استحباب غم و اندوه قلبى و گريه و زارى مىكند. در هيچ يك از اين روايات اسمى از لطم به ميان نيامده و بلكه در همه آن ها سخن از گريه و اندوه قلبى و ندبه و ضجه بوده است، يعنى اعمالى كه همه متعارف هستند و كسى بر آن ها خرده نگرفته و نخواهد گرفت.
از سوى ديگر سيره حضرات معصومين (ع) در عزادارى براى امام حسين(ع) بهترين گواه بر اين است كه جزع به معناى لطم و اعمال نامتعارف نيست. البته جزع در لغت شامل اين موارد مىشود، اما سيره اهل بيت (ع) نشان مىدهد كه جزع در شديدترين حالات آن نبايد همراه با اين اعمال باشد؛ زيرا خود آن حضرات شديدترين حالات اندوه و جزع را داشتند ولى هيچ كدام اقدام به چنين اعمالىنكردند.
علاوه بر روايات عمومى كه دلالت بر تحريم اعمالى؛ مانند لطم و خدش و هر نوع عمل نامتعارف مىكنند، رواياتى نيز دلالت بر تحريم اين اعمال حتى در عزاى خود آن حضرات دارند. بنابراين ادله محكمى بر حرمت اين عمل وجود دارد، در حالى كه دليل صريحى بر جواز لطم و امثال آن تا كنون ارائه نشده است.
دسته دوم: رواياتى كه دلالت بر استحباب لطم به صورت و سينه و همچنين زنجير زنى و گريبان چاك كردن در رثاى اهل بيت(ع) مىكنند.
آيا ناقدان محترم توانستهاند ادله خاصى را بر جواز اين اعمال اقامه كنند كه تاب ايستادگى در برابر سيره معصوم و رواياتى كه جزع را به بكاء تفسير كرده بودند و رواياتى كه صريحاً دلالت بر تحريم اين اعمال مىكردند، داشته باشد؟
تنها دليلى كه اين عزيزان به آن استناد كرده و روى آن پافشارى كرده اند، زيارت ناحيه مقدسه و حكايت غمبار شيون فاطميات در روز عاشورا است.