نشانههاى عدالت برقرار، و سنّت پيامبر(صلى الله عليه وآله)پايدار گردد، پس روزگار اصلاح شود و تداوم حكومت اميد رود و دشمن در آرزوهايش نوميد گردد.
اگر مردم به وظيفه خويش نسبت به حكومت اسلامى عمل كنند و حكومت اسلامى نيز به وظيفه خود عمل نمايد، آنگاه جامعه ايدهآل اسلامى تحقق خواهد يافت، بركات و خيراتش فراگير گشته، شامل حال همه مردم مىشود. اولين نتيجه تحقق چنين جامعه ايدهآلى اين است كه «حق» عزت يافته، مردم در مقابل آن احترام و خضوع خواهند داشت و براى تحقق هر چه بيشتر حق و اصول آن در جامعه اسلامى تلاش و فداكارى خواهند نمود و در نهايت، جامعه به سعادت دنيا و آخرت نزديكتر مىگردد. در مقابل، چنانچه وظايف متقابل مردم و حكومت به گونه صحيح انجام نگيرد، اولين نتيجه آن، منزوى گشتن حق و پايمال شدن حقوق افراد در جامعه است و در نهايت، عدالت و سعادت دنيا و آخرت انسانها تأمين نخواهد شد.
منظور ما از «حق» در اينجا همان چيزى است كه همه مردم عاقل با «عقل» خويش آن را درك مىكنند؛ مانند: گرفتن حق مظلوم از ظالم يا دادن اجرت كارگر. در اين ميان، حقوق ديگرى نيز وجود دارد كه «دين» آنها را بيان مىدارد. براى مثال، از طريق وحى الهى مىفهميم كه خدا بر مردم حقوقى دارد كه بايد در جامعه مورد احترام و پذيرش باشد. همچنين، حقوق ديگرى وجود دارد كه مربوط به روابط انسانها با يكديگر است و عقل از درك جزئيات و تفاصيل آن به طور كامل، عاجز است. بنابراين، علاوه بر «عقل»، «دين» هم حقوقى را براى ما بيان مىكند كه با رعايت جميع آنها، دين، عزت پيدا مىكند و احكام اسلامى در جامعه رواج پيدا مىنمايد.
فَصَلَحَ بِذلِكَ الزّمان؛ در اين شرايط، روزگار، روزگارى شايسته خواهد شد و عصر طلايى شكل مىگيرد كه در ميان اعصار تاريخ بشرى، مانند ستاره فروزان در آسمان مىدرخشد.
از آنچه گذشت به خوبى اين نكته به دست آمد كه وظيفه دينى مردم تنها نماز، روزه، حج و زكات نيست، بلكه يكى از وظايف دينى مردم و حتى از واجبترين وظايف آنها، وفادارى به نظام اسلامى است. براى انجام اين واجب مهم، لازم است در صدد شناسايى حقوق متقابل مردم و حاكم اسلامى باشيم تا بتوانيم به خوبى وظيفه خويش را انجام دهيم. بحمداللّه مردم مسلمان ما در چند دهه اخير، و مخصوصاً بعد از پيروزى انقلاب اسلامى، آگاهىهاى بسيارى نسبت به اين موضوع پيدا كردند. امام خمينى(رحمه الله) در ترويج اين انديشه سهم بزرگى داشتند.