مناطق مختلف جهان اسلام، قانونگذاريها متفاوتند و هر روز دستخوش دگرگونيند. البته اين سخن مانع از اشاره به برخى اصطلاحات حقوقى معروف كه در تفكيك ميان معناى فقهى و معناى حقوقى يا عرفى مفيد واقع مىشوند، نيست.
پيوست هاى موسوعه:
1. زندگى نامه هاى بزرگان:
همچون همه نوشتارهاىتحقيقى، موسوعه نيز زندگى نامه فقهايى را، كه نام آنان در كتاب مىآيد، به گونهاى فشرده كه توان آنان را شناخت و در موارد شهرت و مانند آن، از يكديگر متمايز كرد، تهيه مىكند كه در آن به معروفترين آثار و جايگاهشان در فقه نيز اشارت مىرود و اين زندگى نامهها، با يادآورى كتابهايى كه درباره آن فقها نوشته شدهاند، پايان مىپذيرد.
اين پيوست، در جلد هاى مختلف موسوعه آمده و در هر جلد، به ترتيب الفبا زندگى نامه كسى كه براى نخستين بار از او ياد گرديده خواهد آمد و اگر در جلدى ديگر نام او دوباره آورده شود، تنها به زندگى نامه پيشين اشاره مىگردد.
2 - اصول فقه و توابع آن:
از آن جا كه علم اصول، در مقايسه با پويايى فقه، طبيعتى بسته دارد، نياز به باز كردن آن بدان پايه كه در فقه وجود دارد، نيست. اصول، در تنظيم منطقى مطالب و اختلاف ديدگاهها، ويژگى خود را داراست؛ از اين روى، از موسوعه جدا و در پيوستى قرار داده شد. در ضمن اصطلاحات فقهى، تنها به درج اصطلاحات اصولى اكتفا گرديده و بحثهاى گسترده، به پيوست ارجاع شده است. خود پيوست نيز داراى نمايههاى الفبايى است كه نشانگر جايگاه آن اصطلاح در پيوست و موسوعه است. همين شيوه، در باره دانشهاى