نام کتاب : سيرى در ساحل بينش و منش حضرت امام خمينى(ره) نویسنده : مصباح یزدی، محمد تقی جلد : 1 صفحه : 89
ايشان دريافتم كه وى، بصيرت و نورانيّت و فراستى داشت كه به آسانى فريب نمىخورد.
امام از چهره و سخن گفتن اشخاص، به اسرارشان پى مىبرد؛ يعنى همين كه لب به سخن باز مىكردند، او همه چيز را مىفهميد. وى مىدانست كه اينان در چه عالمى سير مىكنند، تصورشان چيست و دنبال چه چيزى به اينجا آمدهاند. به همين دليل، پاسخ مناسب را براى آنها بيان مىكرد. گاهى پس از حرفزدن فردى، امام مجلس را با سكوت اداره مىكرد؛ به گونهاى كه شخص مقابل، درمانده و حيران مىشد و با تمام مهارتهايى كه داشت و به كار مىگرفت، آخر نمىفهميد كه امام موافق است يا مخالف و چه عكسالعملى نشان خواهد داد؟!
امام در برخورد با اين افراد، آنچنان ماهرانه عمل مىكرد كه دهان متخصصان باز مىماند و فكرشان حيران مىشد. افزون بر اينكه فريب نمىخورد؛ در پاسخ به افراد هم، تنها در پى رضاى خدا بود و انجام وظيفه؛ چه طرف مقابل، خوشحال بشود و لبخند بزند يا بد حال گردد، چهره درهم كشد و برنجد.
درك موقعيت و كياست سياسى
پس از فوت آيتالله بروجردى(رحمه الله) مسأله انجمنهاى ايالتى و ولايتى،[1] در سال 1341 ه.ش پيش آمد. حضرت امام(قدس سره) كه از زمان جوانى غير از درسهاى
[1] اين لايحه در 16 مهر 1341 در هيأت دولت وقت به تصويب رسيد كه به موجب آن واژه «اسلام» از شرايط انتخاب كنندگان و انتخاب شوندگان حذف گرديد. همچنين انتخاب شوندگان به جاى آن كه مراسم تحليف را با قرآن به جاى آورند، اين كار را با كتاب آسمانى انجام مىدادند كه اين طرح خشم امام خمينى(قدس سره) و ساير علما را برانگيخت.
نام کتاب : سيرى در ساحل بينش و منش حضرت امام خمينى(ره) نویسنده : مصباح یزدی، محمد تقی جلد : 1 صفحه : 89