نام کتاب : سيرى در ساحل بينش و منش حضرت امام خمينى(ره) نویسنده : مصباح یزدی، محمد تقی جلد : 1 صفحه : 26
و تاريخنويسى ابداع كردند. قرآن نيز، براى زنده نگاه داشتن جريانهاى گذشته روش ويژهاى دارد. قرآن مجيد براى بيان وقايع، انبيا را محور قرار مىدهد. براى مثال، وقتى مىخواهد شرح حال مردمى كه در زمان حضرت نوح زندگى مىكردند ـ با ويژگىهاى مختلفى كه داشتند ـ بيان كند، نه سلطان آنان را مطرح مىكند و نه سرزمينى كه در آن زندگى مىكردند. قرآن، بر چنان امورى تكيه نمىكند؛ زيرا اينها مهم نيستند؛ بلكه مهم اين است كه در آن جامعه چه كسى «محور» بود و انسانها را به سوى «سعادت» دعوت مىكرد.
قدرتهاى مادّى ـ در آن ديار ـ آمدند و رفتند؛ ثُمَّ أَغْرَقْنَا الآْخَرِين؛ ديگران را غرق كرديم. آنان نابود شدند. بعد از ايشان هم، اقوام فرعون و ديگران آمدند؛ آنان نيز به همان سرنوشت مبتلا شدند. زندگى ايشان اهميتى ندارد؛ زيرا چند صباحى در اين عالم، جولانى دارند، زرق و برقى از خود نشان مىدهند و سرانجام، راه نيستى را در پيش مىگيرند و نابود مىشوند. آنچه پايدار مىماند، حق و پيروان آن است.
شيوه قرآن اين است كه بر «حقّ» تكيه دارد و بر آنان كه «حقّ» را در جامعه زنده كردند و مردم را به سوى «حقّ» دعوت كردند؛ يعنى دقيقاً مقابلِ آنها كه پيرو باطل بودند. باطل، دوامى ندارد و رفتنى است؛ إِنَّ الْباطِلَ كانَ زَهُوقا[1]. آنچه تا ابد پايدار مىماند، حق است؛ هرچند ممكن است كه پيروان حق در اين عالم، فرازها، فرودها و گرفتارىهايى داشته باشند. ممكن است به زندان بيفتند و شكنجه ببينند؛ ولى اين مشكلات مانع از حقگويى و حقجويى نمىشود؛ زيرا حق
[1] وَقُلْ جاءَ الْحَقُّ وَزَهَقَ الْباطِلُ إِنَّ الْباطِلَ كانَ زَهُوقاً؛ و بگو «حق آمد و باطل نابود شد؛ به يقين، باطل، نابود شدنى است». (اسراء، 81).
نام کتاب : سيرى در ساحل بينش و منش حضرت امام خمينى(ره) نویسنده : مصباح یزدی، محمد تقی جلد : 1 صفحه : 26