responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : پگاه حوزه نویسنده : دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم    جلد : 120  صفحه : 2

منافع ملى و سياست‌هاى شاعرانه
سید باقری سید کاظم

در جهان مشهور است كه ايرانيان شعردوست و شاعر مسلك هستند و كمتر ملتى مانند آنان در زندگى روزمره خود، شعر را با همه خصوصياتش جريان مى‌دهد. در مكالمات روزانه هم اگر دقت كنيم، مى‌توانيم اين نگاه شاعرانه به زندگى را بيابيم. حتى بر رفتارهاى برخى از ما، تفكر شاعرانه حاكم است. هنوز هم اگر مجالى دست دهد، دوست داريم در شب‌هاى بلند زمستان، با هم شاهنامه بخوانيم و غزل حافظ را زمزمه كنيم. شعر در رفتار و گفتار ما تاثيرى ژرف نهاده است و البته اين نگاه در جاى خود بسيار شايسته و نيكو است. شعر در زندگى‌هاى آهن آلود امروزى، به آدميان گرفتار فرصتى مى‌دهد تا اندكى از هياهوى آن رهايى يابد و به آرامشى نسبى دست‌يابند. تنهايى آدمى با اكسير شعر به خوبى پر شدنى است.
شعر در زندگى فردى و امروزى، فرصتى است گرانبها، اما در برابر، آن گاه كه اين نگرش، وارد زندگى سياسى و اجتماعى ما شود، زيان‌هاى بسيارى را فراهم مى‌آورد كه چندان به آن توجه نشده و نمى‌شود و مى‌تواند ما را در دنياى امروز كه همه كشورها با نگاهى ابزارى وسودجويانه تصميم مى‌گيرند، به ورطه‌هاى خطرناكى دراندازد.
نگرش‌ها و سياست‌هاى شاعرانه، ديدگاه‌هايى هستند كه به جاى دورانديشى، خردورزى و ژرفكاوى‌هاى سنجيده، به رويكرد احساسى، سطحى، كوتاه مدت و روبنايى مى‌پردازند، در اين گستره، دغدغه‌ها چندان فراگير و دورانديشانه نيست و فرد با توجه به امور روزمره، در تلاش است تا تنها دوران چند روزه كارى خود را به پايان برد; حال آنكه فراروى از تكرارها، روبناها، سطحى‌انديشى‌ها و رسيدن به خلاقيت، ما را وامى‌دارد تا به خردورزى، انديشمندانه بينديشيم.
با اين وصف، مى‌توان سياست‌گزارى‌هاى شاعرانه را در چند امر بيان كرد:
الف. اين رويكردها احساسى و از روى هيجان هستند; بسيارى اوقات، اين گونه رهيافت‌ها، دور از خردورزى و عقلانيت است.
ب. سياست‌هاى شاعرانه، سطحى و به دور از حزم انديشى هستند.
اگر اين بينش در زندگى شخصى حاكم شود و فرد هيچ باورى به روند خردگرايانه در زندگى نداشته باشد، فراگير و مهم نيست و بيشترين زيانى كه به فرد، در اين حيطه وارد مى‌شود، محدود و كم رنگ است، حتى ممكن است كه براى يك فرد، آن نگرش مفيد و راهگشا باشد، اما اگر سياست‌هاى كلان كشور و نظام سياسى بر سياست‌هاى شاعرانه استوار باشد، گاه تصميمى‌ناسنجيده و به دور از رايزنى كارشناسانه، مى‌تواند اساس و بنيان آن سامان را نابود كند و براى هزاران نفر زيان و ضرر به دنبال داشته باشد. بينش احساسى آن چنان چشمان سياستگزار را نابينا مى‌كند كه با توجه به امورى خيالى و اوهامى خودبافته، اقدام به تصميم گيرى مى‌كند، در اين گونه موارد به جاى آنكه فرد به ارزيابى واقع‌بينانه داشته‌هاى خود و رقيب بپردازد، صرفا به داشته‌هاى خويش چشم مى‌دوزد وآن قدر به آنها خيره مى‌ماند كه داشته‌هاى نه چندان بسيارش را چند برابر مى‌بيند و نيروى رقيب را كم اهميت جلوه مى‌دهد.
امروزه با توجه به فراگير شدن آموزه‌هاى تجدد، كشورها اساس تصميم‌گيرى‌ها را بر منافع خويش، عقلانيت ابزارى و سودجويانه قرار داده‌اند، شاه كليد سياست‌ها و ملاك همه چيز سود است، آن گونه كه افراد، ارزش‌هاى اخلاقى و آموزه‌هاى دنياى سنتى را آگاهانه از زندگى و سياست‌خويش كنار نهاده‌اند; ماكس وبر در توصيف دنياى سودطلب امروزى، بر اين امر تاكيد دارد كه در دوران جديد، ارزش‌ها از زندگى بشرى عقب نشينى كرده‌اند. وى مى‌گويد: «تقدير دوران ما با عقلانى شدن و خردورزى، و مهم‌تر از همه «افسون‌زدايى از جهان‌» رقم خورده است، دقيقا والاترين و غايى‌ترين ارزش‌ها از صحنه زندگى عمومى پس نشسته و يا در عرصه متعالى زندگى عرفانى و يا در اخوت روابط مستقيم و شخصى انسانى منزل گزيده‌اند». (1)
اين امر آن‌سان مرزها را درنورديده است كه اگر كشورى بخواهد، بيرون از اين حوزه به تعامل و تصميم گيرى بپردازد، زيان خواهد ديد. سخن آن نيست كه ما نيز در سياست‌هاى كلان خويش، روندى صرفا سودجويانه را در پيش گيريم و عقل سود انديش را معيار همه چيز قرار دهيم، اما تاكيد نگارنده بر آن است كه در دنياى امروز كه همه ملاك‌ها سودطلبانه شده است، ما بايد در تعامل با ديگران، رهيافت‌خردورزانه را در پيش گيريم، ورنه نگاه شاعرانه در آوردگاه و تكاپوى عاقلانه در مى‌ماند و بسيارى از امور را نمى‌تواند به درستى تحليل وارزيابى كند.
از يك سو مى‌توان معيارهاى عقلى را در سياست‌ها، سنجه امور قرار داد و از ديگر سو، به ارزش‌ها و امور انسانى در درون تمدن اسلامى نيز پشت نكرد. در تمدن اسلامى عقل معاش در كنار عقل معاد طرح گرديده است. بر خلاف نگرش‌هاى دوران مدرنيته كه تنها به عقل معاش توجه شده است، اما عقل معادانديش، هرگز نبايد ما را از واقعيت‌هاى زندگى دور كند، آن‌سان كه در سنت گفتارى و رفتارى پيشوايان دينى نيز، اين رهيافت، به خوبى قابل مشاهده است.
تصميم‌هاى احساسى ما را به دامن غفلت‌هاى بزرگ در مى‌اندازد و از تحليل واقع بينانه دور مى‌كند. در سياست كلان هر كشور، نگاه و تحليل‌هاى خردورزانه امرى دورى ناپذير است كه چه بخواهيم و چه نخواهيم، خود را بر ما تحميل كرده است. اين بينش در رسيدن به واقعيت امور به ما يارى مى‌رساند و توان مى‌بخشد تا نه به داشته خويش مغرور شويم، نه آن را دست كم بپنداريم و نه مرعوب داشته‌هاى ديگران گرديم و هر چه كه ديگران مى‌گويند، بى‌چون و چرا بپذيريم. سياست عاقلانه ما را به درك واقع بينانه پديده‌هاى زندگى نزديك مى‌سازد و از سطحى انديشى دور.
ديدگاه اسلامى، سود انديشى را به عنوان تنها معيار امور بر نمى‌تابد، و هر رفتارى با اين ملاك قابل سنجش نيست، اما عقل نيز در وجود آدمى سرشته شده است تا از خاك گوهر برگيرد و از گنجينه‌هاى زمين، بيشترين بهره را داشته باشد. در فرهنگ اسلامى بر اين امر تاكيد شده است كه «العقل مركب العلم‌» ; با عقل مى‌توان به دنياى پر راز و رمز دانش راه يافت و ابزار علم ما را به منافع و مخازن اين جهان مى‌رساند.
امام على (ع) درخطبه اول نهج‌البلاغه به دو امر كليدى از آموزه‌هاى دنيا اشاره مى‌كند كه همانا «پيمان فطرت‌» و «گنجينه‌هاى عقل‌» است. عقلى كه به فطرت پاك نهاد خويش پشت نكند، مى‌تواند در عين دست‌يابى به گوهرهاى زمينى، به امور فرادنيوى برسد، ايشان مى‌فرمايد: «پس خداوند فرستادگان خود را در ميان مردم برانگيخت و پيامبرانش را پى در پى به سوى آنان فرستاد تا پيمان فطرت را از آنان مطالبه كنند و نعمت فراموش شده‌اش را به يادشان آورند و با رساندن پيام خدا، حجت را بر آنان تمام كنند . گنج‌هاى نهفته عقل‌ها را برايشان بيرون كشند و آيات قدرت خدا را به آنان نشان دهند.» (2)
با اين ديدگاه و دغدغه، مى‌توان، به دور از سياست‌هاى شاعرانه، به تعاملى سنجيده با ديگران دست‌يافت و منافع ملى كشور را به شايستگى حفظ كرد.

پى‌نوشت‌ها:
1. ماكس وبر، علم به مثابه حرفه، ترجمه محمد اسكندرى، در «از مدرنيسم تا پست‌مدرنيسم‌» لارنس كهون، ترجمه عبدالكريم رشيديان، نشر نى، اول 1380، ص‌171
2. نهج البلاغه، خطبه اول.

نام کتاب : پگاه حوزه نویسنده : دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم    جلد : 120  صفحه : 2
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست