نام کتاب : در جستجوي عرفان اسلامي نویسنده : مصباح یزدی، محمد تقی جلد : 1 صفحه : 82
إِنّا خَلَقْنَا الإِْنْسانَ مِنْ نُطْفَة أَمْشاج نَبْتَلِيهِ؛[1] ما انسان را از نطفه اى آميخته آفريديم تا او را بيازماييم.
و آزمايش هنگامى ممكن است و معنا دارد كه دستكم دو راه پيش پاى انسان وجود داشته باشد و انسان بتواند از ميان آنها يكى را به اختيار خود انتخاب كند. از اين رو براى آنكه هميشه بساط آزمايش گسترده باشد، بايد هميشه دو راه خير و شر و امكان انحراف براى بشر وجود داشته باشد، و در اين صورت است كه اختيار و انتخاب معنا مىيابد.
در هر صورت تمام ملل دنيا به اين دو عامل انحراف مبتلا بوده و هستند و مسلمانان نيز از اين قاعده مستثنا نبوده و نيستند. در طول تاريخ اسلام، پيوسته كسانى در اثر جهل و نادانى به انحراف كشيده شدهاند و بعضى نيز به دلخواه و براى رسيدن به هوا و هوسهايشان بدعتها و انحرافهايى را در دين پديد آوردهاند. از همان بدو امر و در صدر اسلام، حتى در زمان حيات خود پيامبر اسلام(صلى الله عليه وآله) كسانى بودند كه تمايلاتشان با برخى احكام و عقايد اسلام وفق نمىداد و ميانه خوبى بانداشتند و مورد پسند آنها نبود. گاهى نيز چنان جرأت و جسارت پيدا مىكردند كه نارضايتى خود را بر زبان مىآوردند و علناً به پيامبر(صلى الله عليه وآله) اعتراض مىكردند. اين در حالى است كه طبق نص صريح قرآن، پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) در حوزه احكام و مسايل مربوط به دين هيچ چيزى را از پيش خود و بر اساس ميل و سليقهاش نمىفرمود، بلكه تمام آنچه كه به مردم ابلاغ مىكرد سخن وحى بود:
وَما يَنْطِقُ عَنِ الْهَوى * إِنْ هُوَ إِلاّ وَحْيٌ يُوحى؛[2] و از سر هوس سخن نمى گويد. اين سخن به جز وحيى كه وحى مى شود، نيست.