌هاى ياد شده چون به عنوان دولت‌هاى انتحارى به شمار مى‌آيند تمام خطر به معناى واقعى كلمه را تشكيل مى‌دهند و در صورتى كه به سلاح‌هاى هسته‌اى دست پيدا كنند، حتماً اين سلاح‌ها را عليه اسرائيل به كار خواهند گرفت. اين تحليل به معناى اين است كه سران اين كشورها كاملاً غير عقلانى بوده و بازدارندگى آنها حتى به وسيله سلاح‌هاى هسته‌اى غير ممكن است. در حالى كه تاريخ ثابت كرده است كه سران منطقه از عقلانيت بزرگى برخوردار بوده و به ويژه اگر موضوع به سلاح‌هاى غير سنتى مربوط باشد. به عنوان مثال صدام همچنين در سال 1991 موشك‌هاى شيميايى خود را به سوى اسرائيل پرتاب نكرد زيرا از واكنش هسته‌اى اسرائيل هراس داشت.
بنابراين تهيه كنندگان سند اين گونه نتيجه‌گيرى كرده‌اند كه اين كشورها بايد از دستيابى به سلاح‌هاى هسته‌اى بازداشته شوند اگر چه اين كار با ضربه‌هاى بازدارنده به اماكن و ساختمان‌هايى كه براى توسعه سلاح‌هى هسته‌هاى به كار گرفته مى‌شود.
همچنين اين سند تصفيه برخى نخبه‌هاى حاكم در اين كشورها و كشتن دانشمندان هسته‌اى فعال در اين كشورها را توصيه كرده است.
بر پايه اين توصيه‌ها اگر چنانچه اسرائيل در تلاش براى بازدارندگى اين كشورهاى منطقه از مسلح شدن به سلاح‌هاى هسته‌اى بازبماند ناچار خواهد بود كه به سياست علنى و عملى بازدارندگى هسته‌اى روى آورد كه آن خود نيازمند اقدامات دقيق است كه تشخيص آن براى اقناع كردن آنها نسبت به اينكه اسرائيل كاملاً توانايى به كارگيرى سلاح‌هاى هسته‌اى عليه آنها را دارد سهل و آسان خواهد بود. اين سند اضافه مى‌كند كه بر اين اساس مى‌بايست توجيهاتى براى دومين قدم علنى هسته‌اى خود پيدا كرده و قدرتى را به كار بگيرد كه بتواند حدود 15 شهر از كشورهايى را كه دشمن مى‌پندارد، در وسعتى از ايران تا ليبى ويران سازد. در مقابل اين اقدام اسرائيل همچنين مى‌بايستى بتواند دفاع ضد موشكى بالستيك قاره‌پيماى چند را تشكيل بدهد، به طورى كه در كنار مجموعه موشكى خود سيستمى را با كمك هواپيماهاى بدون سرنشين در اختيار داشته باشد كه پايگاه‌هاى موشكى كشورهاى مقابل خود را در عمق اين كشورها هدف قرار دهد.
اين سند جداى از پشتوانه تكنولوژيكى دشوار و هزينه هاى مالى گزاف به منظور توسعه اين سيستم‌هاى دفاع ضد موشك‌هاى هسته‌اى، توصيه مى‌كند كه اين سيستم‌ها به عنوان عنصر اصلى توانائى‌هاى اسرائيل مطرح شود و اين در حالى است كه با منطق استراتژيكى اسرائيل در عصر هسته‌اى كه مى‌بايست تفكر آن را در اين عصر توجيه كند در تعارض است.
تهيه كنندگان اين سند در موارد بسيارى به سياست‌هاى امريكا اشاره و استناد كرده‌اند در حالى كه بهتر آن مى‌بود كه در موضوع دفاع موشكى از امريكايى‌ها درس مى‌گرفتند امريكائى‌ها در پايان دهه 60 به اين نتيجه رسيدند كه يك احتمال بيشتر در زمينه رويارو شدن با موشك‌هاى هسته‌اى وجود ندارد و آن احتمال بازدارندگى است. تنها با درك اين موضوع، شوروى‌ها و روس‌ها را قانع كردند كه تلاش براى دفاع از خودشان در مقابل اين موشك‌هاى طرف مقابل جز به بى‌ثباتى و تزلزل جايگاه دو كشور به چيز ديگرى منجر نخواهد شد.
تهيه‌كنندگان اين سند درباره اتفاقات و تحولات مثبت منطقه تجاهل كرده و در پيش‌بينى‌هاى بدبينانه خودشان در ضميمه‌اى كه ماه گذشته پس از خارج شدن عراق از دايره تهديدات اسرائيل و پس از تصميم ليبى به عدم مبادرت به سلاح‌هاى مدرن، به اين سند اضافه كردند هيچ تغييراتى صورت ندادند.
كارشناسان مسائل سياسى و امنيتى اسرائيل معتقدند كه اين منطق آنها كه باور ندارند واكنش‌هاى سياسى مى‌تواند به تهديدات عينى تبديل شود، يك مشكل بزرگى است چرا كه اين مبناى فكرى نيازمند سرمايه‌گذارى‌هاى كلان براى كسب توانائى‌ها در مقابله با تهديداتى است كه اكثراً هم وجود ندارد. از سوى ديگر مشكل در اين است كه اين سند بطور كامل با فكر و انديشه نخست‌وزير و وزير دفاع و حتى بقيه سياستگزاران فعلى اسرائيل مطابقت دارد كه هيچ اعتقادى به راه حل‌هاى سياسى نداشته و افزون بر تهديدات خيالى را ترجيح مى‌دهند و همچنان در صدد جذب منابع مالى هنگفت براى بودجه دفاعى هستند.
اين گونه تفكر اسرائيلى‌ها در پروراندن خيالى تهديدات و همى مربوط به حالا نبوده و منحصر به زمان فعلى نمى‌شود بلكه سند ديگرى كه جديداً روزنامه اسرائيلى آحارنوت منتشر كرده، حكايت از يك سابقه قديمى و ديرينه قابل تأملى در اين زمينه داشته و پرده از همكارى‌هاى هسته‌اى و اتمى اسرائيل و شوروى سابق در دهه 60 ميلادى برمى‌دارد:
روزنامه اسرائيلى يديعوت آحارنوت گزارشى را منتشر كرده كه در آن به جزئيات يك سند محرمانه و سرى درباره همكارى‌هاى روسيه با اسرائيل در سال 1966 براى ساخت و توسعه بمب‌هاى هسته‌اى پرداخته است.
اين سند كه قيد خيلى محرمانه روى آن حك شده، يكى از سندهاى شعبه خاورميانه دولت خارجه روسيه است كه در 23 فوريه 1966 تهيه شده و گوياى آن است كه اتحاد شوروى سابق اهتمام بسيار زيادى درتوسعه و گسترش هسته‌اى اسرائيل داشته است. اين سند اخيراً در چارچوب اسناد وزارت خارجه كه اجازه قرائت آنها اخيراً صادر شده، كشف شده است.
در اين سند آمده است: در 13 دسامبر 1965 موشيه سنيه سفير ما (روسيه) در تل آويو از مذاكرات خود با ايسر هرئيل مشاور نخست وزير اسرائيل خبرداده كه هرئيل در اين مذاكرات به وى گفته است كه اسرائيل قصد توسعه يك بمب اتمى را دارد.
شايان ذكر است كه هرئيل در آن زمان رييس دستگاه امنيتى اسرائيل و مشاور امور اطلاعاتى نخست وزير موشيه سنيه رهبر حزب كمونيست اسرائيل (ماكى) بوده است.
اين دو همديگر را خوب مى‌شناخته‌اند، هرئيل پيش از آن رييس اطلاعات سازمان افتادگان و همزمان سنيه نيز به رياست هيأت منطقه‌اى اين سازمان انتخاب شده بود وى در يكى از كتاب‌هاى خود مى‌گويد كه وى به صورت خصوصى سنيه را از اينكه بابى‌ها در سال 1946 مى‌خواسته‌اند وى را دستگير كنند، آگاه كرده است.
هرئيل در اين كتاب خود يك فصل كامل را به اين سؤال پرداخته كه »آيا موشيه سنيه يك مزدور روس‌ها بود؟ برخى از همكاران سنيه اين شبهه را مطرح كرده‌اند كه او در سال 1940 موفق به آزادى از اسارت شوروى‌ها شده و به اسرائيل پيوسته بود، در حاليكه هرئيل اين شبهات را رد مى‌كند.
هرئيل مى‌نويسد كه سنيه به عنوان رهبر حزب كمونيست اسرائيل نمى‌توانست درخواست ارائه اطلاعات از سوى شوروى‌ها را ردكند و به اين مفهوم حزب سنيه و خود او به مزدوران مسكو بودند.
روزنامه آحارنوت در گزارش خود مى‌نويسد: »مى‌توانيم بگوييم كه هرئيل كاملاً به اين مسئله آگاه بود كه سنيه آنچه را كه وى به او مى‌گويد، منتقل خواهد كرد و به نظر مى‌رسد كه روس‌ها هم به اين فكر كرده بودند.
در يادداشت و سند وزارت خارجه اسرائيل آمده است: هرئيل عهده دار شده بود كه رهبران شوروى سابق را از طريق سنيه از ديدگاه لوى اشكول نخست وزير خود دولت اسرائيل درباره يكى از مشكلات بسيار مهم يعنى سطح گسترش و توسعه سلاح‌هاى اتمى آگاه كند.
اهتمام شوروى براى گسترش طرح‌هاى هسته‌اى اسرائيل بسيار زود آغاز شد و در ماه اوت 1992 ايوان دديوله معاون اول سفارت شوروى به تل آويو رفت در حاليكه وى در واقع رييس شعبه اطلاعات شوروى سابق (ك.گ.ب) بود.
ايوان در كتاب خاطرات خود كه در مسكو چاپ كرده اعتراف نموده كه يكى از وظايف اصلى وى اين بوده است كه درباره آنچه كه در خصوص گسترش و توسعه سلاح‌هاى هسته‌اى اسرائيل گفته مى‌شود تحقيق كند. او مى‌دانسته كه دستگاه اطلاعاتى و امنيتى اسرائيل وى را تحت نظر دارد چرا كه اين دستگاه امنيتى تمام ديپلمات‌هاى كشورهاى شرقى را مزدور مى‌دانسته است و در واقع هم بيشتر آنها همين‌گونه بوده‌اند.
ايوان سطح اين اهتمامات و اقدامات شوروى را در گفت‌وگويى كه در زلمان شووال نخست وزير وقت و در مراسم جشن استقبال از وى صورت گرفته توضيح مى‌دهد و مى‌گويد كه كاردار سفارت شوروى در از نخست وزير اسرائيل درباره برنامه‌هاى اتمى آنها پرسيد به وى پاسخ داد: بمب‌هاى اتمى در حوزه اسرائيل وجود ندارد و تهديداتى كه متوجه آن مى‌باشد فقط در حد سلاح‌هاى سنتى است و در حد سلاح‌هاى اتمى نمى‌باشد و اسرائيل پرچم صلح را برافراشته و نداى چيدن سلاح‌هاى كشتار جمعى را سرداده است.
وى همچنين گفت كه اسرائيل اولين دولتى نيست كه سلاح‌هاى هسته‌اى را وارد منطقه مى‌كند.
اين سند سال 1966 به يك گفته ديگر در مذاكرات بين نخست وزير وقت اسرائيل در گفت‌وگو با سفير وقت شوروى در اسرائيل اشاره مى‌كند كه سفير شوروى گفت: اتحاد جماهير شوروى تلاش مى‌كند كه اعلام كند خاورميانه منطقه‌اى عارى از سلاح‌هاى هسته‌اى است.
و در ادامه نظر اسرائيل را در اين زمينه خواست كه نخست وزير اسرائيل خود را در اين دام نينداخت و حرف قبلى خود را تكرار كرد.
روزنامه آحارنوت اين سؤال را مطرح مى‌كند كه پس چه چيزى باعث شد كه هرئيل با سنيه درباره اين موضوع مذاكراتى داشته باشد؟
در سند فوريه 1966 آمده است كه مأموريت سفير شوروى در اسرائيل در پى‌مذاكره و گفت‌وگويى سنيه با هرئيل مشخص شد و به او گفته شد كه اطلاعاتى كه درباره گفته‌هاى هرئيل منتقل مى‌كند، تلاش وسيعى را در مسكو برانگيخته است.
و در همين حال اين گفته‌ها بسيارى از علامت سؤال‌ها را نيز بوجود آورده است. در سند گفته‌هاى نخست وزير وقت اسرائيل و فرستاده او را مقابل هم قرار داده و مى‌گويد كه اين گفته‌ها با تصريحات هرئيل تناقض دارد.
اين روزنامه اسرائيلى يادآور مى‌شود كه وضعيت مذكور فهم آن را براى شوروى سابق دشوار كرده بود كه اسرائيل از طرفى سعى دارد آنها را و جهان را قانع كند كه قصد توسعه و گسترش سلاح‌هاى هسته‌اى را ندارد و از طرف ديگر فردى چون هرئيل به عنوان نماينده دولت اسرائيل مى‌آيد و بسيارى از اسرار محرمانه خود را در اختيار موشيه سنيه قرار مى‌دهد در حاليكه مى‌داند سنيه حتماً اين اطلاعات را به شوروى انتقال خواهد داد پس آيا اين منطقى به نظر مى‌رسد؟
آحارنوت سپس مى‌نويسد كه دراين باره يك تفسير وجود دارد كه در عين اينكه كلاً منطقى به نظر نمى‌رسد اما مى‌گويد كه هرئيل مى‌خواسته طرح هسته‌اى اسرائيل را تخريب كند.
اين روزنامه ادامه مى‌دهد: آنهايى كه معتقد به حيله‌هاى سياسى هستند مى‌توانند در كتاب اسرائيل و بمب اتمى نوشته پروفسور كوهن به دلائلى كه اين رويكرد هرئيل را تقويت مى‌كند برخورد كنند.
اين كتاب مى‌نويسد كه هرئيل در دهه 50 يكى از مخالفان تلاش‌هاى شيمون پرز در فرانسه براى دستيابى به برنامه‌هاى هسته‌اى بوده است و اضافه مى‌كند كه هرئيل در سال 1965 به شدت عصبانى و آزرده بوده و فكر مى‌كرده كه به وى ظلم شده و لذا با جانشين خود در موساد (مائير عميت) خصومت شديدى داشته است.

نام کتاب : پگاه حوزه نویسنده : دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم    جلد : 137  صفحه : 2
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست