نام کتاب : در جستجوي عرفان اسلامي نویسنده : مصباح یزدی، محمد تقی جلد : 1 صفحه : 274
نمازهايى كه ما بهجا مىآوريم نهتنها موجب تكامل ما نمىشود، كه ما بايد از آنها توبه كنيم! آرى، گناهانمان كه جاى خود دارد، ما بايد از عبادتها و نمازهاى خود به درگاه خداى متعال توبه و استغفار كنيم![1] اگر كسى در پيش ديگران، براى تعريف از شما
[1] امام خمينى(رحمه الله) اين مسأله را از منظرى ديگر اينگونه بيان مىكند:
تمام كارهاى ما براى لذات نفسانى و براى اداره كردن بطن و فرج است. ما شكمپرست و شهوتپرستيم. ترك لذت براى لذت بزرگتر مىكنيم. وجهه نظر و قبله آمال ما راه انداختن بساط شهوت است. نماز كه معراج قرب الهى است، ما بهجا مىآوريم براى قرب زنهاى بهشت، ربطى به تقرب حق ندارد. مربوط به اطاعت امر نيست. با رضاى خدا هزاران فرسنگ دور است.
اى بيچاره بىخبر از معارف الهيه كه جز اداره شهوت و غضب خود چيز ديگر نمىفهمى. تو مقدس ]مواظب[ به ذكر و ورد و مستحبات و واجبات و تارك مكروهات و محرّمات و متخلق به اخلاق حسنه و متجنِّب از سيئات اخلاق، در ترازوى انصاف بگذار كارهايى را كه مىكنى از براى رسيدن به شهوات نفسانى و نشستن بر تختهاى زمردين و همآغوش شدن با لعبتهاى شوخ و شنگ بهشتى و پوشيدن لباسهاى حرير و استبرق و سكنا كردن در قصرهاى نيكو منظر و رسيدن به آرزوهاى نفسانى. آيا بايد اينها را كه تمام براى خودخواهى و پرستش نفس است به خدا نسبت داد و پرستش حق دانست؟ آيا شما با عملهاى كه براى مزد كار مىكند چه فرقى داريد، كه اگر او بگويد من محض صاحبكار اين عمل را كردم، او را تكذيب مىكنند؟ آيا شما دروغگو نيستيد كه مىگوييد نماز مىكنم براى تقرب به خدا؟! آيا اين نماز شما براى نزديكى به خدا است، يا براى تقرب به زنهاى بهشت است و رسيدن به شهوات؟!
فاش بگويم، پيش عرفاى بالله و اولياى خدا، تمام اين عبادات ما از گناهان كبيره است. بيچاره در حضور حضرت حق جلّ جلاله و در محضر تمام ملائكه مقربين او، برخلاف رضاى حق رفتار مىكنى و عبادتى كه معراج قرب حق است براى نفس اماره و شيطان مىكنى. آن وقت حيا نكرده، در عبادت، چندين دروغ در محضر ربوبيت و ملائكه مقربين مىگويى و چندين افترا مىزنى و منتگذارى هم مىكنى، و عُجب و تدلّل هم مىنمايى و خجالت هم نمىكشى. اين عبادت من و تو با معصيت اهلعصيان كه اشدّ آنها «ريا» است چه فرق دارد؟ زيراكه ريا شرك است و بدى و بزرگى آن از جهت آن است كه عبادت را براى خدا نكردى. تمام عبادات ما شرك محض است و شائبه خلوص و اخلاص در آن نيست. بلكه رضاى خدا به طريق اشتراك هم در آن مدخليت ندارد. تنها براى شهوات و تعمير و اداره بطن و فرْج است.
اى عزيز، نمازى كه براى خاطرخواهى زن باشد چه زن دنيايى يا بهشتىـ اين نماز خدا نيست. نمازى كه براى رسيدن به آمال دنيا باشد يا آمال آخرت، به خدا ارتباط ندارد. پس چرا اينقدر ناز و غمزهفروشى مىكنى، و عشوه و غنج و دلال مىكنى، به بندگان خدا به نظر حقارت نگاه مىكنى، خود را از خاصان درگاه حق محسوب مىدارى؟ بيچاره تو با همين نماز مستحق عذابى و مستوجب زنجير هفتاد ذراعى هستى. پس چرا خود را طلبكار مىدانى و براى خود در همين طلبكارى و تدلّل و عجب، عذابى ديگر تهيه مىكنى؟ تو اعمالى را كه مأمورى، بكن و متوجه باش كه از براى خدا نيست. و بدان كه خداى تعالى با تفضل و ترحم تو را به بهشت مىبرد، و يك قسمت از شرك را خداىتعالى براى ضعف بندگانش به آنها تخفيف مىدهد و به واسطه غفران و رحمتش پرده ستّاريّت به روى آنها پوشيده است. بگذار اين پرده دريده نشود و حجاب غفران حق به روى اين سيّئات كه اسمش را عبادت گذاشتيم، افتاده باشد، كه خداى نخواسته اگر ورق برگردد و ورق عدل پيش آيد، گند عبادات ما كمتر از معصيتهاى موبقه اهل معصيت نيست. (چهل حديث، ص 72 ـ 74)
نام کتاب : در جستجوي عرفان اسلامي نویسنده : مصباح یزدی، محمد تقی جلد : 1 صفحه : 274