نام کتاب : سيرى در ساحل بينش و منش حضرت امام خمينى(ره) نویسنده : مصباح یزدی، محمد تقی جلد : 1 صفحه : 151
اعتراف رئيس جمهور شوروى سابق
بركت امام، به موارد پيش گفته تمام نمىشود. همه خبر دارند كه در سالهاى اخير، امام همت خود را متوجّه كشورهاى «ماركسيستى» كرده بود. او براى ابرقدرتى مثل «شوروى»، نامه و نماينده فرستاد؛ ابرقدرتى كه هفتاد سال دينزدايى كرده بود و تمام مظاهر دينى اعم از اسلام و مسيحيتـ را از بين برده بود. مساجد را انبار علوفه يا اصطبل كرده بود!
امام براى رئيس جمهور چنين كشورى، نامه آنچنانى را نگاشت و به سوى آن ديارِ دينكُش روانه كرد. آنان از اينكه رهبر يك كشور كوچك، چنين كارى كرده بود، بسيار متعجب شدند كه اصلا چه معنا دارد كه او براى ما نامه بنويسد و بگويد: «صداى شكستن استخوانهاى ماركسيسم مىآيد!»[1] اين چه دخالتى است كه در
[1] امام اين نامه را در تاريخ 11/10/1367 ه.ش مصادف با 22 جمادى الاوّل 1409 ه.ق به آقاى «ميخائيل گورباچف» رئيس جمهور شوروى سابق نوشت. متن نامه سرّى بود كه آن را آيتالله جوادى آملى ـ مد ظله ـ و يك هيئت همراه، به كاخ «كرملين» رساندند. بخشى از نامه را در ذيل بنگريد كه اشارت غيبى داشت و پيغام سروش:
«آقاى گورباچف!... اوّلين مسألهاى كه مطمئناً باعث موفقيت شما خواهد شد، اين است كه در سياست اسلاف خود داير بر «خدازدايى» و «دينزدايى» از جامعه ـ كه تحقيقاً بزرگترين و بالاترين ضربه را بر پيكر مردم كشور شوروى وارد كرده است ـ تجديد نظر نماييد و بدانيدكه برخورد واقعى با قضاياى جهان، جز از اينطريق ميسر نيست....
آقاى گورباچف! بايد به حقيقت رو آورد. مشكل اصلى كشور شما، مسأله مالكيت، اقتصاد و آزادى نيست. مشكل شما، عدم اعتقاد واقعى به خداست؛ همان مشكلى كه غرب را هم به ابتذال و بنبست كشيده [است] يا خواهد كشيد. مشكل اصلى شما، مبارزه طولانى و بيهوده با خدا و مبدأ هستى و آفرينش است... .
آقاى گورباچف! امروز ديگر دولتهاى همسوى شما كه دلشان براى وطن و مردمشان مىتپد، هرگز حاضر نخواهند شد كه بيش از اين، منابع زيرزمينى و روزمينى كشورشان را براى اثبات كمونيست كه صداى شكستن استخوانهايش هم به گوش فرزندانشان رسيده است، مصرف كنند...». (صحيفه امام، ج 21، ص 220 ـ 226).
نام کتاب : سيرى در ساحل بينش و منش حضرت امام خمينى(ره) نویسنده : مصباح یزدی، محمد تقی جلد : 1 صفحه : 151