1. پرهيز از دوباره گويى درباره يك اصطلاح، كه يك بار به تنهايى و بار ديگر در خلال همانند هايش از آن سخن نرود.َ
2. مراعات نياز غير متخصصان، به گونهاى كه در دسترسى به مطلب، چه از راه اصطلاح اصلى و چه فرعى آسوده باشند.
ج. اصطلاحات راهنما:دستهاى از اصطلاحات، تنها جايگزين و مترادف با برخى اصطلاحات اصلى و يا فرعىاند، مانند: قراض و مضاربه، كراء و اجاره و يا واژههاى هم خانوادهاى كه يكى از آنها محور سخن قرار مىگيرد. در اين گونه واژگان، تنها به جايگاه بحث از آن در موسوعه اشاره مىشود: مانند: قراض، نگاه كنيد: مضاربه.
بايد گفت كه اصطلاحات راهنما و نيز فرعى (ارجاعى) از جمله مطالب جنبى در موسوعهاند؛ زيرا اصطلاحات اصلى، ستون اساسى اين كتاب را تشكيل مىدهند كه با تكميل آنها، همه موضوعات فقه، مورد بررسى قرار مىگيرند و اصطلاحات ديگر، تنها براى راه يابى بدانها و برآوردن نيازهايى است كه اشاره شد.
3. گزارش ديدگاهها:
روشى كه براى گزارش مسائل و احكام آن برگزيده شد، شيوه ديدگاههاى فقهى است كه با تفصيل مذاهب و تكرار مسأله تفاوت دارد. در اين شيوه، آراى گوناگون در مسأله گردآورى شده و در پى هريك از ديدگاههاى يك مذهب [فرقه ]يا چند مذهب جاى مىگيرد و نيز اگر در يك مذهب، بيش از يك رأى يافت شود، همراه با ديدگاههاى درخور با او آورده مىشود.
همچنين ديدگاهى كه بيشتر فقها بدان گرويدهاند، مقدّم مىگردد، مگر اين كه تنظيم منطقى چيز ديگرى رابطلبد؛ مانند: مقدم داشتن آنچه سادهتر و بسيط است بر آنچه داراى پيچيدگى و