طرف مقابل به سخن آمر يا ناهي اطمینان یابد و اين امر مستلزم داشتن منطق محکم و قوي و سخنان همراه با ادله قانعکننده در شخص آمر و ناهي است. اينها شرطهاي لازم براي موفقيت دراينزمينه است. البته فوق تمام اينها و در سطح عالي، توکل به خدا و اخلاص در عمل است که تأثير شگرفي از خود برجاي ميگذارد.
ناگفته نماند که ايجاد فرهنگ متناسب با امر به معروف و نهي از منکر نيز ميتواند يکي از زمينههاي لازم براي پذيرش امرونهي از سوي طرف مقابل باشد. اصولاً عمل به اين فريضه، مستلزم اين است که پیشازآن، زمينه فرهنگي در جامعه براي اين امر فراهم گردد؛ والّا نه افراد آماده انجام چنين تکليفي خواهند شد و نه ديگران حاضر به پذيرش آن ميشوند. اگر در جامعهاي امر به معروف و نهي از منکر، دخالت در امور ديگران بهشمار آيد، ديگر کسي جرئت انجام اين فريضه را نخواهد داشت. مشکل اساسي ما، اين است که فرهنگي غيراسلامي، به نام فرهنگ غربي، بر سطوحي از جامعه ما سايه انداخته است. اين فرهنگ، بدون آنکه حساسيتي در ما ايجاد کند، بهگونهای خزنده، و آرامآرام، در جامعه نفوذ کرده است. به جرئت ميتوان گفت که فرهنگ جامعه ما در اثر چنين حرکتي، دستکم، نيمهغربي شده است. در اين حالت، چنین چیزی نهتنها در سطوح پايين جامعه و در ميان افراد ناآگاه، بلکه در سطح نخبگان جامعه نيز قابل مشاهده است؛ بهگونهایکه حتي اساتيد دانشگاه يا شخصيتهاي روحاني نيز ممکن است ناخودآگاه، تحت تأثير اين فرهنگ قرار گرفته باشند.