responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : آیینه پژوهش نویسنده : دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم    جلد : 6  صفحه : 2

كتابى تازه در رجال با سبـكى جديد
حسينى جلالى سيد محمدرضا



تنقيح أسانيد التهذيب. آيت الله العظمى حاج آقا حسين طباطبائى بروجردى. تصحيح مهدى تبريزى. (مصحّح, 1411). 691ص, وزيرى.
سى اُمين سالگرد فقيه گرانقدر و مرجع بزرگوار حضرت آيت الله العظمى بروجردى با برگزارى (يادواره فقهى) در زادگاه آن بزرگوار گرامى داشته شد.
اين اقدام, اقدامى سودمند بود و گرانقدر. آن مرجع بزرگوار افزون بر جايگاه بلند و كم نظير مرجعيت و هدايت امت, در علوم حوزوى نيز مبتكر بود و گشاينده افقهاى تازه در ابعاد مختلف فرهنگ اسلامى.
بر حوزه هاست كه شيوه هاى كارآمد و استوار آن بزرگوار را در رجال, فقه و حديث پى گيرند و در شناخت ابعاد مكتب از منهج سودمند آن فقيه راحل به ويژه نگرش تاريخى او به مسائل بهره برند.
اين مقاله شيوه كارآمد دو كتاب گرانقدر رجالى آن بزرگوار را به اجمال بررسى كرده است. اميدواريم در آينده مقالاتى درازدامن در شيوه هاى گونه گون آن مرحوم در علوم ياد شده عرضه كنيم. (آينه پژوهش)
بيان شيوه ها و سبكهاى متون علمى در باز يافت محتوا و زوديابى مطالب و بهره گيرى كامل از آنها, بسيار كارآمد است و سودمند.
كتابهاى رجالى و متونى كه در پى پژوهش اسانيد و رجال احاديثند نيز از اين قاعده مستثنى نبوده و براى بهره گيرى كامل از آنها دستيابى به سبك و شيوه موٌلف ضرورى است. براى دستيابى به هدف ياد شده در هر كتابى توجه به دو امر لازم است:
1) سبك و ترتيب ابواب و فصول كتاب.
2) شيوه اى كه موٌلف پژوهشهايش را بر آن استوار مى سازد و نتيجه اى كه بر اساس آن به خواننده عرضه مى كند.
در خصوص شيوه هاى رجاليان و سبكهاى گونه گون كتب رجالى در مقاله اى دراز دامن به انگيزه برانگيختن اراده ها و توجه گسترده به اين موضوع و نيز نحوه بهره گيرى شايسته از آنها به تفصيل سخن گفته ام و روشها و اسلوبهاى كهنترين آنها را تا متأخرترينشان ارزيابى كرده ام كه اميد است به نشر آن موفق شوم. بى گمان, دانش رجال در اجتهاد و استنباط از جايگاه بلندى برخوردار است و نقش آن در شناخت دقيق احاديث سرنوشت ساز خواهد بود. سوگمندانه در سده اخير ـ به ويژه در اين چهار قرن ـ تأليف جديد و استوارى كه از سبكى نو و شيوه اى ابتكارى و روشى كارآمد برخوردار باشد, عرضه نشده است. موٌلفان در اين مدّت بيشتر به تكرار پژوهشهاى عالمان گذشته و جمع آورى اطلاعات انباشته در متون كهن بسنده كرده اند كه گاه متأسفانه آميخته به تحريف و اشتباهاتى شگفت است.
اگر از تعداد كتب انگشت شمار اين دوره, مانند مجمع الرجال قهپائى, جامع الرّواة اردبيلى, تعليقه وحيد و تعدادى ديگر بگذريم, مابقى گرچه پر برگ و مفصل است; امّا از آنجا كه شامل هيچ سبك و شيوه جديدى نيست, فايده چندانى در بر ندارد. شايد علت اين ركود, بنابر آنچه بعضى از فهرست نگاران كتب شيعى و متخصصان كتابشناسى ذكر كرده اند, اين باشد كه تأليفات كتب رجالى متاخرين, از انگيزه اى جز نوشتن كتاب نشأت نگرفته است. بدون اينكه هدفى براى تخصص در علم داشته باشند, يا اينكه احساس كنند كه احتياج به غور و تعمق حتى به اندكى از آنچه در علوم فقه و اصول به كار مى برند, داشته باشد. به همين دليل است كه مى بينيم نويسندگان كتابهاى رجالى در پايان فعاليتهاى علمى خويش و در اواخر عمر به تأليف در علم رجال مى پردازند. تنها به اين جهت كه فهرست تأليفاتشان از كتاب رجالى خالى نماند! بدين ترتيب, آثار نادر و بى همتايى كه در ميان ساير علوم وجود دارد, در علم رجال كمتر ديده مى شود.
امّا اينك جاى خرسندى است كه دوران ما به يكى از گوهرهاى گرانبهاى رجالى زينت يافته است كه به دليل داشتن نوآورى در شيوه و سبك, از بهترين مؤَلفات است. اين كتاب را يكى از أعلام دين و يكى از بزرگترين مجتهدين, يعنى مرجع بزرگ حضرت آيت الله سيد حسين طباطبايى بروجردى قمى (تاريخ ولادتشان1380) نوشته است. از ايشان در علم رجال دو اثر منتشر شده است:1ــ تجريد اسانيد الكافى; 2ـ تنقيح اسانيد التهذيب. از آنجا كه هر دو كتاب سبك و شيوه واحدى دارند, در اينجا از آنها يكجا گفتگو مى كنيم تا دانش پژوهان به ذخاير و گنجينه هاى آن آگاهى يابند و علما دقت در سبك و شيوه و استقامت و پشتكار را از آن الهام گيرند. از خداوند متعال طلب توفيق مى كنيم.
*** ***
هدفهاى علمى متقنى كه مؤلفين در پى آن هستند, خود موجب مشخص شدن مسير عمل آنها مى شود و آثار آنها را به كيفيت خاصى در مى آورد. آنچه كتاب آقاى بروجردى ـ قدس سره ـ را از ديگر كتابهاى رجالى متمايز مى سازد, جنبه علمى آن است كه وى بدان اهتمام ورزيده است.
كتب رجالى, عموماً بر معلوماتى كه در كتب متقدمين ارائه شده تكيه دارند و تنها به تحقيق در آنها مى پردازند: يا ترتيب جديدى به آنها مى دهند, يا به تناسب ذوقها و تواناييهاى علمى, آنها را كم يا زياد مى كنند. اما مرحوم بروجردى ـ ره ـ نظر خويش را به اسانيدى كه در كتب محورى شيعه ـ كتب اربعه ـ وارد شده, معطوف كرده است. او سندهاى آنها را يكايك مورد بررسى قرار داده و در هنگام نياز به كتب رجالى آنها را مورد مراجعه قرار داده است تا به مزاياى اين سندها و مشكلات پيچيده آنها آگاهى پيدا كند و با دقت خاص خويش به حل آنها بپردازد. او مى گويد:
زمانى, جوامع روايى بزرگ را براى پيگيرى راويانى كه در آنها بود بررسى مى كردم و براى شناخت اسانيد بدانها مراجعه مى كردم تا ببينم علماء بزرگ در جمع آورى نام و سرگذشت رجال و بيان احوال آنها و مشخص كردن مشتركاتشان چه انجام داده اند و مدتى فكر من بين اين كتب و اسانيد روايات در گردش بود.(تجريد, ج1, ص1).
داخل كردن موضوع اسناد روايت در تأليف كتب رجالى, براى هدف مشخص اين علم داراى اهميت زيادى است. اين اهميت به اين دليل است كه اساساً هدف از تدوين علم رجال, شناخت اسناد روايات, يعنى راويان حديث بوده است.
اگر چه قدما براى حل مشكلات رجالى يا براى امورى مانند مشخص كردن مؤلفين كتب كه ربطى به اين علم دارد, كتب خاصى تدوين كرده اند; ولى نياز اصلى كه وضع اين علم را ايجاب كرد, همان شناخت احوال راويان, ضبط اسناد, شناخت احاديث مقطوعه و موصوله, تصحيح اسامى و ديگر علل مشخص مى باشد. اينها, همه هدف نهايى براى تلاشى است كه از جانب پژوهندگان و خبرگان در اين علم, به انجام مى رسد.
كوشش مرحوم بروجردى ـ ره ـ به منزله سوق دادن اين علم به مجارى واقعيش و دور كردن آن از كارهاى بى فايده در تأليفات اخير است كه هدفى جز گردآورى و انباشتن اسماء ندارند! اين گونه تلاش را براى اولين بار يكى از علماء بزرگ رجالى, يعنى عالم و محدث تلاشگر, شيخ محمد على اردبيلى حائرى, مؤلف كتاب جامع الرواة انجام داده است.
مؤلف در باره چگونگى كتاب مى گويد:
اين كتاب شــــامل گردآورى راويان كتب اربعه, ذكر كسانى كه از آنها روايت كرده اند, كسانى كه از آنها روايت شده است, تعيين ارزش روايات آنها; و بدين وسيله رفع بعضى از نواقص كتب رجالى است. (مقدمه جامع الرواة, ج1, ص ز)
اين روشن بينى شيخ اردبيلى, مورد قدردانى مرحوم بروجردى قرار گرفت. به گونه اى كه مصّراً امر به چاپ كتاب مزبور كرد و به منظور تجليل از آثار علماء سابق و ستايش از كوششهاى آنها و احياء ميراث ارزنده آنان و قدردانى از ابتكارى كه مرحوم اردبيلى براى اولين بار در تاريخ علم رجال انجام داد, از چاپ كتاب خويش خوددارى كرد.
اما مرحوم بروجردى ـ ره ـ به تنهايى به اين روشن بينى دست يافته بود و ذهن جستجوگر او به اين نظريه رسيده بود. آنجا كه مى گويد:
زمانى كه در بروجرد بودم, در خلال تحقيقاتم براى شناخت اسانيد روايات, به آنچه علما و شيعه در باره فهرستها و رجال و مشتركات نوشته بودند, مراجعه كردم. آنگاه به آنچه اين شيخ جليل به آن رسيده بود رسيدم, و نيز به نقصهاى ديگر آن كتابها آگاه شدم. ليكن روش ديگرى را كه متفاوت با روش او بود طى كردم كه ممكن است در آن چيزى باشد كه در اين كتاب نيست. (مقدمه جامع الرواة, ج1, ص ز)
اين سخن علاوه بر آنكه نشانگر نبوغ خاص مرحوم بروجردى در اين زمينه است, نشان مى دهد كه ايشان قبل از اين كه در سال ( ) براى زعامت حوزه علميه به قم هجرت كند و مرجعيت مردم را به عهده بگيرد, به اين علم اشتغال داشته است.
مرحوم ميرزا مهدى صادقى, شاگرد مؤلف كتاب و ناشر آن به من گفت كه در همان سال ورود ايشان به قم, اين كتاب را از روى نسخه آن مرحوم استنساخ كرده است. و اين بدان معنى است كه كتاب در همان سال كامل بوده و آشكار است كه اين اثر عالى به چه مدت زمانى براى تأليف احتياج داشته است.
هنگامى كه ما در نجف بوديم, خبر اين تأليف بزرگ و ميزان تأثيرش در پيشرفت علم رجال به ما رسيد و براى ما سعادتى است كه اين كتاب در دوران ما منتشر شده است. خدا را شكر مى كنيم و از خداوند متعال مى خواهيم مؤلف آن را اجر وافر دهد و به ما توفيق استفاده از تلاشهاى او را عطا كند. سبك كتاب
مرحوم بروجردى روش جديدى را در تأليف كتاب خويش در پيش گرفته است كه قبل از او هيچكس در تاريخ علم رجال به آن مبادرت نكرده بود. حتى شيخ اردبيلى كه قبل از او به تفحص در اسانيد پرداخته بود, به روش مرحوم بروجردى نرسيده و كتابش را بر آن سبك بنا ننهاده بود. ما روش او را در بندهاى ذيل مورد بررسى قرار مى دهيم.
1. جدا سازى اسانيد
مرحوم بروجردى در مقدمه تجريد اسانيد الكافى (ج1, ص2-3) مى گويد:
به سبب متفرق شدن سندهاى شيوخ رجال و دورى آنها از يكديگر و مخلوط شدن آنها با متون, و نيز با در نظر گرفتن آنها به عنوان ابزارى براى بررسى متون و اينكه آنها مقصود بالاصاله نبودند, به نظرم رسيد كه اگر آنها را از متون جدا كنم, خدمتى به علم حديث و علوم منشعب از آن خواهد بود.
جدا كردن اسانيد كتب حديث و قرار دادن آنها در كتابى جداگانه, امر مهمى است كه از جهتى كتاب را در رديف كتب رجالى قرار مى دهد و آن را از شمار جوامع روايى خارج مى كند. فايده ديگر آن, اين است كه محققين را از حمل كتابهاى مفصل حديث, كه هم اسانيد و هم متون را دربردارد, بى نياز مى كند.
كتاب كافى داراى (8) جلد و شامل حدود (4000) صفحه است. و در آن حدود (16121) حديث وجود دارد كه مرحوم بروجردى ـ ره ـ جميع اسانيد آن را در يك كتاب 714 صفحه اى آورده است كه اهميت اين جداسازى روشن مى باشد. همچنين كتاب تهذيب در ده جلد و استبصار شامل چهار جلد, حدود (5000) صفحه و حدود (18111) حديث مى باشد كه ايشان اسانيد آنها را در يك كتاب با (659) صفحه جمع آورى كرده است و اين كار بسيار مهمى است. 2. ترتيب اسانيد
آيت الله العظمى بروجردى اين كتاب را به صورتى مرتب كرده كه تاكنون سابقه نداشته است. اين ترتيب مطابق با شيوه علمى ايشان است كه سپس درباره آن گفتگو مى كنيم. چنين ترتيبى استفاده از كتاب ايشان را آسان گردانيده و استدلال بر نتايج برگرفته شده را روشن مى سازد. او مى گويد:
به نظرم رسيد كه اگر اسانيد را از متون جدا كنم, و آنها را به صورتى جمع آورى كنم كه اسناد هر كدام از شيوخ رجال در يكجا و يا در بخشهاى مشخصى ثبت شده باشد, محققين به آسانى مى توانند به اسانيد هر حديث دست يابند. (تجريد, ج1, ص2ــ 3).
همچنين مى گويد:
آن را مطابق با شيوخى كه در اول اسـانيد ذكر شده اند, به ترتيب حروف اسامى يا كنيه هاى آنها, مرتب كردم سپس شيوخ شيوخ و همين طور تا سند به معصومين ـ عليهم السلام ـ برسد. (تجريد, ج1, ص1ـ3).
كتب چهارگــــــــانه حديث كه براى استنباط احكــــــام به آنها رجوع مى شود, داراى حدود 40195 حديث, و آگاهى بر اسانيد متشابه آنها بسيـــــــــــار مشكل است. اما با اين ترتيب كه مرحوم بروجردى در كتـــــابش انجام داده به بهترين وجه ممكن به اين امور توان دست يافت. سبك كتاب در ترتيب, بسيـــــار خوب و پسنديده است. زيرا او اسامى شيوخ را به ترتيب حروف الفبايى منظم كرده است. سپس تحت عنوان هر شيخ, اسانيدى را كه روايت كرده است مانند ترتيب فوق بر حسب اسامى مشايخ او و همچنين در مشايخ بر اساس حروف الفبا در اسامى شيوخ آنها, مرتب كرده است. اين ترتيب تا رسيدن به سلسله معصومين ـ عليهم السلام ـ ادامه دارد. بدين ترتيب اگر دو حديث در دو باب مختلف باشد, ولى سند از اوّل تا آخر واحد باشد, در كتاب مرحوم بروجردى در يكجا قرار داده شده است. از اين ترتيب, هدف مورد نظر كه عبارت است از: آگــــاهى بر تحريفات و اشتباهى كه در اين اسناد واقع شده است, تأييد بعضى از اســـانيد توسط سندهـــــــــــــاى ديگر در اثبات طبقـــات, قرينه بودن آنها براى يكديگر و ديگر فوايد علمى كه به آنها اشاره مى شود حاصل مى شود.
3. تعليقات مرحوم بروجردى
مرحوم بروجردى ـ ره ـ بر محلهايى كه نياز به توضيح داشته است, و آنچه از مطالب مجمل يا ناقص است, تعليقاتى آورده است. اين تعليقات ناشى از فكر عميق او و خبرويت گسترده اش در اين علم مى باشد و در اين كارها با تكيه بر كتب رجالى اصلى و استشهاد به قرائنى كه گاهى از ميان اسانيد ديگر و گاهى از ميان كتب خاص ديگر به دست آورده, به رفع اجمال يا رفع نقصهايى كه در اسانيد واقع شده, پرداخته است. اين تعليقات به روشنى نشانگر توانايى ايشان در كاوش در اعماق اين علم و دستيابى به گوهرهايى گرانبها از ميان امواج خروشـــــــان درياى اين علم, آشكــــار مى شود. به وسيله اين تعليقات ارزشمند, وى مشـــكلات زيادى از علم رجال را حل كرده است و اسرار عميق آن را شناسانده و براى دانش پژوهان راهى را هموار ســــــاخته تا نظر درست را در ميان بسيارى از مسائل كه علما در آن اختلاف دارند, پيدا كنند. 4. مقدمات
مرحوم بروجردى پيشگفتارهاى مفيدى در بخشهاى مختلف آورده است. وى در اين مقدمات از مؤلفين كتب اربعه, تعداد مشايخ هريك به طور كامل, بيان شاگردان هر يك كه كتاب را روايت كرده اند, به شكل گسترده اى بحث كرده و مشكلات زيادى را حل كرده و مسائل مختلفى را كه نياز به بحث بيشترى بوده, تحليل كرده است. شيوه مؤلف
آيت الله العظمى بروجردى از جمله افرادى است كه مكتب فقهى خاصى در ميان فقهاى بزرگ داشته است. او در دوران زعامتش, مكتب فقهى استوارى را پايه گذارى كرده است, كه همواره در حوزه مقدس قم پا برجاست و در دست تواناى شاگردان ايشان مستمر و مثمر است. همچنين وى در علم رجال داراى مكتبى خاص با اصول و قواعد و مبانى ويژه بود كه از سرچشمه مصادر رجالى به دست آورده بود و آنها را با شيوه علمى متقن از تلاشهاى علمى قبل از خود فرا گرفته بود. آگاهى تفصيلى بر شيوه رجالى او محتاج مجالى گسترده تر از اين است و در اينجا تنها به بيان شيوه مرحوم بروجردى در كتابى كه به آن پرداخته ايم, اكتفا مى كنيم. ايشان توضيحاتى درباره چگونگى اين شيوه داده است كه آنها را با بيانى مختصر در اينجا مى آوريم. 1. تكميل نقايص منابع رجالى
آيت الله العظمى بروجردى ـ ره ــ مى گويد:
من علماء رجال را ديدم كه بسيارى از راويان موجود در اسناد را ذكر نكرده اند. همچنين گاه از ميان كسانى كه نامشان ذكر شده است, طبقه آنها و طبقه شيوخى كه احاديث را از ايشان گرفته اند و شاگردانشان كه احاديث را از آنها فرا گرفته اند, ياد نكرده اند. در حالى كه اين موارد تأثير زيادى در شناخت رجال دارد. آنان به مشخص كردن مشتركات نپرداخته اند و به جاى پرداختن به جزئيات اسامى مشترك كه در احاديث وارد شده است و بررسى محلهايى كه در آنها احتمال وجود قرائن مشخص كننده مى رود ـ كارى كه از آنان انتظار مى رفت ـ به كلياتى كه از استقرائات ناقص خويش, هر يك طبق تتبعهايى انفرادى يا شاهد آوردن از شواهد ناقص و قليل كه نه مفيد علم ونه ظن است و به هيچ وجه انسان را به هدف نزديك نمى كند, اكتفا كرده اند. (تجريد, ج1, ص2).
ما قبلاً اشاره كرديم كه هدف اصلى علم رجال, شناخت احوال راويان اسانيد وديگر مسائل اسناد است. عادت بر اين است كه براى تحصيل اين غرض و تطبيق نتايج بر اسانيد به كتب رجالى رجوع شود. اما تلاش مرحوم بروجردى بر اساس رجوع به اسانيد و نيز بهره گيرى از علم رجال است. بر اساس روش ايشان, تبادل بين كتب رجالى و اسانيد آغاز شد و اين از مهمترين امتيازات شيوه ايشان است كه گسترده ترين تأثير را در اين علم داشته است. مبناى اين تلاش بر اين است كه كتب رجالى به تنهايى مقصود مورد نظر را فراهم نمى سازند و به نظر مرحوم بروجردى اين كتب نقصى دارد كه بر علماى فن پوشيده نيست و اين نقص بايد با رجوع به اسانيد بر طرف شود.
مرحوم بروجردى در بيان نتايج كتاب خويش مى گويد:
برطرف كردن نقصهاى موجود در علم رجال و متمايز ساختن مشتركات به نحوى كه به گونه اى علمى و با منبعى روشن به هر پژوهنده امكان مى دهد تا در آن نظر كند و از آن استنباط نمايد. (تجريد, ج1, ص3). 2. بيان علل حديث و رفع آنها
مرحوم بروجردى مى گويد:
من در اسانيد بجز اشتراكات (علل) زيادى را يافتم كه عبارتند از: تصحيف, قلب, افزون و نقصان سندها. اينها يا بر اثر سهو و اشتباه ناسخين و مؤلفين و يا اكتفاء مؤلفين به اخذ به طريق (مناولة) يا همراه با (اجازه) و (وجادة) پيش آمده است.
از طرفى عدم وضوح كلمات در اصول كتابها به خاطر بدى خط و عدم نقطه گذارى و اعراب گذارى حروف در خطوط قديمى يا به خيال كامل بودن سندهاى (معلّق) در اصل كتب حديث يا به خيال عكس آن يعنى ناقص بودن سندى كامل و غير از آن نيز هستند. به عقيده من ــ غالباً اگر نه هميشه ــ در ديگر اسانيدى كه (اشتراك) يا (اعتلال) در سندش وجود دارد, قرينه اى كه اين (اشتراك) را متمايز سازد و بر اساس آن (اعتلالها) و آنچه را صحيح است نشان دهد, وجود دارد. (تجريد, ج1, ص2).
متأسفانه, ميراث مقدس اسلامى دچار اشكال مختلف تحريف, تصحيف, زيادى و نقصان شده است. اين چيزى است كه وقوع آن در بعضى از كتب ارزشمند ديده مى شود و جاى انكار ندارد. اين موارد به چند دليل واقع شده اند:
1ـ فاصله زمانى زياد بين ما و مؤلفين اين كتب.
2 ـ دور شدن امت اسلامى از منابع و سرچشمه هاى معارف خود.
3 ـ كم همتى و سستى اراده ها در به دست آوردن علم از (طرق) معروف و متداول.
4 ـ جهل ناسخين و وراّقين قديم و ناشرين و چاپخانه داران جديد.
5 ـ جهالت مدعيان علم و معيار قرار گرفتن آراء شخصى و هوسهاى نفسانى و ذوقهاى شخصى, و سوء تصرف آنها در چاپ آثار ارزشمند.
از آنجايى كه اين علل مى توانند در هر گونه ميراث باقيمانده تأثير داشته باشند, به طريق اولى در اسانيد به نحو ناهنجارترى مؤثرند. زيرا اين اسانيد شامل اسامى اى هستند كه قياس را در آنها راهى نيست و شناخت صحيح آنها فقط از طريق تعلّم و اخذ از دهان علما و سينه به سينه ميسرّ است. در اين گونه موارد نمى توان به ذوق شخصى و تحليل عقلى! و يا بهره گيرى از كتب ديگرى كه خود در معرض تحريف و تصحيف و خطاها هستند, اكتفا كرد.
بعضى از نقصهاى موجود در اسانيد, به دست خود مؤلفين واقع شده است, لكن اين كار ـ مطلقاً ـ به دليل جهل آنها به واقع امر ـ قصوراً و يا تقصيراً ـ نيست, گرچه برخى از كسانى كه ادعاى تصحيح ميراث و متون كهن را دارند مى خواهند چنين ادعايى كنند, بلكه دليل اصلى آن اين است كه اين مؤلفين به درجه اى از تقوا و درستى و امانت علمى رسيده اند كه در نصوصى كه به آنها مى رسد, احتياط مى كنند. بنابر اين آنها را عيناً در مؤلفات جامع خويش نقل مى كنند. و بر اين كار, دليلى جز رعايت امانت و صدق در اخذ و نقل ندارند. آنان با تكيه بر عقل يا قياس يا آنچه شرعاً حجت نيست, به تصحيح آنچه به آنها مى رسد ــ گرچه اشتباهى روشن در او باشد ــ دست نمى زنند.
دليل اين كه آنان خود بر نصّ صحيح آگاهى داشته اند اين است كه آنان عبارت صحيح را در جاهاى ديگرى ذكر كرده اند. ما در بررسيمان به اين نتيجه رسيديم كه آنها با دقت تمام بر اين شيوه اعتماد داشته اند. و ما در مقاله (من لم يرو عنه فى رجال الشيخ الطوسى)1 گوشه اى از اين مطلب را بيان كرده ايم. در آن بحث به اين نتيجه رسيديم كه شيخ طوسى به وقوع اشتباه و نقص در بعضى از طرق كه در كتاب (فهرست) خود آورده, واقف است. ولى به دليل اينكه اشاره به آنها از هدف علمى آن كتاب خارج بوده است و در بسيارى از موارد اين نقص و اشتباه واضح مى باشد, خود وى به آنها اشاره اى نكرده است. ولى با روشى ديگر در آن باب از رجال خود بدانها اشاره نموده است. آرى اين موارد بر علمايى كه در راه اين علم تلاش مى كنند و به بررسى كتابهاى آن مى پردازند و پژوهشگران و نكته سنجان و اساتيد آن مخفى نمى ماند; گرچه بر كسانى كه داعيه (تصحيح تراث) را دارند, كسانى كه با علم فقط از طريق نوشته هاى پر غلط ارتباط دارند, و وابستگان به قفسه هاى كتاب كه براى سياه كردن اوراقشان به گمان تصحيح, به بدگويى علما مى پردازند, مخفى و مجهول است.
اهل علم و فضيلت راهى را مى پيمايند كه با معيار منطق و عقل سليم سنجيده شده است; طرقى متقن و مورد اطمينان كه به وسيله آنها به راه حلهاى واقعى دست يافته و مشكلات مورد نظر را حل مى كنند. مرحوم بروجردى ـ ره ـ در كتاب خود شيوه ذكر شده را كه براى رسيدن به راه حلهاى واقعى اختيار كرده است, ترسيم مى كند. وى بررسى اسانيد را راهى براى رفع نقصهاى مذكور به وسيله جمع بين سندهاى متشابه مى داند. وى مى گويد:
قطعاً بررسى اسانيد تنها منبع شناخت آنها و تبيين مشتركاتشان و آگاهى از (علل) و صحت آنهاست. تمامى اينها در شناخت اسانيد روايات كه وسيله احراز متون آنهاست, دانسته مى شود. (تجريد, ج1, ص2).
3. آسان كردن منبع در جهت مقصود
مرحوم بروجردى به اين ويژگى كتابش اشاره نموده مى نويسد:
اين كتاب سندهاى هر شيخ را در يك محل يا محلهاى محدود و مشخصى گردآورى مى كند تا مستدل بتواند به آنها اشاره كند و محصل و پژوهشگر نيز به آسانى به آنها دست يابد. (تجريد, ج1, ص2-3).
فهرست كردن موضوعات علمى, يكى از راههاى هموار براى رسيدن به اهدافى است كه به خاطر آنها كتب تأليف مى شوند درباره علم رجال, اين فهرست مبتنى بر عناوين اشخاص چون اسامى, القاب و كنيه هاست كه قابليت اينها براى مرتب شدن به ترتيب الفبايى مساٌله بسيار روشنى است.
مرحوم بروجردى در كتاب خود از طرح فهرست كردن بر طبق حروف الفبا استفاده كرده است. اين كار هم حجم كتاب را تا حد ممكن كم مى كند و هم استفاده از آن را گسترش مى دهد. زيرا اسامى شيوخ و همين طور شيوخ شيوخ تا معصوم ـ ع ـ بر طبق حروف الفبا مرتب شده است. بنابر اين كسى كه مى خواهد به كتاب مراجعه كند, چيزى بيش از دانستن نام اولين شيخ مؤلف را لازم ندارد تا موضع اسانيد او را بيابد. و در اين صورت مى توان اسامى شيوخ او را به طور مرتب, بر طبق حروف در پيش روى خود ديد. فهرست كردن اسانيد به اين صورت, از ابتكارات مرحوم بروجردى ـ ره ـ است كه در فرهنگ امت اسلامى و در تاريخ علم حديث با همه گستردگى تلاشهاى انجام يافته براى علوم حديث, بى سابقه بوده است. اين امر از نبوغ و قوه ابتكار اوست. 4. احياء علوم حديث
حضرت آيت الله بروجردى در توضيح فوايد كتاب خويش چنين مى گويد:
اين كتاب خدمتى به علوم حديث و علومى كه متفرّع بر آن است, مى باشد. چون با اين كتاب همه آنچه كه نقشى در شناخت اسانيد روايات ـ كه مقصود اصلى است ـ دارند دانسته مى شود. (تجريد, ج1, ص3).
در دوران اخير بر اثر فرورفتن حوزه هاى علميه در تدريس علوم عقلى و مفصل شدن علوم (آلى) نظير علم اصول فقه, علم حديث و علوم مربوط به آن, دچار ركود و فراموشى شده است.
مرحوم بروجردى داراى يدى بيضا در تعديل گرايش حوزه بود. او از اين تفريط كه ضررش براى دين كمتر از ضرر افراط اخباريگرى در رجوع به حديث و ترك قواعد عقلى قطعى و نتايج بديهى علم اصول نبود, جلوگيرى كرد و حقيقت را به جايگاه خويش باز گرداند.
تلاشهاى مرحوم بروجردى در تدريس علم اصول بر اساس بالاترين دستاوردهايى كه تحقيقات معاصرين به آن رسيده است, انجام پذيرفت. و در احياء علم حديث و علوم متفرع بر آن سعى وافرى به كار برد. كتاب جامع احاديث الشيعة و كتاب التجريد و التنقيح تبلور عينى اين تلاش است.
كتاب جامع احاديث آخرين تلاش اسلامى براى گردآورى حديث است. در اين كتاب تمامى ويژگيهاى مثبت تأليفات گذشتگان آورده شده است و مؤلف در تأليف آن از جديدترين ابتكارات در شيوه و سبك, استفاده كرده است. بحث درباره اين اثر بزرگ, فرصت ديگرى را مى طلبد.
اما كتاب اسانيد (همين كتاب) بحق, جهشى در علوم اسانيد حديث در دوران معاصر شمرده مى شود. در اين كتاب, مؤلف در عين اينكه از آثار گذشته به بهترين شكل استفاده كرده, مشكلات باقيمانده مربوط به اسانيد را حل كرده است. وى براى طلاب استفاده از اين كتاب را به بهترين وجه آسان كرده است. اين خدمت بس بزرگ, در تاريخ معاصر نظير ندارد. 5- مقدمه براى فراگيرى در علم رجال
مرحوم بروجردى ـ ره ـ در جهت سنجش كار خويش مى گويد:
هر پژوهشگرى مى تواند در اين كتاب نظر كرده و از آن استنبــــــــاط كند. اميد مى رود كه افكار پژوهشگران با اين كار پى در پى برخورد كرده و نظاير آن گسترش پيدا كند. (تجريد, ج1, ص3).
مرحوم بروجردى در ميان اساتيد بزرگ حوزه, با تلاش زياد خود براى تعليم راههاى استنباط, و شيوه هاى ابطال استدلال و احتجاج به شاگردانش, مشخص و متمايز بود. دروس او جايگاهى بود براى كسب تجربه درباره اين علم كه در ميان علوم اسلامى بى نظير است. و اين يكى از زمينه هاى توجه او به حوزه هاى علميه بود تا دانش پژوهان تشويق شوند و با بهره گيرى از متفكران از نردبان علم بالا روند. كتب او نمايش نمونه هايى شگفت انگيز از تلاشهاى او در جهت پيشبرد علم به جلو و كمك به علما در جهت پيشرفت علمى مى باشد. نتايج اين تلاشها اكنون به شكل كتاب در دسترس طلاب عزيز است, و روش ايشان به دست شاگردان بزرگش به ثمر نشسته است. اميدواريم كه اشتياق او براى استمرار فراگيرى و به كارگيرى طلاّب از شيوه و سبك او در تحقيق و تفكّر, محقق شود. خداوند او را رحمت كند و بهشت را مأوايش سازد. پيشنهادها
در پايان اين مقاله سپاسگزارى و ستايش فراوان خويش را نثار عالم فاضل, مرحوم شيخ ميرزا مهدى صادقى تبريزى مى كنم و از خداوند مى خواهم كه به او رحمت و رضوان خويش را عطا فرمايد. زيرا اين كتاب به وسيله او آماده شد و او بود كه آشنايى با اين كتاب را ممكن ساخت. با اين حال, چاپ فعلى تمامى آنچه را كه شايسته اين اثر مهم است, يعنى صحّت و دقت و ثبت را كه استفاده كامل از آن را ممكن گرداند در برندارد. علاوه بر اينكه چاپ آن زيبا نيست و نكاتى فنى كه سزاوار رعايت در اين كتاب بوده, رعايت نشده است.
مطلع شدم كه يكى از شاگردان 2 او در صدد چاپ كتاب است. قصد او اين است كه آن را به صورتى كه مؤلف گرامى تأليف كرده و مبتنى بر نسخه اى است كه به دست خط مرحوم مؤلف نوشته شده است, چاپ كند. به نظرم رسيد كه ضرورى است, پيشنهادهاى خود را در باره اين كتاب بزرگ و آنچه بايد در مورد آن انجام گيرد مطرح كنم تا استفاده از آن به نحو كامل صورت گيرد. پيشنهادها به طور خلاصه چنين است:
1ـ شماره گذارى اسانيد از ابتدا تا انتها با شماره مسلسل, همراه با شماره گذارى هر شخص از شيوخ يا شيوخِ شيوخ, تا هر كس كه در پى سند خاصى است به سهولت تمام به آن دست يابد.
2 ـ متمايز ساختن اسامى محل بحث در هر سند با حروف سياه يا به صورت ديگر تا كسى كه به آن مراجعه مى كند, بتواند سندهاى غير تكرارى را با سرعت هر چه تمامتر پيدا كند.
3 ـ چاپ هر سند در يك سطر, همان طور كه شخص مؤلف آن را براى كتابش وضع كرده است و اصل كتاب هم به همين صورت بوده است.
4 ـ قرار دادن تعليقات مرحوم بروجردى بر موارد اسانيد در جاهاى مشخص. اين توضيحات بايستى در محلّى جداى از اسانيد ـ مثلاً در حواشى يا بعد از اسانيد و با حروف ديگرى ـ قرار گيرد تا جلب نظر كند.
5 ـ از آنجا كه كتاب بنابر اسامى شيوخ در هر طبقه مرتب شده است; و چه بسا اسامى راويان ممكن است در سندهاى ديگر همراه با اسامى شيوخ ديگر به دفعات تكرار شده باشد; آگاهى بر محلهاى اسم راوى معينى در همه كتاب ممكن نيست; مگر بعد از شناخت اوايل هر سند! براى حلّ اين مشكل بايستى فهرستى ترتيب داد كه كليه اسامى اعلام كتاب و راويان اسانيد و محلهايى كه اسم هر راوى ذكر شده است , را شامل باشد. بدين ترتيب تعداد راويان و ديگر احوالاتش براى كسى كه در پى شناخت اوست, در دسترس قرار مى گيرد; بدون اين كه نيازى به شناخت اول سندى كه او در آن واقع شده يا راويان قبل از او باشد.
6 ـ تهيه ديگر فهرستهاى فنى براى كتاب; نظير فهرست كتب, فهرست جاها, فهرست اصطلاحات رجالى, فهرست توضيحاتى حواشى و غير اينها تا آنجا كه ميسّر باشد.
در پايان از خداوند تعالى مى خواهيم كه ما را در خدمت به علم و اهل علم موفق بدارد.

و آخر دعواهم ان الحمدلله رب العالمينپى نوشتها : * استاد سيد محمدرضا حسينى جلالى مقاله را به زبان عربى نگاشته بودند. اين مقاله در واحد ترجمه مركز مطالعات و تحقيقات دفتر تبليغات اسلامى ترجمه و در دفتر مجلّه بازنگرى و ويراستارى شد. ـ تراثنا. سال دوم, شماره7, 1407 ق. 2. خطيب شهير مرحوم حجة الاسلام والمسلمين حاج شيخ حسن نورى, مدتها بود كه بر اساس پيشنهاد بنياد پژوهشهاى اسلامى آستان قدس بدين تلاش گرانقدر علمى و تحقيقى همت ورزيده بود. بنا بود كتاب با تحفّظ بر شيوه تنظيم و ترتيب مرحوم آية الله العظمى بروجردى و با خطّ زيباى آن مرحوم عرضه شود. اينك اميد است پس از رحلت آن بزرگوار اين اقدام گرانقدر متوقف نشود و حوزه هاى علوم اسلامى از آن بى بهره نمانند.

نام کتاب : آیینه پژوهش نویسنده : دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم    جلد : 6  صفحه : 2
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست