اين پيوست، افزون بر تسهيل بهره ورى از منابع فقهى گذشته كه مطالب موسوعه از آنها برگرفته مىشود، معانى واژگانى را كه كاربرد بسيارى در ميان فقها دارد، در برخواهد داشت. دريافت درست اين مقاصد، جز با كاويدن واژگان فقهى، به گونهاى فراگير، ممكن نيست، كاوش در كتابهايى كه پيروان هريك از مذاهب، بدين منظور نگاشتهاند، مانند: مُغرب مطرّزى و طلبة الطلبة نسفى از حنيفه، زاهر ازهرى و مصباح فيومى و جز اين دو از شافعيه، و مطلع بعلى از حنبليه، تنبيه الطالب لفهم ابن الحاجب اموى تونسى از مالكيه، و ديگر كتابها كه همه آنها جز كتاب اخير به چاپ رسيده است.
همچنين، در اين پيوست، واژگانى كه فقها آنها را به عنوان تعبيرات اصطلاحى به كار مىبرند، خواهد آمد. چنين كلماتى، گر چه مبانى روشنى دارند، ولى از آنجا كه اشارتهاى ويژه دارند، از واژگان مشكل فقه به شمار مىآيند.
شيوه نگارش موسوعه
هر موسوعهاى، ناگزير بايد شيوهاى را براى به انجام رساندن اهداف خود و مراقبت از هماهنگى و يك نواختى، برگزيند. تبيين اين شيوه، اهميت بسيارى دارد؛ چرا كه راه را در بهرهورى درست، از موسوعه روشن مىكند و ساختار كلّى آن را مىشناساند.
بد نيست يادآور شويم كه: برخى شيوه هاى غير اساسى نيز وجود دارد كه سخنى از آنها نمىگوييم؛ زيرا از مرز روش آماده سازى موسوعه فراتر نمىروند، كه هر روز روى به گونه گونى و پيشرفت دارند. همچنين سخن از شيوهها و اصول كلى تحقيق متون و استخراج از منابع را وا مىنهيم.
اينك روش نگارش اين كتاب را افزون بر آنچه گفتهايم، بدين ترتيب توضيح مىدهيم: