نام کتاب : سيرى در ساحل بينش و منش حضرت امام خمينى(ره) نویسنده : مصباح یزدی، محمد تقی جلد : 1 صفحه : 63
او، گل رعناى گلزار هستى بود. بايد او را بيشتر بشناسيم و سعى ما بر اين باشد كه شباهت بيشترى به او پيدا كنيم. آياتى كه درباره الگو قرار دادن انبيا و اولياى الاهى است، همين معنا را افاضه مىكند: قَدْ كانَتْ لَكُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِي إِبْراهِيمَ وَالَّذِينَ مَعَه...[1] و يا لَقَدْ كانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كانَ يَرْجُوا اللهَ وَالْيَوْمَ الآْخِرَ وَذَكَرَ اللهَ كَثِيرا....[2] معرفى كردن اين الگوها، براى آن است كه ما شخصيت اين بزرگواران را بيش از پيش بشناسيم؛ بكوشيم كه شباهت بيشترى به ايشان پيدا كنيم و به آنان نزديكتر شويم. آنچه مهم است، حركت در اين مسير است. براى فتح قلّههاى مادى نيز، قصّه چنين است؛ يعنى براى صعود از بلندترين قلّه و نيل به ستيغ آن، هر فرد به قدر وُسع خويش پيش مىرود و به ستيغ كوه نزديك مىشود. ممكن است شخصى ده قدم و ديگرى صد گام صعود كند. هر كس به اندازه همتش در قوس صعودى بالا مىرود؛ ولى نكته اساسى اين است كه قلّه، جاده و جهت آن را گم نكنيم و مسير را درست بپيماييم.
درباره امام نيز ـ هرچند مىدانيم كه به آن قلّه بلند نتوانيم رسيد و مانند او
[1] بخش اوّل آيه چهارم، از سوره «ممتحنه» است. ترجمه كل آيه: ابراهيم(عليه السلام) و كسانى كه با او بودند، الگو (سرمشق) خوبى براى شمايند؛ هنگامى كه به قوم مشركـ خود گفتند: «ما از شما و آنچه غير از خدا مىپرستيد، بيزاريم؛ ما به شما كافريم و ميان ما و شما دشمنى هميشگى آشكار شده است تا آن زمان كه به خداى يگانه ايمان بياوريد»؛ جز آن سخن ابراهيم(عليه السلام) كه به پدرش پدر زن يا عمويش آزر گفت (و وعده داد) كه براى تو آمرزش طلب مىكنم؛ و در عين حال، در برابر خداوند براى تو مالك چيزى نيستم (و اختيارى ندارم). پروردگارا! ما بر تو توكل كرديم و به سوى تو بازگشتيم و همه فرجامها به سوى تو است. [2] احزاب، 21؛ مسلماً زندگى رسولالله، الگوى خوبى براى شماست؛ براى هرفردى كه اميد به رحمت خدا و روز رستاخيز دارد و خدا را بسيار ياد مىكند.
نام کتاب : سيرى در ساحل بينش و منش حضرت امام خمينى(ره) نویسنده : مصباح یزدی، محمد تقی جلد : 1 صفحه : 63