نام کتاب : نگاهی گذرا به حقوق بشر از دیدگاه اسلام نویسنده : مصباح یزدی، محمد تقی جلد : 1 صفحه : 262
نكنند». البته در بخش اخير آية دوم، حكمتى هم براى حكم ذكر شده است؛ يعنى اينكه زنان مسلمان به وسيلة حجاب شناخته مىشوند و در نتيجه آزار نمىبينند، ولى حكمت مخصص نيست و حكم عموميت دارد: همة زنان بايد بدن خود را از نگاه نامحرمان بپوشانند.
حقوق اقتصادي زن
1. مهرية زن
براى تشكل و استمرار نظام خانواده، اسلام برخي حقوق اقتصادى را براى زن تعيين کرده است كه نخستين آنها مهر يا صداق است:[1] «وَآتُواْ النَّسَاء صَدُقَاتِهِنَّ نِحْلَةً فَإِن طِبْنَ لَكُمْ عَن شَيْءٍ مِّنْهُ نَفْسًا فَكُلُوهُ هَنِيئًا مَّرِيئًا؛[2] كابين زنان را بلاعوض (و از سر رضا و رغبت) به آنان پرداخت کنيد و اگر چيزى از آن را با رضاى خاطر به شما واگذاشتند بخوريدش؛ گوارا و نوش جانتان باد». اما اينكه مرد با نيرنگ و فريب يا با جبر و زور كابين همسر خود را از وى باز گيرد، عملى است كه به شدت منع شده است: «وَ إِنْ أَرَدْتُمُ اسْتِبْدالَ زَوْج مَكانَ زَوْج وَ آتَيْتُمْ إِحْداهُنَّ قِنْطاراً فَلا تَأْخُذُوا مِنْهُ شَيْئاً أَتَأْخُذُونَهُ بُهْتاناً وَ إِثْماً مُبِيناً * وَ كَيْفَ تَأْخُذُونَهُ وَ قَدْ أَفْضى بَعْضُكُمْ إِلى بَعْض وَ أَخَذْنَ مِنْكُمْ مِيثاقاً غَلِيظاً؛[3]و اگر تصميم گرفتيد كه همسر ديگري به جاي همسر خود برگزينيد، و مال فراواني (به عنوان مهر) به او پرداختهايد، چيزي از آن را پس نگيريد. آيا براي بازپس گرفتن مهر زنان به تهمت و گناه آشكار متوسل ميشويد؟! و چگونه آن را بازپس
[1]به رغم توهم بعضى از كمخردان كه پرداخت مهر از سوى مرد را به معناى خريد و فروش دختر و زن مىگيرند و آن را زشت و ناپسند مىانگارند، قرآن كريم بر اين امر تأكيد ميورزد كه مرد بايد مهريهاى هرچند ناچيز به همسر خود بپردازد. پرداخت مهريه از مسلّمات فقه ماست. اگر در عقد نكاح مهر مشخص نشود، در صورتى كه نكاح دائم باشد، مهرالمثل بر عهدة مرد مىآيد و در صورتى كه نكاح موقت باشد، از اصل باطل مىشود. در فقه اهل سنت نيز تعيين و ذكر مهريه در عقد نكاح لازم است. البته زن مىتواند پس از اجراي عقد نكاح مهرية خود را به شوهر ببخشد و باز گرداند، چنانكه زن ميتواند مالي را به مردي بدهد تا زمينة نكاح با آن مرد را فراهم سازد. [2]نساء (4)، 4. [3]نساء (4)، 20 ـ 21.
نام کتاب : نگاهی گذرا به حقوق بشر از دیدگاه اسلام نویسنده : مصباح یزدی، محمد تقی جلد : 1 صفحه : 262