responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : نظريه حقوقى اسلام نویسنده : مصباح یزدی، محمد تقی    جلد : 2  صفحه : 24

ايشان با سخنرانى‌ها، اعلاميه‌ها[1] و كتاب‌هاى[2] خويش تدريجاً اين امر را به صورت يك فرهنگ در آوردند. مردم در اين مدت بر اساس انجام وظيفه خويش و در راستاى حمايت از حكومت اسلامى، هميشه در صحنه حاضر بوده‌اند كه مهم‌ترين شاهد آن هشت سال دفاع مقدس است.

 

4. ضرورت حكومت در جامعه

در مباحث گذشته و در سلسله جلسات «فلسفه سياسى اسلام» ضرورت حكومت به تفصيل بيان شد[3] كه در اين‌جا از تكرار آن خوددارى مى‌كنيم و تنها به صورت اجمال به بعضى از آن مطالب اشاره‌مى‌شود.

اولين پرسش در مورد دولت و حكومت اين است كه موقعيت و جايگاه حكومت در جامعه چيست؟ چه نيازى به وجود آن هست و اگر حكومت وجود نداشته باشد چه زيان‌هايى به دنبال دارد؟

عده‌اى كه داراى گرايش آنارشيستى[4] هستند ضرورت وجود حكومت را نفى مى‌كنند. آنان


[1] مهم‌ترين منبع براى مطالعه اعلاميه‌ها و سخنرانى‌هاى امام خمينى(رحمه الله) كتاب «صحيفه نور» است كه در 22 جلد تدوين شده است. در پاورقى صفحات قبل به سه فراز از گفته‌هاى ايشان در مورد اهميت حفظ نظام اسلامى اشاره شد.

[2] از امام خمينى(رحمه الله) كتاب‌هاى متعدد فقهى، اصولى، اخلاقى، عرفانى، فلسفى و شعر به يادگار مانده است. آنچه منظور استاد مصباح يزدى است كتاب‌هاى فقهى امام خمينى(رحمه الله) است كه درباره «ولايت فقيه يا حكومت اسلامى» به رشته تحرير درآمده است. در اين‌جا فقط به چند كتاب فارسى اشاره مى‌شود:

1) ولايت فقيه، حكومت اسلامى (قم: مؤسسه نشر آثار امام خمينى، 1373).

2) شؤون و اختيارات ولى‌فقيه، ترجمه بحث ولاية الفقيه از «كتاب البيع» امام خمينى (تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى، 1371).

هم چنين، در مورد طرح نظريه «ولايت مطلقه فقيه» از سوى امام خمينى(رحمه الله) نگاه كنيد به: محمدتقى مصباح يزدى، نظريه سياسى اسلام، ج2، ص109 به بعد.

[3] نگاه كنيد به: محمدتقى مصباح يزدى، نظريه سياسى اسلام، ج2، ص15 و 28؛ ضمناً دلايل مورد اشاره براى نياز جامعه به حكومت از اين قرار است: ضرورت نظم و امنيت جامعه؛ لزوم تصدى كارهاى بى‌متصدى؛ لزوم تعليم و تربيت همگانى؛ لزوم ايجاد تعادل بين فعاليت‌هاى اقتصادى؛ لزوم دفاع و آمادگى در برابر دشمنان؛ لزوم رفع اختلاف‌ها و كشمكش‌ها و لزوم وضع احكام و مقررات جزايى؛ در اين باره ر.ك: محمدتقى مصباح يزدى، حقوق و سياست در قرآن، نگارش شهيد محمد شهرابى (قم: مؤسسه آموزشى پژوهشى امام خمينى، 1377)، ص181ـ187.

[4] آنارشيسم (Anarchism): نظريه‌اى در فلسفه سياسى است كه عقيده دارد مرجعيت سياسى در هر شكل و لباسى، غيرلازم و ناپسند است. هرچند تأكيد اصلى اين نظريه بر دشمنى با دولت است، اما غالباً با طرز فكرهايى پيوند دارد كه نه تنها مرجعيت سياسى، بلكه مرجعيت دينى و اجتماعىِ سازمان يافته را نيز نفى مى‌كنند. آنارشيسم بر امكانات همكارى داوطلبانه و يارى متقابل در زندگانى انسانى تكيه مى‌كند و به همكارى ناشى از فشار و تهديد و اجبار خارجى حمله مى‌كند.

آنارشيسم از لحاظ نفى بنيادى دولت، از وحدتى يكپارچه برخوردار است؛ اما از جنبه مالكيت، شاخه‌شاخه مى‌شود: آنارشيسم فردگرا معتقد است كه اشياى مادى بايد در مالكيت افراد باشد؛ در صورتى كه آنارشيسم كمونيستى عقيده دارد كه مالكيت در اصل بايد از طريق گروه‌هاى داوطلب اداره شود. ر.ك: جوليوس گولد و ويليام ال. كولب، فرهنگ علوم اجتماعى، ترجمه عده‌اى از مترجمان (تهران: مازيار، 1376)، ص 17.

نام کتاب : نظريه حقوقى اسلام نویسنده : مصباح یزدی، محمد تقی    جلد : 2  صفحه : 24
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست