عباس، براى مردم خطبهاى ايراد كرد و خطبه به اندازهاى طول كشيد كه وقت فضيلت نماز مغرب گذشت و از اين رو، آن را با عشا در يك وقت خواند. علاوه بر اين، اگر تأخير نماز به خاطر بيمارى بوده، بايستى جمع بين دو نماز تنها براى بيمار جايز باشد نه براى كسى كه بيمار نيست. در صورتى كه پيامبر(ص)، دو نماز را با تمامى اصحابش به صورت جمع خواندند و اين احتمال كه در آن هنگام همه صحابه، بيمار بودهاند، بسيار بعيد است. (99)ابن حجر عسقلانى هم به اين حقيقت اشاره كرده و گفته است:
اگر جمع بين دو نماز توسط پيامبر(ص) به خاطر عارضه بيمارى بوده، بايد تنها كسانى كه همچون او داراى اين عذر بودند نماز را به صورت جمع مىخواندند و ظاهراً پيامبر با تمامى اصحابش دو نماز را به اين صورت خواند وابن عباس هم در روايتش به اين مطلب تصريح كرده است. (100)
خطّابى هم در «معالم السنن» از ابن منذر نقل كرده است كه:
معنا ندارد، مسأله با هم خواندن دو نماز توسط پيامبر(ص) را حمل بر عذرى بكنيم؛ زيرا ابن عباس علت جمع را در حديث آوردهاست و آن اين كه: «پيامبر خواسته تا امتش به مشقت نيفتد.» از ابن سيرين نقل شده كه وى معتقد بوده انسان مىتواند در صورت نياز يا به هر دليلى، دو نماز را به صورت جمع بخواند. البته در صورتى كه اين كار به عادت تبديل نشود. (101)
محقق كتاب سنن ترمذى، پس از نقل كلام خطّابى گفته است:
اين سخن صحيح است و از حديث استنباط مىشود. اما توجيه عمل پيامبر(ص) به بيمارى يا غير آن، تكلّفى است كه دليلى ندارد. جواز اين عمل موجب مىشود كه مشقتهاى زيادى از مردم ـ كه تحت شرايط سختى به خواندن نماز به صورت جمع مجبور مىشوند ـ برداشته شود. جواز اين عمل نوعى ايجاد راحتى براى مردم و