responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : آیینه پژوهش نویسنده : دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم    جلد : 101  صفحه : 8

خاندان شرف الدين
شجاعى امر الله


مرحوم علامه سيد عبدالحسين شرف الدين, يكى از تأثيرگذارترين دانشمندان شيعه در قرن چهاردهم مى باشد كه با خلق آثار فراوان, خدمات ارزنده اى به جهان اسلام و تشيع و تقريب بين مذاهب نموده است: كتاب مراجعات ايشان و ترجمه آن به زبان هاى مختلف در كنار قرآن و نهج البلاغه و مفاتيح و… از كتاب هاى نام آشناى منازل شيعيان قرار دارد و گويى هر شيعه خود را موظف به آن مى بيند كه نسخه اى از اين كتاب را به همراه داشته باشد.
اين عالم بزرگوار شاخه اى پر ثمر از خاندانى بزرگ و جليل از نسل پيامبر(ص) مى باشد كه به خاندان (شرف الدين) معروف گرديده است و در طول تاريخ تشيع توانسته است عالمانى باتقوا و پرهيزكار به جهان اسلام تحويل دهد.
در اين گفتار, بر آن شديم كه اين شجره طيبه و آثار علمى و فرهنگى فرزانگان آن را رصد كنيم و به مشتاقان فضيلت ارائه دهيم.1 معرفى خاندان
آيت الله علامه سيد عبدالحسين شرف الدين نسبش با 31 واسطه به حضرت امام موسى كاظم(ع) منتهى مى شود, به اين ترتيب:
سيد عبدالحسين, فرزند سيد يوسف, فرزند سيد جواد, فرزند سيد اسماعيل, فرزند سيد محمد ثانى, فرزند سيد محمد, فرزند سيد ابراهيم شرف الدين, فرزند سيد زين العابدين, فرزند سيد على نورالدين, فرزند سيد نورالدين على, فرزند سيد حسين عزالدين, فرزند سيد محمد, فرزند سيد حسين, فرزند سيد على, سيد محمد, فرزند سيد ابوالحسن تاج الدين, فرزند سيد محمد, فرزند عبدالله جلال الدين, فرزند سيد احمد, فرزند سيد حمزه ابوالفوارس, فرزند سيد سعدالله, فرزند سيد حمزه, فرزند سيد ابوالسعادات, فرزند سيد ابومحمد, فرزند سيد محمد, فرزند ديلميه ابوالحسن على, فرزند سيد ابوطاهر, فرزند سيد محمد, فرزند سيد طاهر, فرزند سيد حسين قطعى, فرزند سيد موسى ابوسجه, فرزند ابراهيم المرتضى فرزند امام موسى بن جعفر(ع).2
گفتنى است خاندان شرف الدين و صدر از سيد محمد فرزند سيد ابراهيم به بعد در نسب مشترك هستند و در واقع اين دو خاندان بزرگ شاخه هاى پرثمر يك شجره طيبه اند و پيوند فرزندان اين دو خاندان با يكديگر آنها را هرچه بيشتر به هم نزديك نموده است. سيد ابراهيم شرف الدين (جد پنجم پدرى و مادرى)
(1030ـ1080ق)
كنيه وى ابومحمد و لقبش شرف الدين مى باشد. اين لقب در خاندان شرف الدين به عنوان شهرت باقى مانده است. اگرچه وى جد خاندان صدر نيز محسوب مى گردد.
سيد ابراهيم در سال 1030قمرى در جبع به دنيا آمد. مادرش دختر فقيه بزرگوار شيخ سليمان بن حسين عاملى نباطى (م1079ق) مى باشد. سيد ابراهيم از پدرش سيد زين العابدين و تنى چند از عموها و علماى جبل عامل ادبيات عرب و فقه و اصول و منطق و فلسفه و كلام و… را فراگرفته و در اين علوم به مقامات عالى رسيد. پدرش در حالى كه وى 43 سال داشت از دنيا رفت و به جانشينى پدر, مرجعيت شرعى را در دست گرفت. در سال 1078ق به شحور كوچ كرده و در همان سال به زيارت خانه خدا و حرم نبوى و قبور ائمه بقيع نائل آمد در اين سفر مريض گرديد و اين مرض تا سال 1080ق كه به لقاءالله پيوست همراه او بود.3 سيد محمد بن ابراهيم(1049ـ1139ق)
جد چهارم پدرى و مادرى علامه شرف الدين وى فرزند سيد ابراهيم شرف الدين بوده است. كنيه وى ابوصالح بوده است و در واقع وى جد مشترك دو خاندان بزرگ صدر و شرف الدين مى باشد. سيد محمد در جبع در سال 1409قمرى به دنيا آمد و در موطن خود از پدر و عموى جدّه اش يعنى علامه بزرگوار شيخ احمد بن حسين عاملى نباطى استفاده برد و چند روز بعد از وفات پدرش در سال 1080قمرى به نجف مهاجرت نمود و از محضر درس شيخ حسام الدين طريحى و ديگر فقها و اصوليين نجف بهره گرفت. در سال 1083قمرى به اصفهان رفت و از محضر فقيه بزرگ شيخ محمدباقر سبزوارى استفاده نمود و به دامادى وى مفتخر گرديد كه متأسفانه همسر وى و دو فرزندش به مرض وبا در سال 1089قمرى از دنيا رفتند. وى سپس از محقق سبزوارى از محضر فقيه توانا شيخ على نواده شهيد ثانى كه در اصفهان ساكن بود كسب فيض نمود و اين استاد به سيد محمد اجازه روايتى عنايت كرد.
در سال 1099قمرى به مشهد مقدس مشرف گرديد و ميهمان صاحب وسائل شيخ حر عاملى گرديد. صاحب وسائل دختر خود را در حرم امام رضا(ع) به عقد اين سيد بزرگوار درآورد و اجازه روايتى مفصلى به او داد. بعد از انجام حج با همسر خود در سال 1101قمرى به شحور در جبل عامل وارد گرديد و تا آخر عمر در اين ديار باقى ماند. وى در نودسالگى در شحور از دنيا رفت.
از وى تأليفاتى بر جاى مانده است كه عبارتند از: تعليقه بر قواعد الاحكام علامه حلى; تعليقه بر اصول كافى; تعليقه بر نفليه شهيد اول; مجموعه اى شبيه كشكول كه شامل احاديث و اشعار و تراجم خاندانش مى باشد. اين مجموعه از مصادر كتاب بغيه الراغبين علامه شرف الدين است.
تمامى اين آثار در كتابخانه مرحوم علامه شرف الدين موجود بوده است. از شاگردان ايشان مى توان شيخ سليمان بن معتوق العاملى را نام برد.4 سيد محمد ثانى (1125ـ 1215قمرى)
جد سوم پدرى علامه شرف الدين. به اعتبار اين كه پدر او هم سيد محمد نام داشت وى را سيد محمد ثانى مى ناميدند.
مادر وى دختر عالم بزرگ شيعى صاحب وسائل الشيعه شيخ حر عاملى بود. وى در 25 محرم سال 1135 هجرى قمرى در شحور به دنيا آمد. پدرش در زمان تولد ايشان 75 سال داشت. سيد محمد به هنگام وفات پدر چهارده ساله بود. وى نزد علماى جبل عامل و برادر بزرگش سيد صالح درس خواند و در سى سالگى به همراه برادرش به عراق هجرت نمود و در كربلا و نجف از اساتيد بزرگى چون وحيد بهبهانى و ديگر علما كسب فيض نمود. در سال 1163قمرى به همراه برادرش به شحور بازگشت و وى به تدريس و برادرش به فتوا و قضاوت مشغول گرديد.
در سال 1199قمرى برادرش به خاطر فتنه اى كه پيش آمده بود به عراق هجرت نمود اما سيد محمد در شحور ماند و سرانجام در روز عرفه سال 1215قمرى از دنيا رفت.
از وى مدايحى درباره اهل بيت(ع) بر جاى مانده است وى داراى اجازه روايتى از علماى بزرگ عصر خود چون پدرش سيد محمد بود كه او نيز از استاد و پدر خانمش صاحب وسائل اجازه داشت.5 سيد اسماعيل بن سيد محمد(ح1186ـ 1266قمرى)
جد دوم پدرى علامه شرف الدين. اين مرد باتقوا و مخلص كه از اولياى الهى بود و علماى عصر به او تبرك مى جستند در نزد پدر خود ادبيات عرب و فقه را فراگرفت و اجازه روايتى مفصلى از پدر دريافت كرد. وى خود براى امرار معاش به كار و تلاش مى پرداخت و از اين راه املاك و زمين ها و خانه هاى فراوانى را فراهم آورد تا آن جا كه اين ثروت فرزندان وى و نسل آنان را كفايت كرد و آنان از اين خوان و نعمتى كه خداوند به دست با بركت اين مرد الهى گستراند بهره مند شدند.6 سيد جواد بن سيد اسماعيل(1222ـ1297قمرى)
جد پدرى علامه شرف الدين. وى مردى بسيار با ورع و محتاط و مورد احترام مردم و علماى عصر خود بود. آخرين كلامى كه بر زبان راند اين آيه شريفه بود: (رب توفنى مسلماً والحقنى بالصالحين). وى در سال 1297قمرى رحلت كرد و دو تن از علماى بزرگ لبنان علامه شيخ محمدعلى عزالدين و عالم جليل القدر سيد موسى حسينى زهراوى متصدى غسل وى شدند. وى را در كنار پدرش سيد اسماعيل دفن كردند.7 سيد يوسف بن جواد شرف الدين (1262/1263ـ1334قمرى)
پدر بزرگوار علامه شرف الدين. وى در شحور به دنيا آمد و مقدمات علوم را در همان جا سپرى نمود و در سال 1275قمرى به همراه برادرش سيد محمود به جبع رفت و مشغول به تحصيل گرديد و مقدارى از فقه را نزد شيخ عبدالله نعمه فراگرفت و در سال 1285قمرى به كاظمين مهاجرت كرد و از محضر پسرعمويش سيد ابوالحسن هادى پدر سيد حسن صدر فقه و اصول دوره سطح را فراگرفت و معانى و بيان را از محضر شيخ محمد الوندى كاظمى بهره برد و در دروس خارج پسرعمويش سيد هادى و شيخ محمدحسن آل ياسين نيز حاضر گرديد. در سال 1287قمرى به افتخار دامادى استاد و پسرعمويش سيد هادى نائل آمد. در سال 1290قمرى به نجف اشرف عزيمت نمود و از محضر درس آيات شيخ محمدحسين كاظمى و آخوند خراسانى و حاج آقا رضا همدانى و ميرزا حبيب الله رشتى و سيد اسماعيل صدر استفاده نمود و به درجه اجتهاد رسيد و همه اين اساتيد وى را مفتخر به اجازات مفصلى نمودند.
وى كه قصد اقامت دائمى در عراق را داشت به درخواست پدر و براى ديدار وى به تنهايى در سال 1297قمرى عازم لبنان گرديد, اما قبل از رسيدن, پدرش وفات كرده بود و مجبور به ماندن در آن ديار گرديد. دو سال بعد يعنى 1298قمرى به كاظمين رفت و شرف الدين و مادرش را به لبنان برد. در شحور به رتق و فتق امور مردم و تربيت طلاب و تدريس مشغول گرديد. در سال 1301قمرى به سبب فتنه اى كه در شحور به وقوع پيوست به بنت جبل عزيمت نمود كه مورد استقبال مردم آن ديار و عالم آن جا شيخ موسى شراره قرار گرفت و به همراهى اين عالم جليل نقش بسزايى در هدايت مردم آن ديار ايفا نمود. وى از سال 1304قمرى تا 1308قمرى به تدريس در طوره كه از حوزه هاى پر رونق آن زمان در لبنان بود پرداخت و گروهى از فضلا چون شيخ حسين مغنيه از محضر او استفاده نمودند. در سال 1308قمرى به خانه خدا مشرف گرديد. سپس به وطن خود بازگشت و در سال 1312قمرى به عتبات مقدسه در عراق عزيمت نمود كه مورد استقبال بسيار گرم عموزاده ها و علماى نجف و كاظمين قرار گرفت. اين دوران را علامه شرف الدين جزء شيرين ترين دوران زندگى خود و برادرش سيد شريف دانسته است كه به همراه پدر در محافل علمى شركت مى كردند و از بركات حضور علما بهره مى بردند.
سرانجام اين سيد عظيم الشأن در 24 ذوالحجه سال 1334 قمرى از دنيا رفت و به اجداد طاهرينش ملحق گرديد. فرزندش شرف الدين بر جنازه وى نماز گزارد و با تشييع كم نظير مردم آن سامان دفن گرديد و مراسم گراميداشت فراوانى از طرف طبقات مختلف مردم برگزار گرديد و شعراى بسيارى در رثايش شعر سرودند. علامه شرف الدين وى را عصاره كرم و جوانمردى و با عزت نفس و مهربان با مردم حتى دشمنان و با ورع و محتاط و سخاوتمند معرفى كرده است.8 سيد صالح بن سيد محمد(1132ـ1217ق)
جد سوم مادرى شرف الدين. سيد صالح در قريه شحور به دنيا آمد. در آغاز در نزد پدر درس مى خواند و سپس در نزد چند نفر از علماى جبل عامل شاگردى نمود و علم طب را از علامه شيخ على خاتون آبادى فراگرفت و در جوانى به مصر رفت و چند ماهى در دانشگاه الازهر از اساتيد آن جا بهره برد. سپس به حجاز رفت و به مدت دو سال از فقها مكه و مدينه استفاده نمود. در سال 1155قمرى به عراق مهاجرت كرد و از حضور فقهاى بزرگى چون وحيد بهبهانى استفاده برد. بعد از تكميل تحصيلات به شحور بازگشت و به خدمت علمى و دينى مشغول گرديد. در سال 1199قمرى به سبب فتنه اى كه در شحور به وقوع پيوست به عراق مهاجرت كرد و سرانجام در سال 1217قمرى در نجف اشرف از دنيا رفت و در صحن حرم اميرالمؤمنان(ع) به خاك سپرده شد.
سيد صالح از بزرگان فقه و ادب و عالمى زاهد و عابد بود. از او چهار پسر باقى ماند كه همگى از فقهاى بزرگ شيعه گرديدند:
ـ سيد صدرالدين (1193ـ1264) جد دوم آيت الله شهيد محمدباقر صدر(ره);
ـ سيد محمدعلى (1195ـ1241);
ـ سيد ابوالحسن (1300ـ );
ـ سيد مهدى (1303ـ ).9 سيد محمد على بن سيد صالح(1195ـ1241قمرى)
جد دوم مادرى علامه شرف الدين. وى در جبل عامل به دنيا آمد و در نزد پدر و شيخ سليمان بن معتوق و سيد محسن كاظمى و سيد على طباطبايى و سيد بحرالعلوم و شيخ جعفر كاشف الغطا درس خواند. سيد محمدعلى با برادرش سيد صدرالدين همدرس و هم مباحثه بود. مجموعه اى از سيد صدرالدين ديده شده كه وى مشكلات علمى را از برادر خود سيد محمدعلى سؤال كرده و پاسخ ها را در آن يادداشت كرده است.
از اين مجموعه مرتبه سيد محمدعلى در فقه نمودار مى گردد. وى علاوه بر علم, زاهدى والا مقام بوده است و در هر مجلسى كه وارد مى گرديد با اين كه علماى بزرگى حضور داشتند همگى به سخنان وى توجه مى كردند. سيد محمدعلى براى ديدار برادرش سيد صدرالدين كه در اصفهان ساكن بود به ايران آمد و در آن جا از دنيا رفت و جنازه او را به نجف اشرف بردند و در صحن علوى به خاك سپردند.
فرزندان وى عبارتند از:
1. سيد عيسى (متوفاى 1280قمرى). وى پدر واعظ معروف سيد جمال اصفهانى است كه نقش بسزايى در نهضت مشروطه داشت و سيد محمدعلى جمال زاده فرزند اوست.
2. سيد موسى (متوفاى حدود 1290قمرى) كه ساكن تهران بود.
3. سيد هادى (1235ـ1316قمرى) پدر آيت الله سيد حسن صدر و جد مادرى علامه شرف الدين.10 سيد هادى ابوالحسن صدر(1235ـ1316قمرى)
جد مادرى علامه شرف الدين. وى كه در كودكى به همراه پدر به اصفهان رفته بود پس از وفات پدر در سال 1241قمرى, در كفالت عمويش سيد صدرالدين قرار گرفت و پس از فراگيرى مقدمات, دروس فقه و اصول را از او آموخت. در سال 1252قمرى به نجف اشرف رفت و از محضر آيات شيخ حسن كاشف الغطاء و شيخ مرتضى انصارى استفاده نمود و به مقامات علمى بلندى رسيد. او در سال 1264قمرى به كاظمين هجرت نمود و در آن جا با شيخ محمدحسن آل ياسين گفتگوها و مباحثات علمى مختلفى داشت و هر دو براى هم احترام خاصى قايل بودند و دوستى پابرجايى باهم برقرار كردند. وى در روز 22 جمادى الاولى سال 1316قمرى در كاظمين از دنيا رفت و بعد تشييع باشكوه در يكى از حجرات صحن كاظمين به خاك سپرده شد. از طرف آيات آخوند خراسانى و ميرزا محمدتقى شيرازى و سيد اسماعيل صدر مجالسى در بزرگداشت وى برپا گرديد.11 سيد حسن صدر(1272ـ1354قمرى)
دائى بزرگ و استاد علامه شرف الدين كه نقش بارزى در تكوين شخصيت او داشته است. شرح حال مفصل او را علامه شرف الدين در بغية الراغبين متعرض شده كه در مقدمه كتاب تأسيس الشيعه هم به طور مستقل به چاپ رسيده است. سيد حسن صدر از علماى بزرگ شيعه در قرن چهاردهم و مرجعى پركار بوده است كه تعداد آثارش نزديك به صد اثر مى رسد. وى در روز جمعه ماه رمضان سال 1272قمرى در كاظمين به دنيا آمد و در همان جا ادبيات عرب و فقه و اصول را از پدر فراگرفت. در سال 1290قمرى به دستور پدر به نجف اشرف هجرت نمود و حكمت و كلام را از ملامحمدباقر شكى و شيخ محمدتقى گلپايگانى و شيخ عبدالنبى طبرسى فراگرفت. در سال 1291قمرى ميرزاى بزرگ شيرازى به سامرا هجرت كرد و حوزه بزرگى را در آن جا تأسيس نمود. سيد حسن صدر به سال 1297قمرى به اين حوزه ملحق گرديد و از آن مرجع بزرگ استفاده نمود. در سال 1314قمرى به كاظمين بازگشت و مورد توجه عموم مردم قرار گرفت و رساله عمليه خود را براى مقلدينش منتشر نمود. از ويژگى هاى بارز اين مرجع بزرگ, مهارت در علوم مختلفى چون فقه و اصول و رجال و درايه و انساب و صرف و نحو و معانى و بيان و كلام مى باشد كه در همه اين زمينه ها و غير آنها داراى تأليف مى باشد. وى داراى اجازات روائى مختصر و مبسوط فراوانى مى باشد و بسيارى از مراجع و آيات بزرگ شيعه چون سيد ابوالحسن اصفهانى و محمدحسين اصفهانى و علامه شرف الدين و سيد شهاب الدين مرعشى و شيخ آقا بزرگ تهرانى موفق به اخذ اجازه از ايشان شده اند.
معروف ترين آثار تأليفى ايشان عبارت است از: تأسيس الشيعة الكرام لعلوم الاسلام; تكملة أمل الآمل; سبيل الرشاد في شرح نجاة العباد; فصل القصاء في الكتاب المشهور بفقه الرضا; نهاية الدرايه; تعليقات فراوان بر كتب اصولى و فقهى و رجالى و….
سيد محمد صدر كه مدتى نخست وزير عراق بود و سيد على صدر صاحب كتاب شجرة الموسويين من آل شرف الدين فرزندان وى مى باشند.12 سيد محمدحسين صدر(1288ـ1330قمرى)
دائى كوچك علامه شرف الدين. وى مقدمات و ادبيات عرب و سطوح فقه و اصول را در كاظميه فراگرفت و سپس با واهر پدرى علامه شرف الدين ازدواج كرد. در سال 1329قمرى علامه شرف الدين به همراهى دائى خود سيد محمدحسين به مصر رفت كه اين سفر براى تأييد مذهب شيعه بسيار مفيد بود. در سال 1330 به عراق مراجعت كردند و سرانجام در همان سال در پنجم شوال به مرضى كه از اشتباه پزشك وى بروز كرده بود دار دنيا را وداع گفت و در صحن كاظمين در كنار پدرش به خاك سپرده شد. سيد محمدصادق صدر, صاحب تأليفات فراوان چون الاجماع في التشريع الاسلامية فرزند وى مى باشد.13 برادران علامه شرف الدين
1. سيد شريف, تولد ماه رمضان 1298قمرى, درگذشت 2رمضان 1335قمرى;
2. سيد جواد, تولد ربيع الاول 1302ق, درگذشت 25 شوال 1395قمرى;
3. سيد محمد, تولد 11 رجب 1312قمرى, درگذشت 8 صفر 1379قمرى;
4. سيد محمود, تولد 1317قمرى, درگذشت اول جمادى الاولى 1400ق;
5. سيد موسى, تولد 1318قمرى, درگذشت 17 ذى الحجه 1393قمرى.
از ميان برادران علامه شرف الدين به زندگى نامه برادرش سيد شريف مى پردازيم. سيد شريف (محمد) شرف الدين(1298ـ 1335قمرى)
برادر پدرى علامه شرف الدين. سيد شريف دومين فرزند سيد يوسف و هشت سال از علامه شرف الدين كوچك تر بود. وى مجتهدى اديب و شاعر بود كه در ماه رمضان سال 1298قمرى در شحور به دنيا آمد و دروس مقدمات و علوم عربيه را نزد برادر خود علامه شرف الدين گذراند و در 12سالگى و در سال 1310قمرى به همراه برادر و استادش به عراق هجرت كرد و يك سال و دو ماه در سامرا اقامت كردند و سپس به خاطر فتنه اى كه در سامرا به وقوع پيوست به نجف اشرف كوچ كردند و علوم ادبى و منطق و فقه را تا مرحله سطح و كتاب قوانين و شرح لمعه و رياض را از برادر خويش فراگرفت, سپس رسائل را از آيت الله شيخ احمد كاشف الغطاء اخذ كرد و دروس خارج را از آخوند خراسانى و شيخ محمد طه نجف فراگرفت و به مرتبه اجتهاد نائل آمد. در سال 1322قمرى به همراه برادر خود به لبنان بازگشت. بار ديگر در 26سالگى يعنى در سال 1324قمرى به نجف بازگشت و از محضر علماى بزرگ نجف مانند آيات آخوند خراسانى و سيد محمدكاظم طباطبايى يزدى و شيخ احمد كاشف الغطاء و سيد رضا موسوى هندى و شيخ عبدالله گلپايگانى و شيخ على خاقانى كسب فيض نمود. مشايخ روايتى ايشان عبارتند از: ميرزا حسين خليلى و ميرزا فتح الله شيخ الشريعه اصفهانى و سيد حسن صدر و برادرش علامه سيد عبدالحسين شرف الدين.
استاد ايشان آيت الله سيد محمدكاظم طباطبايى يزدى اجازه اجتهادى در سال 1331قمرى يعنى در 32سالگى در حق ايشان صادر كردند. وى در دوم ماه رمضان سال 1335قمرى در 37سالگى در شحور از دنيا رفتند. از ايشان آثارى برجاى مانده است:
ـ تعليقه بر كفاية الأصول استادش آيت الله شيخ محمدكاظم خراسانى
ـ تعليقه بر قطر الندى;
ـ تعليقه بر الفيه ابن مالك;
ـ تعليقه بر حاشيه منطق ملا عبدالله يزدى;
ـ تعليقه بر معلول سعدالدين تفتازانى;
ـ تعليقه بر معالم الاصول;
ـ تعليقه بر قوانين الاصول;
ـ مسائل فقهيه متفرقه.14

فرزندان شرف الدين
سيد محمدعلى شرف الدين(1317ـ1372قمرى)
فرزند ارشد علامه شرف الدين. وى در نجف اشرف در زمانى كه پدرش در آن جا مقيم بود به دنيا آمد و در سال 1322قمرى در پنج سالگى به همراه پدر به زادگاه پدرى در لبنان رفت. ادبيات عرب را نزد پدر گذراند و سپس به عنوان معلم رسمى خدمت كرد. در سال 1337قمرى به عراق بازگشت كه همزمان با انقلاب عشرين بود. وى در فعاليت هاى سياسى و جهادى آن مقطع شركت نمود و در نزد علماى بزرگى چون سيد حيدر صدر (پدر شهيد آيت الله سيد محمدباقر صدر) و شيخ مرتضى آل ياسين و شيخ محمدعلى خراسانى و ميرزا محمدحسين نائينى و سيد ابوالحسن اصفهانى و شيخ محمدرضا آل ياسين و آقا ضياءالدين عراقى تلمذ نمود. وى سرانجام در 15شعبان 1372قمرى از دنيا رفت و بعد از تشييع باشكوهى كه از طرف تمامى گروه هاى مردمى صورت گرفت در كنار قبر جده اش به خاك سپرده شد.
آثار به جاى مانده از وى, اضافه بر مقالات و بحوث مختلف عبارتند از:
1. شيخ الأبطح. در اثبات ايمان و اسلام حضرت ابوطالب(ع) با ادله فراوان اين كتاب در سال 1349قمرى در نجف در 96 صفحه به چاپ رسيد و در سال 1931ميلادى در صور و در سال 1987ميلادى در بيروت به چاپ رسيده است. اين كتاب را سيد ظفر مهدى به زمان اردو ترجمه و در لكهنو به چاپ رسانده است);
2. الراية الحسينية. در جواز بر عملى كه به منظور شعائر حسينى انجام مى گيرد كه همه اين كتاب در محله الهدى در عماره عراق به چاپ رسيده است);
3. ديوان شعر.15 سيد محمدجواد شرف الدين(1324ـ1397قمرى)
فرزند دوم علامه شرف الدين. وى مقدمات و ادبيات عرب را نزد پدر خواند, سپس براى ادامه تحصيل به نجف اشرف هجرت كرد, اما به سبب ناراحتى جسمى بيش از يكسال در نجف باقى نماند و به صور بازگشت و به تدريس مشغول گرديد. وى از طرف دولت لبنان به عنوان مفتى صور تعيين گرديد و در همين منصب باقى بود تا آن كه در 13 ربيع الثانى سال 1397قمرى از دنيا رفت.16 سيد محمدرضا شرف الدين(1327ـ1389قمرى)
فرزند سوم علامه شرف الدين. سيد محمدرضا كه شاعر و اديبى توانا و نويسنده اى زبردست بود در 14 محرم سال 1327قمرى در شهر صور به دنيا آمد. مقدمات علوم را نزد والد خود گذراند, سپس در سال 1342قمرى به همراه برادرش سيد صدرالدين و پسرعمويش سيد نورالدين به نجف مهاجرت نمود و دروس سطح رانزد برادرش سيد محمدعلى شرف الدين و شيخ محمد طه حويزى (پدر آيت الله محمد كوفى) و شيخ قاسم محيى الدين و محمدتقى صادق و شيخ محمدعلى جمالى و سيد حسين حمامى و سيد حيدر صدر و شيخ مرتضى آل ياسين فراگرفت. سپس در دروس خارج آيات شيخ محمدحسين كاشف الغطاء و شيخ محمدرضا آل ياسين شركت كرد. سيد محمدرضا بسيار علاقه مند به ادبيات و اشعار عرب بود و خود نيز بسيار خوب شعر مى گفت و به مناسبات دينى اشعار عربى مى سرود. در سال 1353قمرى به بغداد رفت و در آن جا مجله (الديوان) را منتشر ساخت و مقالات و تحقيقات ارزشمند خود را در آن درج مى نمود. پس از تعطيلى مجله, مناصبى را در وزارت خارجه و وزارت كشور عراق پذيرفت.
وى در نهم ذى الحجة سال 1389قمرى از دنيا رفت و پيكرش به صور منتقل گرديد و در آن جا دفن گرديد.
آثار ايشان عبارت است از:
ـ رواية الحسين, بغداد, 1352قمرى;
ـ 140 يوماً في المغرب (سفرنامه ايشان به كشور مغرب);
ـ صور, مجموعه شعر;
ـ كتابى مفصل در ترجمه سيد محمد صدر كه در شماره هاى متعدد جريده عصا الجنة در دمشق به چاپ رسيد;
ـ قيس و لبنى;
ـ حبر على ورق;
ـ اوزان السبكية (منظومه اى شعرى در سرگذشت نامه خاندان شرف الدين);
ـ شعر و ما أشبه;
ـ ديوان شعر;
ـ كتابى درباره كشور عربستان سعودى.17 سيد صدرالدين شرف الدين(1330ـ1389قمرى)
فرزند چهارم علامه شرف الدين. وى در سوم محرم سال 1330قمرى در صور به دنيا آمد. مقدمات را نزد پدر بزرگوارش گذراند و در سال 1342قمرى (يعنى در دوازده سالگى) به همراه برادرش سيد محمدرضا به نجف مهاجرت نمود و باقى مقدمات ادبى را نزد برادرش سيد محمدرضا گذراند. سپس به عنوان معلم مدارس ابتدايى در برخى از شهرهاى عراق مشغول گرديد و در سال 1364قمرى روزنامه الساعة را منتشر نمود. در سال 1368قمرى به لبنان بازگشت و در بيروت محله الالواح و سپس در صور مجله النهج را به طبع رساند و با همكارى فرزندش مصطفى مدرسه نجاح را در صور تأسيس كرد.
مقالات ارزشمند او در مجلات و روزنامه هاى عراقى و عربى مانند مجله العرفان و البيان و رسالة الاسلام منتشر شده است. وى نويسنده و روزنامه نگار و شاعر زبردستى بود كه در كنگره هاى مختلف ادبى شركت نموده است.
سيد صدرالدين در چهارم ذى القعده سال 1389قمرى از دنيا رفت و پيكرش به صور منتقل شد و در آن جا مدفون گرديد. تأليفات وى عبارتند از:
ـ حليف مخزوم (اين كتاب در نجف سال 1954 ميلادى و در بيروت سال 1980 ميلادى به چاپ رسيده, سيد غلامرضا سعيدى آن را به فارسى برگردانده است);
ـ سحابة نور السموت;
ـ محنة العراق (درباره وضعيت سياسى عراق در انقلاب رشيد عالى گيلانى چاپ شده);
ـ هاشم و امية في الجاهلية;
ـ زيارة الأربعين (در بيروت سال 1960 ميلادى به چاپ رسيده است);
ـ في قطار الزمان صورة العراق الحاضرة;
ـ كلمة ومناسبة (مجموعه سخنرانى هاى ايشان در مناسبات و محافل دينى);
ـ كلمة في المولد والهجرة (سخنرانى ايشان در مسجد صور در جشن ميلاد پيامبر(ص) كه در سال 1353قمرى به چاپ رسيد);
ـ خليفة النبى(سخنرانى ايشان در باشگاه امام صادق كه در سال 1368قمرى به چاپ رسيد).
ـ كان في اليمامة (داستانى تاريخى درباره نزاع در حكومت يمامه چاپ شده);
ـ عمار بن ياسر (در قاهره به سال 1386قمرى به چاپ رسيده است).
ـ عشرة أيام في القاهرة;
ـ شاعر الله (كتابى در زندگانى امام سجاد(ع));
ـ بيوت من زجاج (كتابى برگرفته از كتاب جنگ و صلح اثر تولستوى).18 سيد جعفر شرف الدين(1338قمرى ـ )
فرزند پنجم علامه شرف الدين. سيد جعفر در ماه جمادى الاولى سال 1338قمرى در روستاى شحور به دنيا آمد و در سايه تربيت پدر بزرگوار خود رشد نمود. بعد از گذراندن مقدمات در مكتبخانه و بعد در مدرسه شهر صور به بيروت رفت و از دانشكده الهيات و سپس از دانشكده ادبيات شرق وابسته به دانشگاه يسوعيه فارغ تحصيل گرديد. سپس مديريت مدرسه جعفريه در صور را به عهده گرفت. وى خطيب و اديبى زبردست بود و مقالاتى در مجله المعهد به چاپ رسانده است و فعاليت هاى اجتماعى و سياسى بسيارى از خود بروز داد و به مدت دوازده سال (3دوره) نمايندگى مردم صور درمجلس لبنان را به عهده داشت و در اين سمت خدمات فراوانى به مردم صور و لبنان نمود.19 سيد يوسف شرف الدين(1341ق ـ )
فرزند ششم علامه شرف الدين. سيد يوسف در ماه جمادى الاولى سال 1341 به دنيا آمد. وى كارشناس امور تجارى است.20 سيد عبدالله شرف الدين(1345قمرى ـ )
فرزند هفتم علامه شرف الدين. سيد عبدالله در چهاردهم رمضان سال 1345قمرى در قريه شحور از توابع صور به دنيا آمد. وى مقدمات علوم را در مدرسه جعفريه كه پدرش بنا نهاده بود گذراند و در سال 1360قمرى نزد پدر ادبيات و سطوح فقه و اصول را گذراند. در سال 1373قمرى به قم آمد و از آيت الله شيخ محمد كرمى بيشترين استفاده را برد.
وى از كتابخانه هاى بسيارى در ايران و هند و پاكستان و عراق و سوريه و لبنان ديدار كرد و استفاده هاى بسيارى برد.
آثار تأليف شده وى عبارتند از:
ـ مع موسوعات رجال الشيعه (در سه جلد كه در آن تعليقاتى بر كتاب هاى رجالى جديد و قديم و كتب تراجم و كتاب شناسى مانند ذريعه و طبقات اعلام الشيعه و امل الامل و رجال النجاشى و شهداء الفضيله و انوار البدرين و ماضى النجف وحاضرها و موارد الاتاف و بغية الراغبين والفوائد الرضوية دارد اين كتاب در بيروت در سال 1411قمرى به چاپ رسيده است);
ـ معجم رجال الشيعه (در زندگى نامه و طبقات رجال شيعه كه سى جلد آن به انجام رسيده است);
ـ تتمه و تعليق كتاب بغية الراغبين مرحوم والدشان علامه شرف الدين (اين كتاب نيز در بيروت به چاپ رسيده است).21 ساير فرزانگان خاندان شرف الدين
شجره طيبه (شرف الدين) فرزانگان فراوانى را از علما دين و شعرا و ادبا به جامعه اسلامى تحويل داده است. در اين جا تعدادى ديگر از فرزانگان و علماى دينى اين خاندان را معرفى مى كنيم. سيد على بن اسماعيل شرف الدين(1320ـ1387قمرى)
پسرعموى علامه شرف الدين. وى فرزند سيد اسماعيل بود و ابوهاشم خوانده مى شد. وى ملازم دائمى علامه شرف الدين در سفر و در حضر, در حج و عمره و زيارت ائمه در ايران و عراق بود و علامه شرف الدين او را دوست شفيق خود معرفى كرده كه در استنساخ مؤلفات و تنظيم سخنرانى و آماده چاپ كردن آنها وى را يارى رسانده است. او را مورد اعتماد كامل خود دانسته است. وى فقه را نزد علامه شرف الدين فراگرفت. آثار قلمى ايشان عبارتند از:
ـ صدى التهاني تبلوغ الاماني (در ترجمه خاندان شرف الدين كه از مصادر كتب بغية الراغبين علامه شرف الدين مى باشد);
ـ مجموعه رسائل و مسائل (كه مجموعه نامه ها و سؤال هايى بوده كه از محضر علامه شرف الدين شده بود. اين كتاب در جلد دوم بغية الراغبين, صفحه 433 به بعد به چاپ رسيده است);
ـ شذرات (مجموعه اى از نامه ها و نوشته هاى علامه شرف الدين).22 سيد نورالدين بن شريف شرف الدين(1327ـ1396قمرى)
پسر برادر علامه شرف الدين. وى فرزند سيد شريف شرف الدين (م1336قمرى) است. در نجف اشرف به دنيا آمد و در حالى كه هشت سال از عمر او مى گذشت پدر خود را از دست داد. بعد از مرگ پدر در سايه حمايت عموى بزرگوارش قرار گرفت و علامه شرف الدين وى را از شحور به شهر صور منتقل كرد و مبادى علوم و ادبيات عرب را در همان جا فراگرفت. سپس در سال 1342قمرى به همراه پسرعموهايش سيد محمدرضا و سيد صدرالدين به نجف هجرت كرد و در نزد بزرگان و علماى اين حوزه حاضر گرديد و دروس خود را به اتمام رسانيد.
سپس به لبنان بازگشت و قاضى شرعى شهر صور گرديد و بعد از آن براى عضويت در دادگاه تجديدنظر مذهب جعفرى به بيروت منتقل گرديد و در همين سمت بازنشسته گرديد. روزنامه هاى عرب زبان مانند العرفان, اشعار و مقالات ارزشمندى را از وى به چاپ رسانده اند. وى از علامه شرف الدين اجازه روايى دارد.
آثار به جاى مانده از ايشان عبارت است از:
ـ شرح القصيدة الازرية;
ـ ديوان شعر.
وى سرانجام در شهر صيدا در هشتم جمادى الثانى سال 1396قمرى از دنيا رفت و در شهر صور دفن گرديد.23 سيد عمار بن صدرالدين شرف الدين(متولد 1374ق ـ )
نوه علامه شرف الدين. سيد عمار دبستان و دبيرستان را در شهر صور گذراند و در رشته آمار به تحصيل پرداخت و در سال 1403قمرى دروس حوزوى را در صور آغاز كرد و از شيخ حسين سرور و شيخ اسعد فنيش و شيخ محمد شهاب استفاده كرد. در سال 1405قمرى به قم مهاجرت كرد و فقه و اصول را از شيخ محمود قانصو و شيخ محمدباقر ايروانى و شيخ مصطفى هرندى و سيد احمد مددى فراگرفت. وى در سال 1412ق به لبنان بازگشت و دروس خود را در آن جا تكميل نمود. آثار او عبارتند از:
ـ بحث حول الجفر و علم المعصوم(ع);
ـ الرسالة العاشقه (كه به مناسبت يادبود امام خمينى(ره) به زيبايى آن را به نگارش آورده است و نمايانگر عشق و علاقه ايشان به امام خمينى مى باشد).241. در اين نوشتار متعرض زندگى نامه و آثار علامه شرف الدين نشده ايم و آن را به منابع فراوانى كه در دست است حواله مى دهيم. 2. بغية الراغبين, ج1, ص12ـ 15; تكمله امل الآمل, ص160. 3. اعيان الشيعه, ج5, ص192; تكملة أمل الآمل, ص72ـ73; الكنى والألقاب, ج1, ص322; مكارم الآثار, ج1, ص9; بغية الراغبين, ج1, ص12ـ 15. 4. تكملة امل الآمل, ص227; بغية الراغبين, ج1, ص125ـ127. 5. تكملة امل الآمل, ص363; أعيان الشيعة, ج5, ص331; بغية الراغبين, ج1, ص443ـ444. 6. بغية الراغبين, ج1, ص446ـ447. 7. همان, ص447ـ 448. 8. بغية الراغبين, ج1, , ص459ـ484; تكملة امل الآمل, ص433ـ444. 9. الكرام البررة, ج2, ص661; بغية الراغبين, ج1, ص129ـ146; تكملة أمل الآمل, ص233ـ234. 10. بغية الراغبين, ج1, ص281ـ283; تكملة أمل الامل, ص382ـ 385. 11. تكملة أمل الامل, ص422; بغية الراغبين, ج1, ص291; النفحات القدسية, ص43ـ 45. 12. زندگى نامه ايشان در منابع فراوان آمده, مانند: بغية الراغبين, ج1, ص298ـ362; المسلسلات, ج2, ص100ـ107; أعيان الشيعة, ج5, ص325; تكملة أمل الامل, ص160. 13. بغية الراغبين, ج1, ص423ـ 425. 14. بغية الراغبين, ج2, ص11ـ 48; تكملة أمل الامل, ص231. 15. علماء ثغور الاسلام فى لبنان, ج2, ص356ـ359; معجم رجال الفكر والأدب في النجف, ج2, ص738; بغية الراغبين, ج2, ص345ـ 358; معجم ما كتب عن الرسول واهل البيت, ج2, ص316ـ317 و ج7, ص282; الذريعه, ج10, ص65. 16. بغية الراغبين, ج2, ص358ـ359. 17. بغية الراغبين, ج2, ص359ـ382; الذريعه, ج7, ص21; معجم المؤلفين, ج3, ص167; شعراء الغرى, ج8, ص485; المنتخب من اعلام الفكر والأدب, ص492. 18. بغية الراغبين, ج1, ص383ـ411; معجم المؤلفين, ج2, ص14; شعراء الغري, ج4, ص372; المنتخب من أعلام الفكر والأدب, ص182. 19. بغية الراغبين, ج2, ص418ـ424. 20. بغية الراغبين, ج2, ص424ـ 425. 21. بغية الراغبين, ج2, ص425ـ431; المنتخب من اعلام الفكر والأدب, ص275; علماء ثغور الاسلام فى لبنان, ج1, ص461ـ469. 22. بغية الراغبين, ج1, ص453ـ454. 23. بغية الراغبين, ج2, ص50 ـ 52; المنتخب من أعلام الفكر والأدب, ص691. 24. علماء ثغور الاسلام في لبنان, ج1, ص654 ـ 658.

نام کتاب : آیینه پژوهش نویسنده : دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم    جلد : 101  صفحه : 8
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست