پس چگونه است كه ما سالها نماز مىخوانيم؛ ولى حتى يكى بار نيز احساس نمىكنيم كه به معراج رفته باشيم؟! همچنين قرآن مىفرمايد:
إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَالْمُنْكَرِ؛[2] همانا نماز از كار زشت و ناپسند باز مىدارد؛
پس چرا ما عمرى است نماز مىخوانيم ولى هنوز اين همه مرتكب انواع گناهان و اعمال زشت مىشويم؟! و دهها اثر ديگر كه در آيات و روايات براى نماز ذكر شده است، ولى ما آنها را در خود نمىبينيم و نمىيابيم. به راستى چرا چنين است؟!
در پاسخ بايد گفت، كه مشكل در اينجا است كه ما «نماز حقيقى» نمىخوانيم. آنچه ما بهجا مىآوريم صورت ظاهرش شبيه نماز است و ما تنها اداى نماز را در مىآوريم! كسى كه در حين نماز به ياد همه چيز هست جز خدا و نماز، و وقتى «السلام عليكم و رحمة الله و بركاته» مىگويد تازه يادش مىآيد كه نماز مىگزارده است؛ آيا به راستى «نماز» خوانده است؟! بسيارى از ما مسايلى را كه در فرصتهاى ديگر نمىتوانيم به آنها فكر كنيم به وقت نماز موكول مىكنيم تا در حين نماز به تحليل و بررسى آنها بپردازيم! براى مثال، اگر بخواهيم پس از نماز مغرب و عشا درس بگوييم، چون فرصت كافى براى مطالعه نداشتهايم، نماز مغرب و عشا را مغتنم مىشماريم و با مرور مطالب در ذهنمان خود را براى درس گفتن آماده مىكنيم! بسيارى از كسانى كه اهل معامله و كسب و كار هستند، در حين نماز به حساب طلبكارىها و بدهكارىها و چك و سفتههايشان رسيدگى مىكنند! به راستى آيا اينها نماز است كه ما مىخوانيم؟!!
[1] بحارالانوار، ج 82، ص 248، باب 2، روايت 1. [2] عنكبوت (29)، 45.
نام کتاب : در جستجوي عرفان اسلامي نویسنده : مصباح یزدی، محمد تقی جلد : 1 صفحه : 273